«روحاني شهيد: ابراهيم رفيعي» حمد و ثناي بي حد و حصر خداي را كه به من نعمت وجود و زندگاني بخشيد كه به بندگي آن معبود محبوب قيام كنم و در راه پرشور و جذبهاش بسوزم و پويا شوم و پس از تكامل و تهذيب به ديدارش شتابم. اينجانب ابراهيم رفيعي، بنده هدايتيافته به دست مهربان و هدايتگر خداوند جل جلاله شهادت ميدهم به وحدانيت ذاتي آن خداوند واحد كه تمامي خلقت سر منشاءش از خداوند يگانهاي است كه غني بالذات مي باشد و هيچگونه نقص و نيازي به ذات اقدسش راه ندارد، خدايي كه داراي حكمت، علم، قدرت، رحمت، عزت، خير، و .... و تمامي صفات و اسماء حسنه مطلق مي باشد. (و له الاسماء الحسني) و همه چيز و تمامي كائنات در آخر سر، رو به سوي او دارند (وله اسلم من في السموات و الارض طوعا و كرها و اليه يرجعون) « آل عمران/ 78» و تمامي خلقت در نهايت منتهي به آن منبع وجود مي شوند (انا لله و انا اليه راجعون) و هيچ قوه و نيرويي ديگر در خلقت مؤثر و كار ساز نيست و هر جنبش و حركتي از ناحيه اوست. (لاحول و لا قوه الا بالله العلي العظيم) شهادت ميدهم به حقانيت رسالت تمامي انبياء از حضرت آدم تا اشرف مخلوقات و خاتم الانبياء محمد(ص) كه همگي آن بزرگواران بهترين و برگزيدهترين موجودات جهان آفرينش مي باشند كه از طرف خداوند مهربان براي هدايت انسانها آمدهاند تا آنها را به سوي نور و ابديت سعادتمند و سبيل رشد و تكامل رهنمون شوند و حجت را از ناحيه خداوند عالميان بر انسانها تمام كنند و شهادت ميدهم به حقانيت و لزوم جانشيني دوازده اختر درخشان آسمان و ولايت از طرف رسول اكرم(ص) كه عبارت از مولي الموحدين علي(ع) و يازده فرزند معصوم و والا مقام آن بزرگوار (عليهم السلام) ميباشند كه واسطه فيض و لطف خدا و حجت و آيت عظماي خدا در ميان انسانها مي باشند كه امام معصوم در عصر ما و يار و غمخوار شيعه و مستضعفين، حضرت بقيه الله الاعظم حجت ابن الحسن (روحي و ارواح العالمين له الفدا) ميباشند كه امروز تمامي زمام امور به دست تواناي آن بزرگوار مي باشد و شهادت مي دهم به حقانيت معاد و روز قيامت كه همه انسانها هر آنچه دارند از نيك و بد عمل مي كنند بينتيجه و بيحساب نيست، بلكه پاداش تمامي اعمال خير و شرشان را خواهند ديد، هر چند به اندازه پركاه و يا خردلي باشد (فمن يعمل مثقال ذره خيرا يره و من يعمل مثقال ذره شرا يره) خداوندا! نميدانم چگونه و به چه زباني از اين همه نعمت و لطف و اكرامت سپاسگزاري كنم كه ما را در مقطعي از تاريخ خونين اسلام قرار دادي كه رهبري عارف و مجاهد و امامي دلسوز و وارسته و فريادگري بتشكن چون امام خميني، نايب بر حق حضرت مهدي(عج) زعامت و رهبري امت قهرمان و شهيد پرورمان را به دوش ميكشد و چه عصر و روزگار با شكوهي است كه هر روزش عاشورا و هر مكانش كربلايي است و شيعه اهل بيت عصمت(ع) آموخته و اندوخته هاي خود را از مكتب تشيع سرخ در طول 14 قرن را از امامي چون سالار شهيدان حسين(ع) هر روز در عمل بكار مي بندند و نور حسيني را هر روز تجربه مي كنند. پروردگارا! ترا قسمت مي دهم به يوسف گم گشته فاطمه زهرا(س) به خون پاك و مقدس شهيدان راه حق و قرآن، به امام و رهبر ما تا ظهور حضرت مهدي (عج) طول عمر و بركت عمر با عزت و شرافت عطا بفرما و شما اي امت قهرمان و نمونه تاريخ! هر چه بيشتر قدر اين رهبر الهي و وارسته را كه بزرگترين نعمت خداوند در طول 14 قرن بعد از معصومين (عليهم السلام) ميباشد بدانيد و به فرامين ايشان تابع و خاضع باشيد كه فرمان ايشان، فرمان خداوند تبارك و تعالي ودستورات ايشان، دستورات قرآن است و تنها خط و راهي است كه شما را به سعادت و عزت دنيوي و اخروي ميرساند. و تو اي مادر مهربانم! قامتت را راست نگهدار و نگذار غم و غصه خميدگي و افسردگي بياورد و نداي الله اكبر، خميني رهبر سرده و سخن شهيدان راه خدا را به مردم برسان كه همانا سخن ما پيروي كردن از خدا و قرآن و ولي فقيه است. مادرم! تو را قسمت مي دهم به مقام فاطمه زهرا(س) و زينب كبري(س) از شهيد شدن من ناراحت نباش و دلت را هميشه با ياد خدا زنده نگه دار كه: (الا بذكر الله تطمئن القلوب) و خوشحال و سربلند باش كه مادر شهيدي و اميد را از دست مده و مايوس و ناراحت از هجران من مباش چون ياس، مرگ آور و كفر آميز است. مادر! من از طرف خداوند در دست شما امانتي بودم و وقت آن رسيده بود كه اين امانت را براي لبيك گويي و «هل من ناصر ينصرني» حسين(ع) و به عشق و محبت آن بزرگوار به خدا و صاحب امانت برگرداني. مادر جان! من جايي ميروم. كه همه ميروند، جايي كه بهترين جوانهايمان و رفقايمان رفتند، من هم همراه آنها به پيشگاه و ديدار خدايم ميروم شايد به حرمت آن نفوس پاك مشمول رحمت و غفران خدا شوم. مادر جان! دنياداران همچون كارواني هستند كه شبي دراز يا كوتاه به كاروانسرايي بگذرانند و دير يا زود شب منزل خود را ترك گفته و سراي ديگر در پيش گيرند و به فرموده زيباي قرآن مجيد: «كل نفس ذائقه الموت ثم تردون الي عالم الغيب و الشهاده فينبئكم بما تعملون» ولي خوش به حال آناني كه روسفيد و سربلند به سوي خالق و رب خود رفتند. خوش آنانكه با عشق حسيني شهادت را پسنديدند و رفتند خوش آنان كه فرمـان خميني بگوشخويشبشنيدندو رفتند خوشآنان كه بهر حفظ اسلام عليه كفـر جنگيدنـد و رفتند خوش آنانكه وقت دادن جان بجاي گريه خنديدند و رفتند خوش آنانكه از پيمانه دوست سراب عشق نوشيدند و رفتند مشين غافل كه پاداش بدونيك ز گيتي رفتگان مي بيني الان مادر جان! مرا ببخش و حلالم كن، نميدانم با چه بياني محبتهاي شما را بازگو كنم و از بديهاي خودم پوزش طلبم. مادر جان! ديگر بس است با شما در اينجا وداع ميكنم. اميدوارم در بهشت رضوان الهي اگر خداوند فضلش را شامل حالمان گرداند، همديگر را ملاقات بكنيم. پدرم! درود و سلام خدا بر شما و برتمام پدر شهيدان! پدرم صبر و آرامش خدا بر شما باد. پدر جان! مگذار غم و غصه بر چهره مردانهات بنشيند و رضاباش به قضاي الهي و هر چه بيشتر رابطه و دوستيات را با خدا بيشتر و به جوار قرب پروردگار عالميان نزديك شو كه فرصت كم است و با قامتي استوار و عزمي راسخ ديگر بار اسماعيلهايت را ابراهيموار آماده قرباني كردن بنما كه شما داراي اجري وصف ناپذير در پيشگاه خداوند هستيد و ان شاء الله خداوند اين زحمات و قربانيها را از شما قبول ميكند و از نماز و دعاي خاشعانه، صبر و شكيبايي بگيريد كه خداوند با صابران است (ان مع العسر يسرا) و شما اي خواهران گراميام! ميدانم لازم به سفارش نيست، اما من باب تذكر از آنجايي كه خداوند جل و علا مي فرمايد: « و ذكر فان الذكر تنفع المؤمنين» براي اينكه از غفلت دور مانده و قلبتان را كه مثل آيينه پاك و شفاف است نور خدا در آن مي تابد نگذاريد زخارف و دلفريبيهاي دنياي دني و پست و ناملايمات آن را زنگ آلود و سياه نمايد و در مقابل ناملايمات شكيبا باشيد و هر چه بيشتر خودتان را تزكيه كنيد و نفس سركش را به نفس مطمئنه و نفس قدسيه تبديل كنيد تا به مقام قرب الهي برسيد و اميدوارم در زندگيتان هميشه زينبگونه باشيد و زينبگونه به پيشگاه ديدار خدايتان بشتابيد و شما را قسم ميدهم به حقيقت و عصمت صديقه كبري فاطمه زهراء(س) و به حرمت و مصائب صديقه صغري ... زينب كبري(س) و به آبرو و دل دردمند مهدي فاطمه زهرا(س) در حق من حقير طلب رحمت بفرماييد و برايم قرآن بخوانيد. من به نفوس پاك و قدسي شما چشم اميد دارم، ان شاء الله به بركت دعاي شما خداوند مهربان با رحمتش با من رفتار نمايد نه با عدلش و به برادران بزرگوارم توصيه مينمايم كه تقواي الهي را هر چه بيشتر رعايت كنند و حافظ صديق خوان شهدا باشيد و هر چه بيشتر در كسب معرفت به دين و آگاهي از قرآن مجيد كوشا باشيد كه فقط و فقط سعادت حقيقي در اين راه است و بس. والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته سرباز اسلام ابراهيم رفيعي آنانكه ره عشـق گزيدند همه در كوي شهادت آرميدنداستان: آذربايجان شرقيشهرستان: تبريزتولد: 1338 شهادت:29/8/62- جنوب غربي