بسم الله الرحمن الرحيم «طلبة شهيد: حسن انتشاري» «و لا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون * فرحين بما آتاهم الله من فضله و يستبشرون بالذين لم يلحقوا بهم من خلفهم الّا خوف عليهم و لا هم يحزنون* يستبشرون بنعمه من الله و فضل و ان الله لا يضيع اجر المؤمنين» (آل عمران/169-171) پدرم، مادرم، خواهران، برادرانم، و همسر عزيزم، از شما خواهش مي کنم هر گاه يادم افتاديد و ناراحت شديد آيات 169 تا 171 سورة آل عمران را بخوانيد و (به فرمودة خداوند متعال در اين آيات ) بدانيد که : واقعاً ما زندهايم و به ما نگوئيد جوان ناکام ، بلکه ما به کام خود و به لذّتهاي ابدي و نعمتها و مغفرت الهي دست يافتيم. و به شما هم بشارت مي دهيم که هيچ غم و اندوهي به خود راه نداده انشاء الله بزودي (با اعمال صالح خود ) در کنار هم خواهيم بود. آگاه باشيد که ذرّهاي از غمها و سختيهايي که شما در راه خدا تحمّل ميکنيد هدر نمي رود و به زودي مزد آن را چند برابر از خداي خود تحويل خواهيد گرفت . (به اميد اين که ما هم از مصاديق اين آيات بوده و جزو شهداي واقعي باشيم) خانوادة مهربانم و اي دوستان و آشنايانم! همة شما را [به صبر و بردباري برابر[ سخن آقا اباعبدالله -عليه السلام- در شب عاشورا خطاب به خواهر بزرگوارشان حضرت زينب –سلام الله عليها- سفارش مي کنم و از شما ميخواهم که به اين دنيا به چشم حقارت نظر کنيد و در تمام مصيبتهاي دنيا و از دست دادن عزيزان، اين جملات را تسلّا دهندة خود قرار دهيد. مظلوم کربلا پس از اينکه خواهر عزيزشان را که از شدّت مصيبتها (و مطلع شدن از اينکه بزودي برادرشان را از دست خواهند داد) بيهوش شده بودند، به هوش ميآورند و چنين ميفرمايند: «اي خواهرم! راه صبر و شکيبائي پيش گير و بدان که همة مردم دنيا ميميرند، حتّي آنانکه در آسمان هستند زنده نخواهند ماند، همة موجودات از بين رفتني هستند مگر خداي بزرگ که دنيا را با قدرت خويش آفريده است و همة مردم را زنده خواهد کرد و او است خداي يکتا. پدرم و مادرم علي -عليه السلام- و فاطمه زهراء -سلام الله عليها- و برادرم حسن –عليه السلام- بهتر از من بودندکه همه به جهان ديگر شتافتند و من و آنان و همة مسلمانان بايد از رسول خدا –صلي الله عليه و آله- پيروي کنيم (که او هم از دنيا رفت)» سپس فرمودند: «اي خواهرم! اي امکلثوم! اي فاطمه! اي رباب ! مواظب باشيد بعد از مرگ من لباس خود را پاره نکنيد و سيلي به صورت نزنيد و سخني که از شما شايسته نيست بر زبان نرانيد» خواهران و برادران! بکوشيد تا هر چه بيشتر دو بال علم و عمل، دانش و تقوا را در خود و جامعه اسلامي قوي کنيد و جهل را نابود نماييد. هر روز از رهنمودهاي معصومين- عليهم السلام- بهره گيريد. نهج البلاغه را زياد بخوانيد. به ويژه خطبة 175 را بخوانيد و بدانيد که «ان الجنه بالمکاره وان النار حفت بالشهوات» بهشت در سختي ها پيچيده شده است و آتش و جهنم در خواهشها و هوسها» و «واعلموا انّه ما من طاعه الله شيء الا ياتيفي کره و ما من معصيه الله شيء الّا يأتي في شهوه فرحم الله امراً نزع عن شهوته و قمع هوي نفسه» بدانيد که هيچ طاعت و عمل خوبي نيست مگر اين که با سختي انجام شود و هيچ کار کار گناهي نيست مگر اين که دلخواه و لذّت بخش است، پس خدا رحمت کند کسي را که خواهشهاي نفساني را از خود جدا کند و هواي نفس خود را ريشه کن نمايد. راستي جبهه چه جاي خوبي است. اصلا زمان ما چه زمان خوبي است. حالا ديگر شما که در پشت جبهه هستيد، معناي اين حرفها را بيشتر مي فهميد. چون اگر در اينجا رزمندگان يک شب عمليات دارند در آنجا شما بايد آمادة عمليات و شهادت باشيد. حال وقتي مي گوييم رسول خدا- صلي الله عليه و آله- و علي –عليه السلام- طي سيزده سال حدود هفتاد جنگ داشتند و علي –عليه السلام- وقتي که ضربت شمشير مي خورد مي گويد: به خداي کعبه رستگار شدم. مي فهميم: ما جداً بايد خدا را شکر کنيم که در چنين زماني هستيم [البتّه] نبايد به اين دنيا دل ببنديم. چند روز باقي مانده عمر هم ميگذرد و بايد کوله بارمان را براي سفر هميشگي و براي رفتن در آن خانه خوبي - که با اعمالمان ساخته ايم- آماده نماييم. عزيزان! بياييد آخرتمان را آباد کنيم، هفت سال از اين انقلاب گذشت و با يک چشم به هم زدن ديگر اين چند روز باقيماندة عمر هم ميگذرد و بايد کولهبارمان را براي سفر هميشگي و براي رفتن در آن خانه خوبي- که با اعمالمان ساخته ايم- آماده شويم.