مناجات - غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

محمدحسین شهریار

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مناجات




  • على اى هماى رحمت تو چه آيتى خدا را دل اگر خداشناسى همه در رخ على بين به خدا كه در دو عالم ار از فنا نماند مگر اى سحاب رحمت تو ببارى ارنه دوزخ برو اى گداى مسكين در خانه ى على زن بجز از على كه گويد به پسر كه قاتل من بجز از على كه آرد پسرى ابوالعجائب چو به دوست عهد بندد ز ميان پاكبازان نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت بدو چشم خون فشانم هله اى نسيم رحمت به اميد آن كه شايد برسد به خاك پايت چو تويى قضاى گردان به دعاى مستمندان چه زنم چوناى هردم ز نواى شوق او دم همه شب در اين اميدم كه نسيم صبحگاهى ز نواى مرغ يا حق بشنو كه در دل شب
    ز نواى مرغ يا حق بشنو كه در دل شب


  • كه به ماسوا فكندى همه سايه ى هما را به على شناختم به خدا قسم خدا را چو على گرفته باشد سر چشمه ى بقا را به شرار قهر سوزد همه جان ماسوا را كه نگين پادشاهى دهد از كرم گدا را چو اسير تست اكنون به اسير كن مدارا كه علم كند به عالم شهداى كربلا را چو على كه ميتواند كه بسر برد وفا را متحيرم چه نامم شه ملك لافتى را كه ز كوى او غبارى به من آر توتيا را چه پيامها سپردم همه سوز دل صبا را كه ز جان ما بگردان ره آفت قضا را كه لسان غيب خوشتر بنوازد اين نوا را به پيام آشنائى بنوازد و آشنا را غم دل به دوست گفتن چه خوشست شهريارا
    غم دل به دوست گفتن چه خوشست شهريارا


/ 161