ورود اشعري ها به قم - حضرت معصومه (س) فاطمه دوم نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

حضرت معصومه (س) فاطمه دوم - نسخه متنی

محمد محمدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ورود اشعري ها به قم

آل اَشْعُر اصلاً اهل يمن بودند، نخستين كسي كه از آنها به مدينه آمد و مسلمان شد"مالك بن عامر اشعري" بود، كه در اسلام داراي مقام ارجمندي گرديد.

يكي از فرزندان او به نام"سائب" از ياران خاص مختار بود و با او كشته شد(79).

يكي ديگر از فرزندان او،"عبدالله" نام داشت، عبدالله پسري به نام"سعد" داشت، سعد داراي دوازده(يا پانزده) پسر بود، و آنها از شاگردان امام صادق(ع) در كوفه بودند، و فرزندان و نوادگان آنها بيش از صد نفر، جزو روايان حديث از امامان ديگر بودند، و همه آنها از رجال شيعه بوده و به امامت ائمه اهلبيت(ع) اعتقاد داشتند(80).

ياقوت حُمُوي در كتاب معجم البلدان پنج نفر از پسران سعد اشعري را نام مي برد كه(در اواخر قرن اول) جزو هفده تن از علما و راويان حديث بودند كه در ماجراي شكست سپاه عبدالرحمن بن اشعث، در برابر سپاه حجاج، وارد قم شدند، كه نام آن پنج نفر عبارت بود از:

1ـ عبدالله بن سعد، 2ـ احوص، 3ـ عبدالرحمن، 4ـ اسحاق، 5ـ‌ نعيم، كه پس از ورود آنها به قم رفته رفته برادران و پسر عموها و ساير بستگان آنها به آنها پيوستند.

از جمله"موسي بن عبدالله اشعري" از شاگردان امام صادق(ع) بود و در كوفه سكونت داشت، وارد قم گرديد، و نقش به سزايي در تشييد وگسترش تشيع، در قم داشت.

محقق وكاوشگر شيخ محمد رازي مي نويسد:"اغلب تاريخ نويسان قم نوشته اند: قم با ورود"اشعري ها" دگرگون شده و مركز علما و محدثان و روايان و فقها گرديد، گروهي از اشعري ها كه به قم آمدند، از علماي تابعين بودند، كه در سپاه عبدالرحمن بن محمد بن اشعث، با حجاج مي جنگيدند.(81)

عبدالله بن سعد و پسر موسي كه از اشعري ها بودند، از علماي آن روز به حساب مي آمدند كه به قم وارد شدند."(82)

از گفتني ها اينكه: هنگامي كه آل اشعر در اواخر قرن اول و اوايل قرن دوم به قم آمدند، زمينه مساعد وخوبي براي پي ريزي حوزه عليمه به صورت ابتدايي در قم به وجود آمد، زمينه اي كه در آينده نه چندان دور، حوزه علميه فراگير و پرتلاشي را نويد مي داد، از اين رو امامان اهلبيت(ع) با آينده نگري وسيعي كه داشتند، از چنين حوزه اي خبر مي دادند، امام صادق(ع) در سخني فرمود:

"سَتَخْلُو كوُفَهُ مِنَ الْمُؤْمِنينَ و يَأْزِرُعَنْها الْعِلْمُ كَما تَأْزِرُ الْحَيَهُ فِي حُجْرِها، ثُمَ يَظْهَرُ الْعِلْمُ بِبَلْدَهٍ يُقالُ لَها قُمْ، و تَصِيرُ مَعْدِناً لِلْعِلْمِ وَالْفَضْلِ حَتي لايَبْقي الاَرْضِ مُسْتَضْعِفٌ فِي الدينِ حَتي الْمُخَدَراتِ فِي الْحِجالِ...؛

به زودي كوفه از مؤمنان خالي مي گردد، و علم از آن همچون ماري كه در لانه اش جمع مي شود، جمع و برچيده مي گردد و سپس در شهري كه آن را"قم" مي گويند، آشكار مي شود، و آنجا مركز علم و فضيلت خواهد شد در آن وقت(بر اثر گسترش علم از قم) در سراسر زمين هيچ كس حتي زنان خانه نشين باقي نمي ماند كه از نظر ديني، ضعيف و مستضعف باشد."(83)

/ 172