«طلبة شهيد: عليرضا شادمند» «واوفوا بعهدي اوف بعهدكم» (بقره/40) من شمع سوخته و پروانه سوخته ودل گداخته ولايتم و بس. اگر خدا نخواهد كسي نمي تواند ايمان پيدا كند. اوست كه همه را مومن به خودش مي كند، اوست كه نهال حق در دل مي كارد. بسم الله الرحمن الرحيم و به نستعين الحمدلله رب العالمين و الصلوه و السلام علي رسول الله و وصيه علي بن ابيطالب و اولاده الطيبين الطاهرين. خدايا! اين وصيت نامه انشاءالله مرا به تو نزديك كند. خدايا! ديگر نميخواهم از تو دور باشم. ميخواهم با بار گناه سنگينم، با تو معامله يك طرفه كنم. خدايا! مي خواهم بنده تو باشم. خدايا! خواهش مي كنم تو هم رب من باش. خدايا! من هر چه قدر فكر مي كنم و مي خواهم هر چه را نتيجه گيري كنم، مي بينم باز هم ناقص گفتهام و اگر به هر كس مي گويم باز منحرف شدهام. خدايا! من حرفهايم را به تو مي گويم و جز تو مرا مونسي نيست و اگر ديگران بر من حقي دارند،- پدر و مادر و خواهر و وابستگان و اساتيد و دوستان- حقيقتش تويي. پس اگر تو را شكر گويم از همه تشكر كردهام. خدايا! من خودم را به فلسفه خلقتي كه بر آن نيت، تنظيم كردهاي، آماده ميكنم. خدايا! همه چيز با من غريبهاند، جز گناهانم كه آنها هم تحميلياند. اي آشناي شبها و دهندة روزيها و لحظات مهم! مرا در پناهت گير، و تو مرا بهتر وكيلي. حسبي من هو حسبي. يا رب يا الله ياخالق يارحمان! آيا ميشود دامنت بگيرم و التماس كنم كه مرا در همه برنامهها شركت بدهي؟ غفلت را بر من مستولي مساز. من بندة تو هستم تو هم رب من باش. خدايا! من تو را دوست دارم، تو هم مرا آن طوري كه دوست داري بساز. مرا با محمد و آلش محشور گردان و مرا بدون شناخت امام زمان (عجل الله تعالي فرجه) از دنيا مبر و در آخرت با محمد (صلي الله عليه و آله) و آلش محشور گردان و از شفاعت آنها بهرهمند بساز. خدايا! اينها را بر تو ميگويم مرا لحظهاي با ديگران وصيتي نيست مگر رساندن پيام تو و امام زمان (عجل الله تعالي فرجه) و خميني عزيز. اميدي جز تو ندارم. اي كسي كه مي خواهم به خاطر تو فنا شوم اي كسي كه به خاطر تو به استقبال دود و خاك و دشمن و قبر و خروارهاخاك مي روم! اي خدا جون! مبادا در قيامت مرا روسياه سازي«ما هكذا الظن بك و للمعروف من فضلك.» خدايا! مهدي (عجل الله تعالي فرجه) و روحي لتراب مقدمه فدا، حكومتش را محكم و موفق كن و خميني عزيز را در مقابل مهدي (عجل الله تعالي فرجه) مقامش را رفيع گردان. خدايا! پدر و مادرم را اجر بهشت عطا فرما و از گناهانشان بگذر و از شفاعت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله عليها) و زينب كبري (سلام الله عليها) و نرجس خاتون برخوردار فرما و دوستانمان را سرباز امام زمان (عجل الله تعالي فرجه) و ميهمان خودت قرار ده و يك لحظه آنان را از وظايفشان غافل مدار و آنها را از دست محيط و پول و رفاه- كه از راه تو باز دارد- باز دار. خدايا! خود ميداني كه فقط براي تو جهاد ميكنم. مي خواهم از همه چيز دست شويم و فقط بندگي تو كنم. براي من چه گوارا و شيرين و زيبا است كه بعد از فهميدن ولايتت كه درود خدا بر محمد و آلش باد، با عشق مهدي (عجل الله تعالي فرجه) به سوي تو شتابم. فهميدهام كه مقصد من رسيدن به تو است ولي اي كاش تو را در بهترين حال زيارت كنم؛ تو از من راضي باشي و من از تو راضي. برادران! دوش به دوش امام امت، خميني عزيز و افراد مومن حركت كنيد و همه رابطهها و نيتتان فقط پروردگارتان باشد. كاش در لحظات آخر، حقايق زيباي جهان را كه نمودار است، مي دانستيد و همه به سوي شهادت مي شتافتيد. برادران دعا كنيد كه شهيد شويد و دعا كنيد گناهانتان پاك گردد. ديگر خود مي دانيد ولي امان از دست نفستان و خوش به حالتان اگر نفوستان تزكيه شود، آن وقت مزاحم نمي شود. ياد برادرم محمود فراحي شاد باشد. انشاءالله زودتر او را و همة پيامبران و امامان را ملاقات ميكنم ولي كاش روسياه نگردم. پدر و مادر و خواهرانم! من با خواست خدا حركت كردم. شما محبت مهدي (عجل الله تعالي فرجه) در دلتان باشد، اگر مرا دوست داريد من از خانواده شما قرار داد بزرگي با خدا بستم. شما صبر كنيد و دعا كنيد به مهدي (عجل الله تعالي فرجه) هيچ مشكلي نخواهيد داشت « اللهم بيض وجهي يوم تسود فيه الوجوه و لاتسود وجهي يوم تبيض فيه الوجوه» آنها كه به شهادت من انشاءالله مي نگرند، ماتَ نزنند. اين پيروزي من است. اين لقاءالله من است. خدايا! لاتزع قلبي بعد اذ هديتني» اي خداي علي (عليه السلام) و اي خداي حسين (عليه السلام) به حق محمد (صلي الله عليه و آله) و آلش من عاشق توام اي خدا! راضي نيستم يك قطره اشك بريزيد مگر به خاطر محبت الهي باشد.خدايا! زحمات ما را به احسن قبول فرما. يك حرف دارم برادران! اين انقلاب شد و حق ظهور كرد، در اين انقلاب ذوب شويد. برادران! بر قسمي از نارساييها ناراحت نباشيد و خود را بسازيد تا هم به هدفتان كه ديدار خداي جل جلاله است- برسيد و هم اعمالتان به نتيجه برسد تمام دوستان و آشنايان در خانه ما جمع شوند و دعاي توسل بخوانند. برادران اين قدر در غفلت نباشيم. هميشه براي حق كار كنيم و از هيچ كس و شخصيتي نترسيم؛ از آمريكا و صدام، دمكرات، مجاهدين و بنيصدرها و همچنين افراد دروغين. در اين نهادها و ارگانها و ادارهها، فقط پيرو خميني و ياران خميني باشيم در اين جا يادي از شهداي مظلوم از اول اسلام ميكنم: بهشتيها، مطهريها، شريعتيها، اسدآباديها، مدرسها، ميرزاي شيرازيها، ميرزا كوچك خانها، سعيديها، غفاريها، چمرانها بسيجيها، ازفراحيها و آقا خانيها، اكرميها و پور رستمها، داماديها و دوستخواهها و ... به اميد حيات خميني حتي كنار مهدي (عجل الله تعالي فرجه) و فرا رسيدن ظهور مهدي (عجل الله تعالي فرجه)- كه با تزكيه نيات و بسيج افكار و اعمالتان در تحكيم امت اسلامي ميسر است- و درود بر رهبر شهيدان، مهدي موعود (عجل الله تعالي فرجه) پسر نرجس خاتون و نايبش خميني. خدا، ربّم و قرآن كتابم، اسلام دينم، و محمد (صلي الله عليه و آله) پيامبرم است. اي مهدي (عجل الله تعالي فرجه) السلام ياحسين شهادت خدايا قبول اعمال «الهي ان كان ذنبي عندك عظيماً فعفوك اعظم من ذنبي اللهم ان لم اكن اهلاً ان ابلغ رحمتك رحمتك اهلاً ان تبلغني و تسعني لانها وسعت كل شي» استان: آذربايجان شرقي شهرستان: مراغه