تبیان، دستیار زندگی
خداى جاودانى، خداى ازلى و بزرگ، خداوند با خبر از آشكار و نهان، قادر متعال از مقابل چشمان من عبور كرده و من نتوانستم او را در مقابل خود ببینم، ولى پرتو عظمت و قدرت او در روى صفحه روحم تابید و منعكس گردید
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

دانشمندان جهان از خدا می گویند
خدا

شاید احتیاج به تذكّر نباشد كه بسیارى از دانشمندان علوم طبیعى، در صف اوّل خداپرستان قرار گرفته و با كمال صراحت، اعتقاد خود را به خدا و مبدأ اعلام نموده اند و چه بسا معرفت و پافشارى آنان نسبت به خدا و مبدأ هستى ـ بر اساس گفته هایشان ـ بیش از دیگران بوده است. درست است كه بعضى از آنها به خاطر دلایلى ـ كه خواهد آمد ـ به طور آشكار عقیده خود را در این باره اظهار نداشته اند، ولى از لابه لاى گفته هاى آنها مى توان به عقیده توحیدى آنها پى برد. بنابراین مى توان گفت كه اكثریّت دانشمندان علوم طبیعى، خدا پرستند و طرفداران ماتریالیسم (مادّى گرى) در میان آنها در اقلیّت هستند.

براى نمونه گفتار چند نفر از سرشناسان آنها را یادآور مى شویم:

لف) «هرشل» كه از دانشمندان معروف هیئت است مى گوید:

  1. «هر قدر دایره علم وسیع تر مى گردد، دلایل دندان شكن و قوى ترى براى وجود خداوند ازلى و ابدى به دست مى آید.
  2. در واقع علماى زمین شناسى، ریاضى دان ها، دانشمندان فلكى و طبیعى دان ها دست به دست هم داده اند تا كاخ علم (كاخ عظمت خدا) را محكم بر پاسازند».

ب) «رابرت موریس پیچ» معاون اسبق قسمت الكترونیك آزمایشگاه اداره دریانوردى ایالات متّحده مى گوید:

  1. «هنگامى كه انسان، ارتباطى را ـ كه باید میان آدمى و خدا موجود باشد ـ مورد مطالعه قرار دهد و نیز در شرایطى تحقیق كند ـ كه آدمى باید تحقیق كند ـ تا این ارتباطات برقرار شود و همچنین به طور جدّى و از دل و جان براى برقرارى این شرایط اقدام كند، ارتباط با خدا چنان تأثیر عظیمى در زندگى او مى گذارد كه دیگر جاى هیچگونه شكّى در ذهن او باقى نمى ماند. در آن زمان خدا به صورت واقعیّت شخصى در مى آید و این واقعیّت، چنان عظیم و نزدیك به جان آدمى است كه ایمان به خدا را به صورت علم و معرفت مثبت در مى آورد».(1)

ج) «مونت نل» در دائرة المعارف خود مى گوید:

  1. «اهمیّت علوم طبیعى تنها از این نظر نیست كه عقل ما را سیر مى كند (و احتیاجات مادّى ما را تأمین مى نماید) بلكه بیشتر اهمیّت آن از این جهت است كه عقل ما را به اندازه اى بالا مى برد كه عظمت خدا را درك مى كنیم و ما را به احساسات اعجاب و اجلال ذات او زینت مى دهد».(2)

د) «دونالد هانرى پورتر» دانشمند فیزیك و ریاضى مى گوید:

  1. «خلقت به هر صورتى كه انجام شده، به دست خالق بوده و وجود خداى متعال، پایه اساسى هر فرضیّه است و جواب سؤالاتى كه تا به حال پاسخى به آنها داده نشده فقط یك كلمه است و آن كلمه خدا است».(3)

هـ) «نیوتن» كاشف قانون جاذبه عمومى ـ كلمات مفصّلى دارد كه در ضمن آن مى گوید:

  1. «ما با مطالعه گوش، مى فهمیم كه سازنده آن، قوانین مربوط به صوت را به طور كامل مى دانسته ]با مطالعه چشم مى فهمیم كه [سازنده چشم، قوانین پیچیده مربوط به نور و رؤیت را مى دانسته و از مطالعه نظم افلاك به آن حقیقت بزرگ ـ كه آنها را طبق نظم مخصوص اداره مى كند ـ پى مى بریم».(4)

و) «ارستد» كه از دانشمندان معروف فیزیك است مى گوید:

  1. «عالم به واسطه یك عقل كل و ابدى، اداره و منظّم و مرتّب مى گردد و این عقل كل، نتایج و آثار آن را در قوانین بدون تغییر طبیعت، آشكار مى سازد».(5)

زلیته یكى از طبیعى دان هاى معروف كه در موضوع ساختمان نباتات، كشفیّات و تحقیقات قابل توجّهى دارد مى گوید:

  1. «خداى جاودانى، خداى ازلى و بزرگ، خداوند با خبر از آشكار و نهان، قادر متعال از مقابل چشمان من عبور كرده و من نتوانستم او را در مقابل خود ببینم، ولى پرتو عظمت و قدرت او در روى صفحه روحم تابید و منعكس گردید!
  2. و در نتیجه این انعكاس، روح را در بهت، تعجّب و حیرت انداخته! من آثار او را در تمام مخلوقات و موجودات مشاهده نمودم و در تمام این موجودات و مخلوقات، حتّى در كوچك ترین آنها، در آن موجوداتى كه هرگز به چشم دیده نمى شوند، چه قدرت و قوّتى به كار رفته؟ چه عقلى؟ چه كمال غیر قابل وصفى در آنها دیده مى شود؟».(6)

ح) «پاسكال» فیلسوف معروف مى گوید:

  1. «هیچ چیز جز عقیده به خدا، سوز درون و تشنگى روح ما را فرو نمى نشاند».(7)

ط) «ادوارد لوتركیل» دانشمند جانور شناس; حشره شناس و رئیس اسبق اداره زیست شناسى در دانشگاه سانفرانسیسكو مى گوید:

  1. «در سال هاى اخیر در نتیجه مطالعات علمى، دلایل جدیدى براى اثبات آفریدگار به دست آمده كه دلایل فلسفى سابق را تأیید و تقویت مى كند، البتّه دلایل گذشته براى ایمان به خدا كافى و براى كسى كه تعصّب را كنار مى گذاشت، بیش از اندازه، مورد نیاز و لزوم بودند ولى من ـ به عنوان یك شخص مؤمن ـ به خاطر دو جهت از اضافه شدن دلایل جدید به دلایل قدیمى خشنودم.
  2. نخست اینكه دلایل مزبور از صفات خداوندى، مفاهیم روشن ترى ارائه مى دهند.
  3. و دیگر اینكه چشم عدّه اى از دانشمندان با وجدان ولى بدبین را باز كرده و آنها ر ا مجبور مى كنند كه به خدا ایمان بیاورند.
  4. به تازگى در كشور ما نهضتى در توجّه به مذهب ایجاد شده و مذهب براى خود راه وسیع ترى باز نموده. این راه نه تنها در خلاف جهت علوم نیست، بلكه درست به موازات راهى است كه علوم در آن پیشرفت مى كنند و مسلّم است كه دلایل علمى جدید كه وجود آفریدگار را ثابت و ایجاب مى كنند در این مورد مؤثّر بوده اند».(8)

ى) «هربرت اسپنسر» مى گوید:

  1. «ما از میان این همه اسرار ـ كه هر چه بیشتر تحقیق كنیم بر پیچیدگى و ابهام آن افزوده مى شود ـ یك حقیقت واضح و قطعى را درك مى كنیم و آن حقیقت این است
  2. كه برتر از انسان،یك نیروى ازلى و ابدى وجود دارد كه همه اشیا از او پدید آمده اند».(9)

ك) «لامنه» مى گوید:

  1. «كلمه اى كه در انكار خالق گفته شود لب گوینده را مى سوزاند».(10)

ل) «لوكوردیز» مى گوید:

  1. «خدا همان خورشید یگانه اى است كه اشعّه جاودانیش موجودات را مدد و حیات مى بخشد».(11)

م) «قیو» مى گوید:

  1. «خدا داناى همه چیز و متصرّف در همه چیز است و به عنوان پروردگار مطلق، همه چیز را تدبیر و اداره مى كند».

ن) «پرودون» فیلسوف اقتصادى ـ به طورى كه دائرة المعارف قرن نوزدهم از او نقل مى كند ـ مى گوید:

  1. «خدا آن حقیقتى است كه به ادراك و وصف نمى گنجد ولى با وجود این وجودش ضرورى و غیر قابل انكار است».
  2. باز همین فیلسوف مى گوید:
  3. «پیش از آنكه عقول ما وجود خدا را كشف كند، دل هاى ما به وجود او گواهى داده است».(12)

س) «والتر اوسكارلند برگ» عالم فیزلوژى و بیوشیمى مى گوید:

  1. «ایمان به خدا مایه مسرّت و روشنى قلب هر فرد بشر است. امّا دانشمندان ـ كه علاوه بر دلایل روحانى، در نتیجه مطالعه پدیده هاى طبیعى، دلایل علمى نیز براى درك مفهوم آفریدگار به دست مى آورند ـ مسرّت و حظّ بیشترى نصیبشان مى گردد».(13)

ع) «داروین» صاحب فرضیّه تحوّل انواع جانداران، در بعضى از نامه هاى خود به دانشمندان چنین مى نویسد:

  1. «بر عقل رشید محال است با دیدن این نظام و هماهنگى عجیب بگوید كه دنیا مبدأ ندارد».(14)

ف) «مارلین بوكس كریدر» عالم فیزیولوژى مى گوید:

  1. «آلبرت اینشتین كه وجود یك قدرت خالق را قبول داشت آن را چنین تعریف مى كند كه در عالم مجهول، نیروى عاقل و قادرى وجود دارد كه جهان، گواه، وجود اوست و چنانكه در اوّل مقاله متذكّر شدم من اسم این نیرو را خدا گذاشته ام.
  2. من در این دنیا، مادّه و نیروى ازلى نمى بینم و آفرینش جهان را نتیجه تصادف نمى دانم. به نظر من در آفرینش جهان، هیچ عامل مجهول، حتّى مرموز وجود ندارد.
  3. من در آفرینش جهان، اراده پروردگار قادر متعال را مى بینم و بس و عقیده من شاید غیر منطقى نباشد. آیا بشر ـ كه هوش و استعدادش محدود است ـ مى تواند بگوید كه فلان موضوع با عقل و حق مطابق است و فلان موضوع مطابق نیست؟!
  4. در هر صورت من عقیده خود را ابراز نمودم و همیشه در این عقیده ثابت خواهم بود».(15)

ص) «جوردن» مى گوید:

  1. «خدا همان ناموس ازلى است كه همه موجودات، وجود و ترقّى خود را از او مى گیرند».

این بود مختصرى از كلمات رسا، پرمغز و زنده دانشمندان طبیعى كه اعتقاد آشكار و عمیق آنها را نسبت به خداوند یگانه و پافشارى آنها را در این عقیده مى رساند.


تنظیم برای تبیان حسن رضایی گروه حوزه علمیه

منبع آفریدگار جهان

1 . اثبات وجود خدا، ص 23.

2 . فرید وجدى; دائرة المعارف.

3 . اثبات وجود خدا، ص 43.

4. فرید وجدى، دائرة المعارف.

5. كامیل فلاماریون; خدا در طبیعت، ص 89،چاپ جدید.

6. كامیل فلاماریون; خدا در طبیعت، ص 206. (كلمات این دانشمند بسیار مفصّل است و براى اختصار به همین اندازه اكتفا شد.)

7. فرید وجدى; دائرة المعارف.

8. اثبات وجود خدا، ص 44.

9. فرهنگ قصص قرآن، ص 60.

10. فرید وجدى; دائرة المعارف، ص 482.

11. فرید وجدى; دائرة المعارف.

12. فرید وجدى; دائرة المعارف، ص 482.

13. اثبات وجود خدا، ص 54.

14. داروین ; اصل الانواع، ص 16.

15. اثبات وجود خدا. (تألیف 40 تن از دانشمندان بزرگ معاصر)