شهيد عباس بابائي - وصیت نامه شهید عباس بابائی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

وصیت نامه شهید عباس بابائی - نسخه متنی

عباس بابائی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

شهيد عباس بابائي

استان آذربايجان شرقي > شهرستان اهر

وصيت نامه

«طلبة شهيد: عباس بابايي» قال علي(ع): الجهاد عمود الدين و منهاج السعداء.جهاد عمود دين و راه و روش نيك صفتان است. ياحسين! چه قدر تو را دوست دارم و چه قدر به مزار شريفت علاقه دارم و همي آرزو مي كنم كه در مقابل چشمانت روزي ببينم در دشتها سخت تو را مي گيرم و گريه مي كنم و در درياها هميشه به ياد تشنگي توهستم و تنها به نتيجه‌اي كه رسيده‌ام تنها راه رسيدن به تو شهادت است تا روحم هميشه در صحن تو باشد و اين جسم پليد لياقت زيارت تو را ندارد. اي كاش ياران تو را در صحراي كربلا مي‌ديدم. اي كاش خدا قبولم مي كرد و با شهدايي هم چون رحيم خلجي و اسدا... رئوفي و علي جوان ديداري مي كردم ولي افسوس كه لياقتش را ندارم و تنها چيزي كه مرا اميدوار كرده، رحمت رحمان است و بس كه شايد از در لطف و كرم مرحمتي هم بر حال بي چاره گان بنمايد و مرا قبول كند. يا حسين! چه قدر دلم مي خواهد كه در روز عاشورا به پيشت بيايم. اي عاشورا! تو را به خون مظلوم ريخته شده قسمت مي دهم كه مرا در خودت درياب و به آنها ملحق كن. يا عباس! چه قدر به تو مهر مي ورزم كه دستهايت را در راه اسلام دادي. آرزو مي كنم كه اي كاش مثل تو باشم و مثل تو مي رفتم كه باب‌الحوائج تو هستي. حاجتم را بخواه آرزو دارم كه بدنم مثل بدن حضرت حسين و ابوالفضل(س) و شهيداني گمنام و مفقود الجسد مثل حضمي زاده و رحيم خلجي در بيابانها روي سنگها در مقابل خورشيد بماند تا سرورم حسين مرا به ميهماني ببرد. اي خدا چه مي شود بر يك عاصي هم نظري كني. آخر پاكان خودشان را به جايي مي رسانند واي به حال من عاصي كه سر پناهي ندارم يا غياث المستغيثين. وصيتم به دوستان و خانواده ام اين است كه اگر جنازه ام در بيابان افتاد كاري نداشته باشيد تا سرورم به بالينم بيايد و اگر امكان داشته باشند در همان جا دفنم كنيد. وصيتم به مادر وبرادران و خواهرانم اين است كه بي صبري نكنند و اميدوارم كه هرگز نمي‌كنند و در انجام فرايض و امر به معروف و نهي از منكر كوشا باشند و مانند كوه پشت امام و انقلاب و اسلام بمانندو به هيچ نحو سست نشوند و اگر كسي موجب فساد جامعه شود و در تشييع جنازه من شركت كند، مشغول الذمه مي‌باشد. وصيتم به دوستانم اين است كه در حفظ انقلاب و خون شهدا از هيچ تلاشي دريع نكنندو و امور دنيوي سدّ اعمال الهي نباشد و وصيت ديگرم به مسئوليني است كه به ناچار سر پرست هستندو تعهدي ندارند و سعي در ناراضي كردن مردم دارندو بدانند كه خون ناحق پروانة شمع را مهلت سهر كردن نمي دهد و بالاخره سرنگون و خاموش مي شوند و اما در مورد امام عزيزم كه هر چه كردم نتوانستم از نزديك او را ببينم. آنهايي كه پيش او مي روند از من هم سلامي برسانند و بگويند تا جواناني مثل ما داري، غم مخور. عليه طاغوتي‌ها قيام كن كه از هر قطره قطرة خون او دريايي به وجود مي‌آيد كه پرورش دهندة لاله هاست و هر لاله گلي در پشت سر او و امام. وصيتم به خانواده‌ام اين است كه در مراسم عزاداري هر خرج و مخارجي باشد از دفترچه حسابم و پولي كه دانشكده خواهند داد، استفاده كنيد.

/ 1