«طلبة شهيد: ايرج اميري» آغاز ميكنم با نام پروردگار و با ياد او مطالبي را به عنوان وصيت. خدايا! چه بگويم؟ الهي! چه بنويسم؟ زبانم قاصر از آن است كه از تو بگويم. معبودا، پروردگارا! هر چه گشتم تا خير مطلق بيابم و هر كجا كه رفتم تا نور صرف را ببينم، از هر كه جويا شدم تا نشاني ز كوي صفا و بيت وفا [بيابم] نشنيدم و نديدم و نيافتم مگر شهد شهيد و شهادت. آري؛ خوشا آنان كه در موتشان نيز زندهاند «والسعاده لهم» و واي بر آنان كه در زندگاني مردهاند «و لهم الشقاوه». اي دنيا! بدانكه در گوشهاي از گوشههايت ظاهر دلفريب را رنگي نيست، ديگر رنگارنگي خاطرت، دلي را نميفريبد و ديگر عشوهها و ناز و كرشمههايت خاطر خواهي ندارد. خدايا! دشمنان اسلام بسيج شدهاند بر عليه كشور امام زمان، ميتازند و خبر از اخلاص و ايدة ما ملت ندارند و نميدانند كه امروز امت باطنگراي ايران سلاح عشق و معنويت را به دنياي دني مينمايانند و شمشير خلوص ايمان را عليه دنيا پرستان پيشه، تيز و صيقل ميكنند نميدانند و هرگز هم نمي توانند بفهمند كه اين از بركات وجود قائد ايمان و زائد اخلاص و عاشق عشق است با همان كه سلطنت دنيا را به سطوت عقبي فروخت و شكر و صلاح تمام را به... قلوب انام عجين ساخت تا بنوش گواراي شريعت خير و خدا، مست جمال و بست جلال حضرت دوست شويم و بايد كه درفش فوق ايديهم بر سر شر شيطان بكوبيم. اي خدا، اي محبوبا! اين همه عشق به ذاتت و قرب به لقايت را كه بر اين ملت بدادي همه از فيض فائض، روح عظيمت، خميني عزيز است و بس، پس تو يا ربا به حق قدست قسم كه اين واسطة فيض و رحمتت و بركاتت را تا ظهور وليت و حجت حقيقت، مهدي منتظر- ارواحنا فدا- سالم و سلامت موفق و محفوظ بدار. آمين يا رب العالمين. شما دوستان عزيزم! تلاش نماييد، بدانيد كه امروز ملت مسلمان و قهرمان ايران از همه قشري در هر لباسي كه هستند، سيف رزم را به كف گرفتهاند تا در پيشگاه پروردگارش افكنده سر نباشند و مقبول درگاه حضرتش افتد، آه چقدر زيباست كه در اين راستا سلسله جنبان جهاد و استقامت را راهبران زهد و عبوديت يعني روحانيت عظيم الشان بر عهده بگيرند كه گرفته است. خلاصه، اي دوستان روحانيام! در صحنة نبرد حق عليه باطل و در عرصة تلافي سپاهيان اسلام و لشگريان صدام حضور نموده كه حضور و جهاد و خون روحانيون و طلاب عزيز و گرانقدر را جلوهاي جلادار [روشن] است و اين جلوه كه به هزاران [نفر ] مي رسد، نويد ظهور همدم محرومان، حضرت بقيه الله الاعظم را به اميدي بيّن واصل ميكند. اما شما خانوادهام! خدمت همگي شما سلام عرض ميكنم به خصوص شما پدر بزرگ و مادربزرگ مهربانم از اين كه برايم زحمتهاي بسياري را متحمل شدهايد تا مرا به اين جا رساندهايد، تشكر نموده و عذر ميخواهم كه نتوانستم جبران زحمتهاي شما را بنمايم. اميدوارم از من راضي بوده باشيد و مرا عفو نماييد و از خداوند برايم طلب آمرزش و مغفرت نماييد و اما شما اي برادرم! به شما توصيه ميكنم كه سعي نماييد مسير صراط مستقيم را طي نموده و راه و رسم انبيا و اوليا و ائمه معصومين-عليهم السلام- را انتخاب نماييد. قبل از هر چيز تقواي پروردگار را پيشة خود سازي كه سعادت دنيوي و اخروي در اين است. شما خواهران مهربانم! اگر بگويم حجابت را حفظ نمايي كه ميدانم در اين مهم كوشش داري و خواهي داشت. در پايان از عموها، دائيها، پسر عموها، خالهها، عمه و كلّاً تمامي فاميل ميخواهم اگر در طول زندگي مدتي كه با هم بودهايم، ازمن خطائي سر زده است مرا ببخشند و حلال نمايند و از خداوند برايم طلب آمرزش و مغفرت نمايند.