شهيد سيد محمود حسيني کوهستاني - وصیت نامه شهید سید محمود حسینی کوهستانی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

وصیت نامه شهید سید محمود حسینی کوهستانی - نسخه متنی

سید محمود حسینی کوهستانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

شهيد سيد محمود حسيني کوهستاني

استان گلستان > شهرستان آزادشهر

وصيت نامه

« روحاني شهيد سيد محمود حسيني کوهستاني» بسم الله الرحمن الرحيم خداوند متعال در قرآن ميفرمايد: «و لا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتاً بل احيا عند ربهم يرزقون.» مپنداريد که کساني که در راه خدا کشته شدهاند مردهاند بلکه زندهاند و در نزد خداوند روزي ميخورند. اينجانب سيد محمود، فرزند سيد قاسم حسيني، متولد 1348 چند کلمه بعنوان وصيت مينويسم. با درود و سلام بر پيامبر اسلام و فاطمه (سلام الله عليها) و علي(ع) و فرزندان او بخصوص سيد سادات شهيدان، اباعبدالله الحسين(ع) و با درود و سلام بر آقا و مولاي ما، امام زمان(عج) و بر فرزند رسول خدا، پسر فاطمه زهرا(س) امام، گوياي ايمان، اسوه صبر و استقامت و با درود و سلام بر شهدا و خانوادههاي شهدا و سلام بر کليّه جانبازان و سربازان امام زمان(عج) و خانوادههاي جانبازان و رزمندگان. خداوندا! درود بر پيامبرت که اسلام را پايه گذاري کرد و درود بر حضرت علي(ع) که با شمشير زدنهايش و شهادتش اسلام را نگهداري کرد و به آن ارزش بخشيد. و با درود و سلام بر زينب کبري(س) و امام سجاد(ع) که با آن خطبههاي کوبنده خود نگذاشتند که خون حسين(ع) و يارانش پايمال شود. و با درود و سلام بر امام امت که پيرو راه پيامبر و حضرت علي(ع) و امام حسين(ع) و امام سجاد(ع) ميباشد که با رهنمودهاي خود و از جان گذشتگي خود اسلام را زنده کرد و آبرو به او بخشيد. از آنجا که جهاد در راه خدا بر هر فرد مسلمان واجب است که تا اسلام در خطر باشد جهاد کنند و از آن دفاع نمايند و آن را حفظ کنند، در اينجا بر خود واجب دانسته که از جان خود بگذرم و اين دنياي مادي را رها کرده و به آخرت هجرت نمايم و با گذشت از جان خود، اسلام را ياري کنم. همانطور که امام حسين(ع) فرمود: اگر دين محمد(ص) به جز کشته شدن من به جاي نميماند، پس اي شمشيرها پيکر مرا برگيريد. هان اي جنايتکاران! ما از اين سخن سرمشق گرفتهايم، پس بيائيد بدن ما را قطعه قطعه کنيد تا اسلام عزيزمان پيروز گردد و پايدارتر باشد. ياران من! پدر! مادر! برادران و خواهرانم! ما از امام حسين(ع) رهنمود ميگيريم. پس در مرگ من ناراحتي نکنيد و اگر ناراحتي کرديد صرفاً به خاطر مظلومي امام حسين(ع) باشد که نه تشييع جنازهاي، نه کفني و نه غسلي، نه عزاداري و نه استقبال از اهلبيت او، اگر براي من خواستيد ناراحتي کنيد خودتان را متصل به امام حسين(ع) کنيد که چقدر غريب و مظلوم و بي کس بود. پدر و مادر گرامي! من فرزند شما نبودم، بلکه از طرف خدا نزد شما به عنوان امانت بودم و خداوند هر وقت بخواهد امانت خود را پس ميگيرد و همانطوري که اگر کسي به شما امانتي بدهد هر وقت بخواهد پس بگيرد، شما بدون ناراحتي آن را به او تقديم مينماييد و من هم همانطور ميباشم، پس در مرگ من هيچ ناراحتي نکنيد. در ضمن من از تمام خانواده ميخواهم که با اعمال و کردارتان در خط امام راه مرا ادامه دهيد و از اينکه بدون اجازه شما رفتم بايد اين حقير را ببخشيد. مادر جان! اگر خدا خواست و من شهيد شدم مرا در نزديکي سيد علي دفن نماييد، چون تو هر وقت خواستي بر سر قبرم بيايي، اول بر مزار سيدعلي برو چون او مادر ندارد، قدري براي مظلومي او گريه کن و بعد بر مزار من بيا. پدرجان! ميدانم که جدايي از من برايتان بسيار سخت است ولي هر چه رضاي خدا باشد همان است. مگر نميبيني که عمويم با چه وضع طاقت ميآورد مثل کوهي استوار جلوي سختيها ايستاد؟ پس شما هم مثل او استقامت کن. از برادرانم ميخواهم در شهادت من ناراحتي نکنند. خواهرانم را سلام ميرسانم و از آنها ميخواهم زينبگونه باشند و پيام شهيد را اجرا کنند همانطوري که اجرا ميکنند. خواهرم! حجاب تو کوبندهتر از خون من است و ضمناً در شهادت برادرتان ناراحتي نکنيد، مگر زينب کبري(س) نبود که امام حسين(ع) شهيد شد ولي هيچ ناراحتي به خود راه نداد؟ مرا ببخشيد اگر اشتباهي کردم، و به تمام خويشان سلام ميرسانم و طلب آمرزش دارم. والسلام عليکم و رحمة الله و برکاته

/ 1