تبیان، دستیار زندگی
در برخی مراکز، موسسات و مانند آن گویا نازک کردن صدا و با ناز حرف زدن خانمها به یک روال کاری تبدیل شده است که این بر خلاف دستور اسلام است
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : امید پیشگر
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مرده های عمودی


قرآن کریم نسخه ایست از طبیبی درد آشنا که تمام راههای درمان را می شناسد. نسخه ای که او می دهد غیر از آن چیزی است که امروز مرسوم است؛ زیرا در آن علاوه بر راه درمان، نوع بیماری و عوامل ایجاد آن را نیز نوشته است.


دعا

خداوند متعال کتابش را به سوی مردم فرستاد و آن را کتابی شفابخش نامید؛ فرمود: «یا أَیُّهَا النَّاسُ قَدْ جاءَتْكُمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَ شِفاءٌ لِما فِی الصُّدُورِ»؛ اى مردم از سوى پروردگارتان، موعظه و اندرزى براى شما آمد؛ كلامى كه مایه شفاء بیمارى دلهاست‏. (57/یونس)

مگر جان هم بیمار می شود؟

این سوال را با ذکر نمونه ای پاسخ می دهیم:

از نظر اسلام گناه سمی است که در صورت تماس با آن، بر جان نشسته و آن را مسموم می کند. در روایت می خوانیم که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: «النَّظَرُ سَهْمٌ مَسْمُومٌ مِنْ سِهَامِ إِبْلِیسَ»؛ نگاه حرام، تیری است مسموم که بر قلب (1) انسان می نشیند.(جامع‏الأخبار /145)

آنگاه چنین قلبی که مسموم به نگاه حرام شد؛ می شود مریض. قرآن کریم به زنان هشدار می دهد که در گفتگوی با نامحرم از سخن گفتن با عشوه و کرشمه بپرهیزند تا بیماردلان در آنها طمع نکنند؛ «فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذی فی‏ قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفاً»؛ در هنگام سخن گفتن صداى خود را نازك نكنید كه بیمار دلان در شما طمع خواهند كرد، بنابراین درست سخن بگویید. (32/احزاب)

نکته: در برخی مراکز، موسسات و مانند آن گویا نازک کردن صدا و با ناز حرف زدن خانمها به یک روال کاری تبدیل شده است که این بر خلاف دستور اسلام است.

بیماری جان به مانند بیماری تن مراحلی دارد که اگر توجهی به درمان آن نشود قدم به قدم پیشرفت کرده و در نهایت منجر به مرگ بیمار می شود. این مراحل عبارتند از:

ورود عامل بیماری

مرحله اول مرحله نفوذ سم است. فکر گناه و اندیشه های پلید و یا اعمال خلاف شرع یعنی تزریق سم گناه به روح پاک و سالم انسانی که توضیح این مرحله با ذکر نمونه ای گذشت.

مریض شدن قلب

اگر سم وارده بلافاصله با پادزهر توبه و استغفار درمان نشود، بر قلب تاثیر گذاشته و آن را بیمار و زمینگیر می کند. قرآن کریم درباره بندگان خوب خدا که مراقب سلامت روح و روانشان هستند می فرماید اینها کسانی هستند که وقتی فکر بدی به ذهنشان خطور می کند و یا گناهی از آنها سر می زند فوراً دل را متوجه خدا کرده و از او طلب بخشش می کنند تا مبادا این سم در جان آنها اثر کند.(135/آل عمران)

اگر سم وارده بلافاصله با پادزهر توبه و استغفار درمان نشود، بر قلب تاثیر گذاشته و آن را بیمار و زمینگیر می کند. قرآن کریم درباره بندگان خوب خدا که مراقب سلامت روح و روانشان هستند می فرماید اینها کسانی هستند که وقتی فکر بدی به ذهنشان خطور می کند و یا گناهی از آنها سر می زند فوراً دل را متوجه خدا کرده و از او طلب بخشش می کنند تا مبادا این سم در جان آنها اثر کند

شاید یکی از دلایلی که باعث شده توبه، واجبی فوری باشد همین خطر اثر سم در قلب و جان آدمی باشد. حضرت امام(ره) می نویسد: «لو ارتكب حراما أو ترك واجبا تجب التوبة فوراً » اگر کسی مرتکب کار حرامی شد و یا واجبی را ترک کرد باید فورا توبه کند.(تحریر الوسیلة 1/470م5)(2)

شدت یافتن مرض

اگر بیمار به آنچه که پزشک دستور داد و سفارش کرد اعتنایی نکرد «بایدها» را دل بخواهی کرد و «نبایدها» را به شوخی گرفت به زودی خواهد دید که حال او رو به وخامت نهاده است.

قرآن کریم به بیماران این مرحله نام «قاسیة القلب» می دهد و درباره آنها می فرماید: « ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُمْ مِنْ بَعْدِ ذلِكَ فَهِیَ كَالْحِجارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً»؛ پس از آن [انکار و دیدن آیات الهی، بر گناهتان اصرار کردید که در نهایت] دلهای شما سخت شد؛ به سختى سنگ‏ها یا سخت‏تر از آن‏. (74/بقره)

خوشا به حال بیماری که در همین مرحله بفهمد و برگردد و الا قدم در مرحله تاسف برانگیز بعدی خواهد گذاشت.

قطع امید پزشک از بهبود یافتن بیمار

اگر پزشک به کسی که بیماریش بسیار وخیم شده است، بگوید: «هر چه دلت خواست بخور» حق دارد نگران شود؛ زیرا این بدان معناست که دیگر امیدی به بهبودی وجود ندارد.

در مساله مورد بحث ما نیز جریان از همین قرار است اگر «بیمار دل»ی به توصیه های آن طبیب دلها گوش نکرد و مرتب بایدها و نبایدهای او را به سخره گرفت و به آنها بی توجهی کرد. واجبات و محرمات را فسون و افسانه دانست (15/قلم) کارش به جایی می رسد که خدا هم او را جواب می کند و به این طیف می گوید: «اعْمَلُوا ما شِئْتُمْ»؛ هر کاری که دلتان می خواهد انجام دهید.(40/فصلت)

طناب مرگ
مرگ

در نهایت کار این گروه که هر چه خدا گفت و تجویز کرد نادیده گرفتند و هر چه فرستادگان او تلاش کردن و راهکار ارائه دادند اینها انکار کردند و عناد ورزیدند به جایی می رسد که دیگر علائم حیات معنوی در آنها از بین می رود و مانیتور، خط ممتد نشان می دهد و اینها می شوند کسانی که امیرالمومنین علیه السلام آنها را «میت الاحیاء» می خواند(خطبه78) یعنی مرده های عمودی.

وقتی انسان کارش به اینجا رسید درست است که گوش دارد و با آن صدای محیط را می شنود و اما چون قلب او مرده است صدای حق را نمی شنود و اگر چشم سر دارد اما چشم حقیقت بین او دیگر نمی بیند. خداوند متعال در مورد این عده می فرماید: «لَهُمْ أَعْیُنٌ لا یُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا یَسْمَعُونَ بِها» چشم دارند اما نمی بینند، گوش دارند اما نمی شنوند.

این مرده دلان عمودی در دیدار با رسول خدا صلی الله علیه و آله با چشم سر، تمثال حضرتش را مشاهده می کردند اما چون چشم دلشان بسته بود از دیدن حقانیت او ناتوان بودند. از این رو مدام حرف خودشان را می زدند و گوشی برای شنیدن سخنان حق آن حضرت نداشتند. خداوند متعال درباره این گروه می فرماید: «وَ إِنْ تَدْعُوهُمْ إِلَى الْهُدى‏ لا یَسْمَعُوا وَ تَراهُمْ یَنْظُرُونَ إِلَیْكَ وَ هُمْ لا یُبْصِرُونَ»؛ اگر ایشان را به هدایت دعوت كنى [اما آنها کلام حق را] نمى‏شنوند. آنها را مى‏بینی كه [با چشم سر] به سوى تو مى‏نگرند ولى آنها [چشم حقیقت بینشان بسته است و حقانیت] تو را نمى‏بینند. (198/اعراف)

کار این گروه که هر چه خدا گفت و تجویز کرد نادیده گرفتند و هر چه فرستادگان او تلاش کردن و راهکار ارائه دادند اینها انکار کردند و عناد ورزیدند به جایی می رسد که دیگر علائم حیات معنوی در آنها از بین می رود و مانیتور، خط ممتد نشان می دهد و اینها می شوند کسانی که امیرالمومنین علیه السلام آنها را «میت الاحیاء» می خواند(خطبه78) یعنی مرده های عمودی

خلاصه

جان ما نیز مانند بدنمان برای سالم ماندن نیازمند رعایت دستورات بهداشتی است. این دستورات را خالق ما در قالب بایدها و نبایدها (واجبات و محرمات) از طریق فرستادگانش به دست ما رسانده است. اگر کسی این توصیه ها را جدی گرفت و به آنها عمل کرد که به مقام قلب سلیم می رسد و اگر بی توجه بود و به آنها اعتنایی نکرد، دچار بیماری روحی می شود که در صورت اصرار بر آن در نهایت با مرگ قلبی انسانیت خود را از داده و از حیوان هم پست تر می شود؛ «أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ»

پی نوشت ها:

(1) الفاظی مانند قلب، صدر، نفس و ... همه تعابیری هستند که به نوعی بر روح و جان آدمی دلالت می کنند.

(2) در این حکم اختلافی بین علما دیده نشد.

امید پیشگر

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.