تبیان، دستیار زندگی
اولین اثر هنری مخلوق بشر با انگیزه‏های مذهبی و باورهای ماورایی شكل گرفته است و چنانچه انگیزه یاد شده وجود نداشت بیش از نیمی از تاریخ هنر نانوشته باقی می‏ماند،
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

همبستگي دين و هنر

همبستگی دین و هنر

(بر گرفته ای از مقاله همبستگی دین و هنر در قلمرو تاریخ)

شريعت ديرينه‏ترين رفيق و همراه بشر است، به گونه‏اي كه لمحه‏اي از انسان جدا نشده و با ظهور پيامبران و يا به عبارتي با ظهور انسان مقارنت داشته است؛ چه نخستين انسان ـ حضرت آدم(ع) ـ خود اولين پيامبر نيز بوده است، از اين رو انسان و مذهب هيچ‏گاه از يكديگر مجزا نبوده و در تمامي طول تاريخ موافقت و مقارنت ذاتي با هم داشته‏اند.

گذشته از ابلاغ رسالت الهي به وسيله پيامبران،حتي اگر رسولي هم برانگيخته نمي‏شد، انسان بالفطره(عقلي و قلبي)به سوي خدا دلالت مي‏شد و به رغم تصوري كه كم و بيش شايع است،فلسفه ارسال رسل صرفاً نه براي دعوت مستقيم انسان به توحيد بلكه براي انذار او بوده است؛ و اينكه معبودهاي غيرحقيقي را به جاي خدا نگيرد؛ زيرا دعوت به

خداپرستي و توحيد به طور فطري در انسان وجود داشته است.

مذهب چون بستري به مثابه زيربناي كنش و واكنشهاي بشري در طول تاريخ تلقي مي‏شود كه در اين ميان، هنر داراي موقعيت خاصي است.

اولين اثر هنري مخلوق بشر با انگيزه‏هاي مذهبي و باورهاي ماورايي شكل گرفته است و چنانچه انگيزه ياد شده وجود نداشت بيش از نيمي از تاريخ هنر نانوشته باقي مي‏ماند،

چه هنري موجود نمي‏شد كه در مورد آن تاريخهاي قطور هنر به رشته تحرير درآيد و هدف اين نوشتار بحث درباره اين موضوع است.

"تمامي ابناي بشر، به نحوي با مقوله هنر سر و كار دارند و در مراتب مختلف وجودي خود، از اين اكسير بهره جسته و صورتهاي بديع براي تلطيف حيات خشك زندگي خاكي آفريده‏اند. بر ديوار غارها نقاشي كردند و از سنگهاي سخت و بي‏روح صورتهاي گونه‏گون هنري پديد آورده‏اند.و با موسيقي پاسخگوي نياز درون شده‏اند و تجسم روح تشنه و جوياي ابديت خود را در ترانه‏ها و سرودها و معابد و داستانها و اشعار، آشكار ساخته‏اند. حقيقت ذاتي هنر ممكن است عهده‏دار بيان چنين وسعتي در عرصه وجود گردد. عشق به زيبايي و هنر كاملاً فطري و قلبي و آميخته با وجود و هستي و حيات انساني است"2.

مساله التزام هنر با مذهب از دو زاويه قابل بررسي است:

همبستگی دین و هنر

1. از طريق فلسفه؛

2. از طريق علم.

نظر به آنكه هنر در معناي عام و مفهوم كلي مقوله‏اي فلسفي است و زيبايي‏شناسي (علم الجمال) موضوعي كاملاً حِكمي و فلسفي به شمار مي‏رود (حتي زيبايي‏شناختي تجربي)؛ يك هنرمند و هنرشناس موحد در طي استنتاجهاي فلسفي لاجرم به اين مقصد هدايت مي‏شود؛ زيرا هنر در اصل و ذات خود رحماني بوده و جلوه‏اي از تجلي وجود ـ باري ـ تعالي ـ است و هنري كه خارج از چنين چشم‏اندازي تبيين گردد، هنر نيست.

كوشش در تعريف عام هنر با تاكيد بر عنصر وحدت به مثابه اصليترين عامل تجلي هنر، نشان مي‏دهد كه اعتقاد به وحدت و اصولاً تمايل فطري انسان از پراكندگي و گسيختگي به سوي اتحاد و يگانگي، بايد ريشه‏اي در عالم هستي داشته باشد كه در نهايت انسان جستجوگر را به وجود اقدس الهي رهنمون مي‏سازد. گذشته از فلسفه، از طريق علم با كنار زدن حجابهاي هزار توي تاريخ و مطالعه و تحقيق درباره آثار هنري بيشماري كه به ارث رسيده، از وراي آنها و كشف موضوع و انگيزه‏هاي تكوين آنها به طور عملي و علمي، مهر تاييدي بر همراهي دين و هنر مي‏زند كه مقصود اين نوشتار با بررسي مختصر هنر انسانهاي اوليه و بعضي از ادوار نخستين و باستاني تاريخ هنر، برگرفتن جرعه‏اي از اين بحر لايتناهي است كه:

آب دريا را اگر نتوان كشيد

پس به قدر تشنگي بايد چشيد

حدود يك ميليون سال از زندگي انسان بر روي كره زمين مي‏گذرد. نخستين آثار به دست آمده به 400 هزار سال ق. م. تعلق دارد. بحث بر سر اين موضوع كه نياكان ما و انسانهاي اوليه به لحاظ فيزيكي و ساير ويژگيهاي اندامي با نمونه‏هاي فعلي متفاوت و يا مشابه انسانهاي امروزين بوده‏اند، به نتيجه قطعي نرسيده است و به نظر مي‏رسد كه هنوز نظريه داروين مبني بر تكامل انسان از نوع ميمون، بر ديدگاههاي محققان و هنرشناسان و انسان شناسان سنگيني مي‏كند، اين در حالي است كه بر اساس اخبار و روايات اديان نمي‏توان دقيقاً به موقعيت تاريخي حضرت آدم(ع) به مثابه پدر بشر پي‏برد. آيا اولين انسان در پهنه آفرينش حضرت آدم(ع) بوده است3 و يا حضرت آدم نمونه تكامل يافته‏اي از انسانهاي اوليه است؟ از آنجايي كه بر اساس روايات مذهبي قابيل كشاورزي مي‏دانسته است و همو بود كه به عنوان هديه، سنبله‏هاي گندم را به پيشگاه خداوندي عرضه كرد كه البته پذيرفته نشد و بويژه آنكه گفته مي‏شود اولين بار حضرت آدم(ع) كشاورزي را كشف كرد، مي‏توان نظر داد كه اين دوران مقارن با دوران نوسنگي است كه انسان به كشاورزي دست يافت؛ اما قدمت كشاورزي بيش از 12 هزار سال نيست، در حالي كه اولين آثار به دست آمده از انسانهاي اوليه متعلق به 400 هزار سال ق. م. است؛ بنابراين تطبيق هبوط حضرت آدم(ع) با تاريخ طبيعي انسان قدري با مشكل مواجه مي‏شود.

اميرمومنان حضرت علي(ع) به روايتي در پاسخ كسي كه پرسيده بود: پيش از حضرت آدم ساكنان كره زمين چه كساني بودند؟ حضرت فرمودند: "آدم" و ادامه دادند كه: "اگر باز هم بپرسي پيش از آن چه كسي؟ مي‏گويم: آدم.

البته روايت ديگري مبني بر زندگي جنها بر روي زمين پيش از انسان وجود دارد كه نمي‏توان دقيقاً و به طور قطع در اين زمينه اظهارنظر كرد.

همبستگی دین و هنر

قديميترين آثار هنري به دست آمده متعلق به بيست هزار سال قبل است كه با اين تفاسير ممكن است متعلق به انسانهاي ماقبل حضرت آدم(ع) باشد.

مورخان اعتقاد دارند كه قدمت دين با قدمت پيدايش انسان برابر است و اين حقيقت نص صريح قرآن كريم است4؛ اما صرف‏نظر از اعتقاد ديني، تاريخ بزرگترين گواه بر ديرينگي دين است به گونه‏اي كه در طول تاريخ شايد قبيله‏اي را نتوان يافت كه دين در آن ظهور و بروز پيدا نكرده باشد. ويل دورانت ضمن صحه بر اين مساله فقط يك قبيله بدوي در افريقا را نام مي‏برد كه مظاهر دين در آن يافت نشده كه بعيد نيست نتيجه سهو و عدم دقت وي باشد.


نویسنده : اصغر فهيمي‏فر

منبع:حوزه هنری استان قزوین

تنظیم:امید واضحی آشتیانی_حوزه علمیه تبیان


پاورقيها:

1. يا ايها المدثر قم فانذر و ربك فكبر (سوره مدثر؛ آيه 1ـ3)

2. نوروزي طلب، عليرضا؛ جزوؤ دانشگاهي حكمت و هنر اسلامي.

3. يا ايها الناس انا خلقنا كم من ذكر و انثي و جعلناكم شعوباً و قبائل لتعارفوا (سوره حجرات؛ آيه 13).

4. ربنا الذي اعطي كل شئ خلقه ثم هدي (سوره طه؛ آيه 50) انا هدينا السبيل اما شاكراً و اما كفوراً (سوره انسان؛ آيه 3)