تبیان، دستیار زندگی
این دیوار که در عمق 20 تا 30 متری زمین ایجاد می شود از جنس فولاد (ترکیبی از آهن، فولاد، سیمان و...) بوده و دارای 30 تا 50 سانتی متر ضخامت می باشد. همچنین دیوار مذکور مجهز به حسگری هشدار دهنده در مقابل تلاش برای عبور از آن است
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

دیوار رفح؛ مصداقی از خیانت مصر

دیوار فولادی رفح

فلسطینی ها را در دنیای معاصر ملتی می توان دانست که بیش از هر جامعه دیگری تحت محاصره و فشار قرار گرفته است. این محاصره ها عمدتاً از طریق ایجاد دیوار و یا برپایی ایست های بازرسی صورت می گیرد. اسراییلی ها پس از ساخت دیوارهایی در مرز با لبنان، در کرانه باختری (دیوار حایل) و اطراف نوارغزه (سمت  اراضی اشغالی 1948)، این بار درصدد بودند تا با ساخت دیواری فولادین در مرز نوارغزه با مصر، محاصره را بر 5/1 میلیون فلسطینی این منطقه تشدید نموده تا آنان دست از مقاومت بردارند.

- مشخصات دیوار فولادین رفح: باریکه نوارغزه با 360 کیلومتر مربع، تقریباً به شکل مستطیل می باشد. دو ضلع آن با اراضی اشغالی 1948(فلسطین اشغالی) هم مرز بوده و ضلع سوم آن در کنار دریای مدیترانه قرار دارد که توسط نیروی دریایی اسراییلی تحت کنترل و محاصره است. نهایتاً ضلع چهارم این منطقه با صحرای سینای مصر هم مرز است. این خط مرزی با 14 کیلومتر در کنار شهر رفح قرار گرفته و در آن طرف مرز نیز (داخل مصر) شهری به نام رفح وجود دارد به بیان دیگر در دو سوی مرز، دو شهر رفح قرار گرفته که نشان از نزدیکی جغرافیایی و به هم پیوستگی آن در روزگاری نه چندان دور دارد.

این دیوار که در عمق 20 تا 30 متری زمین  ایجاد می شود از جنس فولاد (ترکیبی از آهن، فولاد، سیمان و...) بوده و دارای 30 تا 50 سانتی متر ضخامت می باشد. همچنین دیوار مذکور مجهز به حسگری هشدار دهنده در مقابل تلاش برای عبور از آن است

دیوار فولادین رفح برخلاف دیگر دیوارهای موجود در فلسطین که دارای چند متر ارتفاع از سطح زمین هستند، در عمق زمین و برای مسدود ساختن تونل های موجود میان دو شهر فلسطینی و مصری رفح در دو سوی خط مرزی می باشد. از همین رو جنس آن از فولاد بود، تا امکان گذر از آن برای افراد غیرممکن باشد. این دیوار که در عمق 20 تا 30 متری زمین  ایجاد می شود از جنس فولاد (ترکیبی از آهن، فولاد، سیمان و...) بوده و دارای 30 تا 50 سانتی متر ضخامت می باشد. همچنین دیوار مذکور مجهز به حسگری هشدار دهنده در مقابل تلاش برای عبور از آن است. حفر 400 عدد چاه در امتداد این دیوار و سپس اتصال این چاهها و پر نمودن آنها از آب با هدف نشست آب به اطراف دیوار از دیگر راهکارها برای اطمینان از صحت عملکرد دیوار رفح میباشد.(1)

نوار غزه و رژیم صهیونیستی

- دلایل ساخت دیوار: طی سالهای اخیر و بدنبال افزایش شدت انتفاضه، اسراییلیها به سرکردگی شارون تصمیم به عقب نشینی از این منطقه گرفتند و در سپتامبر 2005 این طرح عملی شد اما این امر موجب توقف مقاومت فلسطینی ها نشد. حتی فلسطینی چند ماه بعد در 25 ژوئن 2006 موفق شد یکی از نظامیان اسراییلی به نام گیلاد شالیت را در اطراف این منطقه به اسارت درآورند و خواستار آزادی 1000 اسیر فلسطینی به  ازای آزاد نمودن وی شدند.

همچنین بدنبال درگیریهای داخلی در میان فلسطینی ها و سیطره جنبش حماس بر نوارغزه در ژوئن 2007، ابومازن دولت وحدت ملی به نخست وزیری اسماعیل هنیه را منحل اعلام نموده و از آن پس شیوه مقابله و خصومت را در قبال جنبش حماس در پیش گرفت. ابومازن در این راه  از حمایت اسراییلیها و مصریها نیز برخوردار شد. وی بودجه های در نظر گرفته شده برای 5/1 میلیون فلسطینی نوارغزه را قطع نموده و رژیم اسراییل نیز ضمن تشدید محاصره، بر شدت حملات خود نیز  افزوده و سرانجام جنگ 22 روزه را در آخرین روزهای سال 2008 بر این منطقه تحمیل نمود. ناکامی ابومازن و اسراییلیها بر جنبش حماس و مقاومت مردم نوارغزه، مصر را نیز به تحرک واداشت.

مردم نوارغزه در پی تشدید محاصره به  اقتصاد  تونلی روی آورده و عمدة نیازهای خود را از طریق تونل های رفح و  از آن سوی مرز (مصر) - با وجود حدود 1500 تونل(2) - تأمین می کردند. آنان این بار با توطئه ای جدید مواجه شدند که همانا مصریها با صهیونیست ها و آمریکایی ها در تکمیل محاصره مردم نوارغزه از طریق ایجاد دیوار فولادین رفح بوده است. این دیوار از روزهای بعد از جنگ 22 روزه (27 دسامبر 2008 تا 17 ژانویه 2009) شروع به ساخت شد تا اینکه بیش از نیمی از آن به انجام رسید. این اقدام در حالی صورت گرفت که بسیاری از علما، سازمانها و شخصیت های جهان اسلام بر تحریم آن فتوا یا نظر داده بودند اما گوش مصری ها به آن بدهکار نبود.

رژیم خائن حسنی مبارک – که آخرین هفته های عمر خود را می گذراند- با محکوم کردن اقدام اسراییل، بصورت جزئی و موقت گذرگاه رفح را باز نمود اما خیانتهای مبارک در حق فلسطینی ها در تاریخ ضبط شده است

نکته قابل ذکر این است که مصریها هیچ گاه با جنبش حماس رابطه مثبت و نزدیکی برقرار نکرده اند و این امر ناشی از ترس و واهمه مصریها می باشد. زیرا به زعم مصریها، اگر جنبش حماس که در حقیقت شاخه جنبش اخوان المسلمین مصر در فلسطین به شمار می رود بعد از پیروزی شگفت انگیز پارلمانی در ژانویه 2006، موفق به ارائه یک حکومت اسلامی در نوارغزه شود آن وقت تسری این الگو به گروههای اسلامی مصری بویژه اخوان المسلمین که در حال حاضر حدود 20 درصد از کرسی های پارلمان مصر را در اختیار دارد سبب لرزان شدن پایه های حکومت استبدادی حسنی مبارک خواهد شد.

سرانجام دیوار: با وجود اعتراضات گسترده، دولت مصر به بهانه تأمین امنیت ملی درصدد تکمیل این دیوار بود اما به لطف الهی این تیر آنها به سنگ خورد. راه اندازی کاروانهای آزادی با هدف تحت فشار قرار دادن اسراییل و خارج نمودن نوارغزه از محاصره، شرایط را دگرگون نمود. این کاروان ها بویژه کشتی های ترکیه بدون توجه به هشدارهای اسراییلیها به راه خود ادامه داند تا اینکه با حمله دیوانه وار کماندوهای اسراییلی در 31 می (10 خرداد 89) و کشته شدن 9 تبعه ترکیه و زخمی شدن دهها نفر دیگر، بحرانی عمیق و بینالمللی برای رژیم اسراییل و یک شرمندگی برای رژیم مصر بوجود آمد. اسراییلیها در پی این واقعه، روابط خود با ترکیه را در سراشیبی سقوط مشاهده کردند. ترکیه خواستار عذرخواهی اسراییل و تشکیل کمیته تحقیق بین المللی شد تا این رژیم گستاخ را بر سر جای خود بنشاند. در این میان رژیم خائن حسنی مبارک – که آخرین هفته های عمر خود را می گذراند- با محکوم کردن اقدام اسراییل، بصورت جزئی و موقت گذرگاه رفح را باز نمود اما خیانتهای مبارک در حق فلسطینی ها در تاریخ ضبط شده است.

سلام قائمی/گروه جامعه و ارتباطات

تنظیم:س.آقازاده

پانوشت ها:

1- www.alsaha.com/sahat/4/topics/268112.

2- جرغون زیاد، «ظاهره الاتفاق: هل اصبحتٌ أمراً واقعاً... ؟» مرکز الزیتونه للدراسات والاستشارات

www.alzaytouna.net. (2008/2/16)