شهيد علي اصغر صمدي - وصیت نامه شهید علی اصغر صمدی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

وصیت نامه شهید علی اصغر صمدی - نسخه متنی

علی اصغر صمدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

شهيد علي اصغر صمدي

استان مازندران > شهرستان قائمشهر

وصيت نامه

بسم الله الرحمن الرحيم «الذين‌ آمنوا و هاجروا و جاهدوا في‌ سبيل‌الله‌ باموالهم‌ و انفسهم‌ اعظم‌ درجه‌ عندالله‌ و اولئک‌ هم‌ الفائزون‌.

» (توبه/20) آنان‌ که‌ ايمان‌ آورده‌اند و از وطن‌ هجرت‌ گزيدند و در راه‌ خدا با مال‌ و جانشان‌ جهاد کردند، آنها را نزد خدا مقام‌ بلندي‌است‌ و آنان‌ بالخصوص‌ رستگاران‌ و سعادتمندان‌ دو عالمند.

با درود فراوان‌ بر يگانه‌ منجي‌ عالم‌ بشريت‌، امام‌ زمان‌، حجت‌ بن‌ الحسن‌ العسکري‌ عليه‌ السلام‌ و با درود فراوان‌ بر نائب‌ برحق‌ امام‌ زمان،‌ پير جماران‌ يار مستضعفان‌، ابراهيم‌ زمان‌، رهبر کبير انقلاب‌ اسلامي‌ ايران‌ امام‌ خميني‌ و با درود فراوان‌ بر تمامي‌رزمندگان‌ جبهه‌هاي‌ نبرد حق‌ عليه‌ باطل‌ و با درود و سلام‌ بر تمامي‌ شهداي‌ صدر اسلام‌ تاکنون‌.

بار خدايا آخرين‌ پيام‌ و آخرين‌ کلام‌ و آخرين‌ حرفم‌ را به‌ عنوان‌ وصيت‌ خودم‌ عرض‌ مي‌کنم‌، اميد است‌ که‌ ان‌ شاءالله‌ اين‌آخرين‌ پيام‌ و حرفم‌ به‌ گوش‌ همگان‌ رسيده‌ باشد.

آري‌، استقرار نظام‌ حکومت‌ اسلامي‌ و براندازي‌ نظام‌ ظلم‌ و ستم‌ خون‌ مي‌خواهد و جان‌ و مال‌ مي‌خواهد و در اين‌ راه‌ هم‌ عاشقان‌ با اهداي خون‌ و جان‌ و مالشان‌ توانسته‌اند نظام‌ اسلام‌ را تا به‌ حال‌ نگهداري‌ کنند و نظام‌ ظلم‌ و ستم‌ را براندازند.

و ماهم‌ که‌ در اين‌ راه‌ رفته‌ايم،‌ از کشته‌ شدن‌ باکي‌ نداشتيم‌ و شهادت‌ عظمت‌ يک‌ انسان‌ است‌.

شهادت‌ مرگ‌ با افتخاري‌ است‌ که ‌شهيد با آگاهي‌ کامل‌ به‌ اين که‌ در چه‌ راهي‌ و براي‌ چه‌ هدفي‌ قدم‌ بر مي‌دارد، آن را انتخاب‌ مي‌کند و در راه‌ رسيدن‌ به‌ آن‌ از تمامي‌هستي‌ خود مي‌گذرد.

من‌ نيز با درک‌ اين که‌ اسلام‌ در خطر است‌ و احتياج‌ به‌ کمک‌ و ياري‌ دارد، قدم‌ در اين‌ راه‌ گذاشته‌ام‌ و به‌اميد پيروزي‌ اسلام‌ به‌ جبهه‌ نور عليه‌ ظلمت‌ رفتم، شايد بتوانم‌ در اين‌ راه‌ خدمتي‌ کوچک‌ و ناقابل‌ به‌ اين‌ اسلام‌ و انقلاب‌کرده‌ باشم‌ و شايد هم‌ بتوانم‌ در اين‌ مدت‌ قليل‌ به‌ ديدار معشوقم‌ بشتابم‌.

اي‌ امت‌ اسلامي‌؛ وحدت‌ و يکپارچگي‌ را حفظ‌کنيد.

اي‌ امت‌ اسلامي؛‌ من‌ کوچکتر از آن‌ هستم‌ که‌ بتوانم‌ براي‌ شما پيامي‌ داشته‌ باشم‌ اما چاره‌اي‌ نيست‌، دلم‌ مي‌خواست‌ براي ‌آخرين‌ مرتبه‌ پيامي‌ براي‌ شما داشته‌ باشم‌ و آخرين‌ پيام‌ من‌ به‌ شما اين که‌: من‌ شما را به‌ خداوند و رسول‌ خدا سوگند مي‌دهم‌ که‌ هيچ‌گاه‌ دست‌ از حمايت‌ رهبر کبيرمان‌ برنداريد و به‌ اسلام‌ و مسلمين‌ کمک‌ بنماييد، اگر مي‌توانيد روانة جبهه‌هاي ‌جنگ‌ بشويد و اگر نمي‌توانيد با کمک‌هاي‌ خودتان‌ دِينتان‌ را نسبت‌ به‌ اسلام‌ و مسلمين‌ ادا کنيد.

اميدوارم‌ که‌ اين‌ آخرين‌ پيام‌ و کلامم‌ را به‌ گوش‌ جان‌ سپرده‌ و به‌ مرحله‌ عمل‌ برسانيد.

و حال‌ وصيتي‌ به‌ پدر بزرگوارم: پدر عزيز و بزرگوارم‌؛ از اين که‌ من‌ رفته‌ام‌ و به‌ خيل‌ شهدا پيوسته‌ام‌ ناراحت‌ مباش،و از اين که‌ به‌ جبهه‌ رفته‌ام‌ و خداوند سبحان‌، مزه‌ شهادت‌ را در کام‌ من‌ شيرين‌ کرد، از اين که من‌ آن‌ لياقت‌ و سعادت‌ را پيدا کرده‌ام‌ و شهيد شدم‌ و از شما جدا شده‌ام‌؛ ناراحت‌ نباشيد.

پدرم‌، من‌ رفته‌ام‌ و ديگر با شما نيستم‌ و از شما جدا شده‌ام‌، ولي‌ اين‌ را به‌ شما بگويم‌ که‌ هيچ‌ وقت‌ خداي‌ نخواسته‌ از رفتن‌من‌ ناراحت‌ نباشيد و هميشه‌ به ياد خدا باشيد.

پدر عزيزم؛ اين‌ را بدان‌ که‌ من‌ امانت‌ خدا بودم‌ و در دست‌ شما بزرگ‌ شده‌ام‌ وشما کوشش‌هاي‌ زيادي‌ را در پي‌ حفظ‌ امانت‌ خدا کرده‌ايد.

ان‌ شاءالله‌ اجرتان‌ را از خدا مي‌گيريد.

پدر عزيزم؛ اميدوارم‌ که‌ مراحلال‌ کرده‌ و از من‌ راضي‌ باشيد.

و حال‌ وصيتي‌ به‌ مادر بزرگوارم: مادرم‌، اميدوارم‌ که‌ ان‌ شاءالله‌ شيرپاک‌ خودتان‌ را بر من‌ حلال‌ کرده‌ باشيد.

مادرجان‌ اگرمن‌ شهيد شده‌ام‌ و زماني‌ که‌ مرا به‌ خاک‌ سپرده‌ايد، بر سر قبرم‌ بيا و بگو: خدايا! اين‌ قرباني‌ را از من‌ قبول‌ کن‌ و بگو: خدايا! تو راشکر مي‌کنم‌ که‌ توانسته‌ام‌ امانت‌ را نگهداري‌ کنم‌ و بعد به‌ شما بدهم‌.

مادرم‌! خودم‌ مي‌دانم‌ که‌ مرا با چه‌ زحماتي‌ بزرگ‌ کرده‌ايد و سختي‌هايي‌ را براي‌ بزرگ‌ کردن‌ من‌ متحمل‌ شديد، آيا بهترنشد که‌ اين‌ همه‌ زحماتي‌ که‌ براي‌ من‌ کشيده‌ايد، فرزندتان‌ را در راه‌ خداوند بزرگ‌ کرده‌ايد.

ان‌ شاءالله‌ که‌ اجرتان‌ را از خداوند بزرگ‌ مي‌گيريد.

افتخار بر تو اي‌ مادر که‌ توانستي‌ فرزندت‌ را در راه‌ خدا قرباني‌ کنيد و اميدوارم‌ که‌ مرا حلال‌ کنيد و از من‌ راضي ‌باشيد.

و حال‌ وصيتي‌ به‌ برادرانم‌: برادران‌ عزيز! به‌ شما عرض‌ مي‌کنم‌ که‌ پدر و مادر را تنها نگذاريد و از ياد پدر و مادر غافل‌ نباشيد.

برادران‌ گرامي‌ام‌، بعد از شهادت‌ من‌ ناراحت‌ نباشيد و اميدوارم‌ که‌ مرا حلال‌ کنيد و هميشه‌ به‌ ياد خدا باشيد واميدوارم‌ که‌ بعد از شهادتم‌ اسلحه‌ بر زمين‌ افتاده‌ام‌ را در جبهه‌ برداريد و در مقابل‌ دشمنان‌ خصم‌ و زبون‌ ايستادگي‌ کرده‌ و راهم‌ را ادامه‌ دهيد.

اميدوارم‌ که‌ فرزندانتان‌ را بر مکتب‌ اسلام‌ و قرآن‌ آشنا کنيد تا سلاح‌ به‌ زمين‌ افتاده‌ام‌ را در حوزه‌ بردارند ودر لباس‌ مقدس‌ روحانيت‌ کمکي‌ به‌ اسلام‌ و مسلمين‌ کرده‌ باشند.

و حال‌ وصيتي‌ به‌ خواهرانم:‌ خواهران‌ عزيزم‌! تنها وصيتم‌ به‌ شما اين که‌ حجاب‌ اسلامي‌ را رعايت‌ کنيد؛ زيرا شما با رعايت‌ کردن‌ حجاب‌تان‌ خشنودي‌ مرا فراهم‌ مي‌کنيد.

اميدوارم‌ که‌ مرا حلال‌ بکنيد و از من‌ راضي‌ بوده‌ باشيد.

اميدوارم‌ که‌ همةتان‌ در اجراي‌ وصيت‌ من‌ کوشا باشيد.

در ضمن‌ مرا در تکيه‌ بالا يعني‌ در گلستان‌ شهدا به‌ خاک‌ بسپاريد.

«والسلام‌ علي‌ من‌ اتبع‌ الهدي‌» خدايا، خدايا! تا انقلاب‌ مهدي،‌ خميني‌ را نگهدار!

/ 1