نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نهج البلاغه - نسخه متنی

ابوالفضل حافظیان بابلی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


جلوه تاريخ در نهج البلاغه


اميرمؤمنان در مقام يك رهبر بزرگ و مصلح اجتماعى، از تاريخ و داده هاى آن چشم نمى پوشد و در جاى جاى بيان خويش از تاريخ سخن مى گويد و بر عبرت هاى آن تكيه مى كند. مطرح سازى مسائل تاريخى در نهج البلاغه نه براى قصه گويى و تفريح، كه براى عبرت آموزى و ارائه تجربه هاى تربيتى، اخلاقى و اجتماعى است. على "ع" با بينش خاص خود، تاريخ را ابزارى براى شناخت سنت هاى الهى معرفى مى كند؛ همان طور كه مسائل تاريخى در قرآن نيز براى رساندنِ همين حقيقت بزرگ مطرح شده اند. نهج البلاغه با ترسيم اتفاق هاى تاريخى دنيايى از معرفت ها و تجربه هاى بشرى، و مجموعه اى از دانستنى ها و سرمايه هاى فكرى را در افق ديدِ انسان قرار مى دهد. امام اين حقيقت بزرگ را خاطرنشان مى سازد كه آن چه بر كل جريان هاى تاريخى از جمله اوج و حضيض دولت ها، و پيدايش و سقوط تمدن ها حاكميت مطلق دارد، اراده الهى است كه به صورت سنت ها و قوانين خاصى اعمال مى شود. امام از اين سنت ها به گونه هاى مختلفى تعبير مى كند: بأس، صولات، مثلات، ايام، قوارع و وقايع.

امام در مقام موعظه اين حقيقت را متذكر مى شود كه روند زندگانى نسل امروز به همان روال نسل ديروز است و بر اينان همان خواهد رفت كه بر آنان رفته بود. بنابراين، بايد از تاريخ پند گرفت و عبرت آموخت و با نگرشى حكيمانه به سنت هاى الهى و قوانين كلى حاكم بر تاريخ كه به طور مداوم تكرار مى شود، به نفع خود و جامعه استفاده كرد و با بررسى درست موقعيت فعلى خود، از آن چه شده است، به سوى آن چه بايد باشد، ره گشود. [ اقتباس از: جعفرى، يعقوب، 'تاريخ در نهج البلاغه'، فصلنامه وقف ميراث جاويدان، شماره

25. در بررسى جلوه هاى تاريخى در نهج البلاغه مقالات و كتاب هايى نگاشته شده است؛ از جمله:

1. نصر، عباس، ارزش تاريخ در نهج البلاغه، قم، انتشارات شكورى، 1370 ش، 96 ص.

2. جعفرى، يعقوب، بينش تاريخى نهج البلاغه، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، 1372 ش، 163 ص.

3. شمس الدين، محمدمهدى، حركةالتاريخ عند الامام على "ع"، تهران، بنياد نهج البلاغه، 1405 ق، 206 ص.

4. همو، نگرشى به نهج البلاغه و تاريخ، انتشارات بدر، 140 ص.

5. حيدرى ابهرى، غلامرضا، همراه نهج البلاغه "سيرى تاريخى در نهج البلاغه"، محراب قلم، 124 ص. ] مثلاً امام در خطبه 81 مى فرمايد: 'از گذشته دنيا، آينده اش را چراغ عبرتى ساز؛ چرا كه پاره هاى تاريخى با يكديگر همانند است و در نهايت پايانش به آغازش مى پيوندد و تمامش در حال دگرگونى و رفتنى است.'

سياست، حكومت و عدالت در نهج البلاغه


حكومت و عدالت، از جمله مسائلى است كه در نهج البلاغه فراوان درباره آن بحث شده است. بخش مهمى از اين كتاب گرانسنگ، بيان گر حقوق و وظايفى است كه افراد جامعه نسبت به يكديگر دارند؛ از جمله اين حقوق، حقوق حكمران و مردم نسبت به يكديگر است. از نظر امام، حقوق متقابل زمامدار و ملت از همه حقوق بالاتر و برتر است؛ چرا كه بقا و شايستگى هر جامعه و عزت دنيا و آخرت هر جمعيتى به رعايت اين حقوق بستگى دارد. از جمله مبانى ارزشى نهج البلاغه در بُعد اجتماعى، عدالت اجتماعى و نفى تبعيض است. حضور گسترده مفاهيمى چون ارزش نهادن به حقوق فردى و اجتماعى مردم، برابر دانستن آن ها در مسايل اجتماعى - سياسى، دفاع از حقوق پايمال شده محرومان و مستضعفان در برابر زورمداران و ستم گران، كوتاه كردن دست غارت گران بيت المال، ندادن امتياز اجتماعى به چاپلوسان، اهميت دادن به آراى مردم و مشورت با آنان، نهج البلاغه را در جايگاه 'كتاب عدالت گسترى' و اميرالمؤمنين "ع" را در مقام 'صداى عدالت انسانيت' به جهانيان شناسانده است. شعار و برنامه عملى حضرت اين است: 'به خدا سوگند اگر هفت اقليم را با آن چه زير آسمان ها است به من دهند، تا خدا را نافرمانى كنم و پوست جوى را از مورچه اى به ناروا بربايم، چنين نخواهم كرد.' [ نهج البلاغه، خطبه 224.] در نامه مشهور امام به مالك اشتر، به تفصيل از حقوق مردم، وظايف حاكم و كارگزاران دولت در قبال طبقات مختلف جامعه و بالعكس از وظايف مردم در برابر زمامداران بحث شده است كه دانشمندان بسيارى به ترجمه و شرح اين نامه تاريخى اهتمام نموده اند. [ ر.ك: انصارى، ناصرالدين، 'كتابشناسى عهدنامه و وصيتنامه اميرالمؤمنين "ع" '، مجله آينه پژوهش، ش

66. در زمينه مباحث سياسى - اجتماعى در نهج البلاغه، رساله ها و كتاب هاى بسيارى

نگاشته شده است؛ از جمله:

1. سعيد، حسن، نمودارى از حكومت على "ع" در نهج البلاغه، تهران، كتابخانه مسجد جامع چهل ستون، 1403 ق، 312 ص.

2. برزگر، ولى اللَّه، جامعه از ديدگاه على "ع"، تهران، سازمان تبليغات اسلامى، 1372 ش، 448 ص.

3. بازرگان، عبدالعلى، آزادى در نهج البلاغه، 1374 ش، 190 ص.

4. دلشاد تهرانى، مصطفى، حكومتِ حكمت "حكومت در نهج البلاغه"، تهران، خانه انديشه جوان، 1377 ش، 187 ص.

5. موسوى، محمدباقر، الفكرالاقتصادى فى نهج البلاغه، مؤسسةالثقلين، 1418 ق، 304 ص.

6. موسوى، محسن باقر، الادارة والنظام الادارى عند الامام على "ع"، بيروت، 1419 ق، 320 ص.

7. دشتى، محمد، آيين كشوردارى در نهج البلاغه، قم، مؤسسه تحقيقاتى اميرالمؤمنين "ع" .

8. رهبر، محمدتقى، درس هاى سياسى از نهج البلاغه، تهران، انتشارات اميركبير، 1364 ش، 288 ص.

9. مشايخ فريدنى، محمدحسين، نظرات سياسى در نهج البلاغه، تهران، بنياد نهج البلاغه، 1366 ش، 118 ص.

10. باباپور، محمدمهدى، درآمدى بر سياست و حكومت در نهج البلاغه، قم، تهذيب، 1379 ش، 352 ص.

11. مكارم شيرازى، ناصر، 'حقوق متقابل امام و مردم در نهج البلاغه'، چاپ شده در كاوشى در نهج البلاغه، ص
12.101 - 112. رزمجو، حسين، 'رابطه مردم و حكومت از ديدگاه نهج البلاغه'، چاپ شده در كاوشى در نهج البلاغه، ص

13.201 - 222. زيات، حسن، 'الاغراض الاجتماعية فى نهج البلاغه'، چاپ شده در نهج الحياة، ص57 - 91.]

/ 23