تبیان، دستیار زندگی
پس از ماجرای تلخ و عبرت آموز خانه نشینی یازده روزه دکتر احمدی نژاد در واکنش به ابقای وزیر اطلاعات با حکم حکومتی رهبر حکیم انقلاب و تدبیر موثر سکوت آرامش بخش رسانه ها تا بازگشت رئیس جمهور به پاستور، به یکباره موج گسترده ای از انتقاد نسبت به رئیس جمهور و اف
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تبارشناسی مخالفین رییس جمهور


پس از ماجرای تلخ و عبرت آموز خانه نشینی یازده روزه دکتر احمدی نژاد در واکنش به ابقای وزیر اطلاعات با حکم حکومتی رهبر حکیم انقلاب و تدبیر موثر سکوت آرامش بخش رسانه ها تا بازگشت رئیس جمهور به پاستور، به یکباره موج گسترده ای از انتقاد نسبت به رئیس جمهور و افشاگری و روشنگری درباره اطرافیان نزدیک وی موسوم به جریان انحرافی یا التقاطی به راه افتاد. این انتقادها از ناحیه چهار گروه صورت گرفت که دارای انگیزه ها و نیات کاملا متفاوت و متضاد بوده و هستند.


احمدی نژاد

گروه نخست افرادی هستند که مدت زمان زیادی بر مقدرات کشور حاکم بودند و با پیروزی جریان اصولگرایی در انتخابات شوراهای دوم، مجلس هفتم و نهایتا ریاست جمهوری نهم دست خود را از امکانات و ثروت ملی کوتاه دیدند.

اینان که همواره مترصد ضربه زدن به اصولگرایان و دستاورهای بی نظیر نمادهای آنان بودند، پس از ناکامی در اتحاد تاکتیکی با مخالفان نظام در فتنه ۸۸، اکنون به زعم خود بهترین فرصت را یافته و در حالیکه حتی نمی توانند برای حفظ ظاهر هم که شده لبخند خوشحالی خود را مخفی کنند با کوفتن بر طبل "ما از اول می گفتیم"، به عقده گشایی روی آورده اند.

نکته ای که این گروه از آن غافلند آن است که مردم یعنی خالقان حماسه ۹ دی آنها را در فتنه یک رفوزه دانسته، مردودی های امتحان گذشته را شایسته شرکت در امتحان کلاس جدید نمی دانند و چنانچه لازم شود خود به پاکسازی انقلاب از فتنه جدید خواهند پرداخت.

گروه دوم کسانی اند که پس از مخالفت البته دیرهنگام با فرقه سبز، باوجود تاکیدات مکرر رهبر معظم انقلاب بر گناه بزرگ فتنه گران ۸۸ به عنوان مساله اصلی، به کرات و به هر بهانه ای سعی در برقراری موازنه خطاکاری بین سران فتنه و منتخب قانونی مردم داشتند.. متاسفانه باید گفت همچنان که برآیند مواضع بعضا حقه ایشان در فتنه یک، پازل دشمنان انقلاب را تکمیل می کرد، اکنون نیز بدون در نظر گرفتن مصالح عالی نظام، عجولانه سخن گفته و اقدام می کنند و ندانسته توپ را برای آبشار زدن معارضین انقلاب بلند می کنند.

انتقاد اینان نیز از سر دلسوزی نیست و چه بسا مانند گروه نخست نسبت به برخی اتفاقات تلخ این روزها اظهار خرسندی هم داشته باشند.

گروه آخر را افرادی از اصولگرایان تشکیل می دهند که پس از پایان رقابت در مرحله نخست انتخابات ۸۴، سعی خود را در رفاقت با دولت به کار گرفتند و با رصد نفوذ برخی رخنه گران، سیاست حمایت نقادانه را برگزیدند

گروه سوم افرادی هستند که در گذشته سهوا و بعضا عامدانه چشم بر تمام اشتباهات خرد و کلان رئیس جمهور و خصوصا اطرافیان مساله دار او بسته بودند و هر انتقاد سازنده را هم با چوب تخریب پنداری منکوب می کردند. برای ایشان نه ماجرای دوستی با مردم اسرائیل، نه مخالفت رهبری با الحاق سازمان حج به گردشگری، نه افتضاح معاون اولی مشایی و نه موازی کاری در سیاست خارجی هشدار دهنده نبود.

این متحدان قبلی جریان سیاسی از دولت برآمده که حتی برخی از آنها تا چندی قبل پشت ویترین دولت بودند، اکنون و پس از شفاف شدن خطر گروه انحرافی در موضعی انفعالی افتاده، سعی در جبران تفریط گذشته با افراطی افسار گسیخته دارند و علیرغم درک خطر پیش رو و ناراحتی عمیق، باز هم صحنه را آنطور که شایسته است نمی بینند.

تطهیر و تکفیر همزمان دو نیمه سیب و رجایی را دست و پا بسته در بند کشمیری دیدن، راهبرد اصلی ایشان در مواجهه با انبوه سوالات مخاطبان بیرونی و حتی ناظر درونی آنهاست. اما مگر می توان حداقل خطای رئیس جمهور در بال و پر دادن به انحراف در دولت اصولگرایان را انکار کرد؟! و با فرض خوش بینانه مقصر نبودن و اسیر فریب شدن احمدی نژاد، آیا می توان از حداقل خطای او که سست اعتقادی و در نتیجه فریب خوردن است چشم پوشی کرد؟! مگر نه این است که "حسنات الابرار، سیئات المقربین"؟! خوب است این دوستان برای احتمال هرچند اندک حمایت احمدی نژاد از سران گروه انحرافی در لحظه برخورد با آنها توجیهی جدید و مورد قبول آماده کنند.

گروه آخر را افرادی از اصولگرایان تشکیل می دهند که پس از پایان رقابت در مرحله نخست انتخابات ۸۴، سعی خود را در رفاقت با دولت به کار گرفتند و با رصد نفوذ برخی رخنه گران، سیاست حمایت نقادانه را برگزیدند تا ضمن حمایت کامل از خدمات بی نظیر دکتر احمدی نژاد و دولتمردان او که تاکنون نیز غیرقابل انکار بوده است، بر وظیفه نقد درون گفتمانی خویش اصرار ورزند و فرصت به تاراج بردن دستاوردهای عظیم جریان اصولگرایی را از دزدان چراغ به دست سلب نمایند.

ایشان در این مسیر شش ساله با اتفاقات تلخی مواجه شدند که برخی را به دلیل تکلیف حمایت کلان از دولت با تذکر محرمانه به رئیس جمهور فیصله دادند؛ برخی را با وظیفه حسن ظن به بایگانی سپردند و البته در برخی موارد حساس ناچار به روشنگری شدند. گروهی از آنها علمای عالم به زمانه و عامل به وظیفه ای بودند که دولت در ابتدا از همراهی ایشان و انتشار عکسهای دیدارشان منتفع می شد و امروز ناشناخته معرفی می شوند.

گروه نخست افرادی هستند که مدت زمان زیادی بر مقدرات کشور حاکم بودند و با پیروزی جریان اصولگرایی در انتخابات شوراهای دوم، مجلس هفتم و نهایتا ریاست جمهوری نهم دست خود را از امکانات و ثروت ملی کوتاه دیدند.

گروهی از آنها نیز در کسوت نمایندگی مردم در مجلس می بایست به وظیفه نمایندگی خویش عمل نموده، در زمان رای اعتمادها، تصویب لوایح و نظارت بر عملکردها جانب حق و مصلحت را رعایت کنند. همین جماعت بودند که در آستانه انتخابات سرنوشت ساز ۲۲ خرداد ۸۸، حمایت قاطع و البته تبصره دار خود را از دکتر احمدی نژاد اعلام کردند و این تبصره ها چیزی نبود جز طرد اطرافیان مساله دار اعتقادی و اقتصادی و استمرار حرکت در مسیر ولایت برای خدمت. روشنگری های شدیدتر امروز و همراه با خون دل خوردن ایشان بر همین مبنا استوار است، چراکه خطر گروه انحرافی از گذشته بیشتر و حمایت تاسف برانگیز رئیس جمهور از آنها عمیق تر شده است و در برخی موارد تداوم حسن ظن را ابلهانه می کند.

این چهار گروه در ادامه مسیر نیز با یکدیگر هم نظر نیستند. دو گروه اول مقابل عبارت "حفظ احمدی نژاد برای نظام" از واژه "نباید" استفاده می کنند و برخی از آنها عجولانه به دنبال طرح سوال و حتی استیضاح راه افتاده اند تا بلکه بتوانند او را ناخواسته به بیرون از دایره نظام هل دهند. گروه سوم برعکس، واژه "باید" را به کار گرفته، اراده و اختیار انتخاب را به حساب نمی آورند. گروه آخر اما امیداور به جدا شدن دکتر از گروه انحرافی و معتقد به یاری کردن او در این راهند و حفظ احمدی نژاد را "مطلوب" نظام، مردم و جریان اصولگرایی می دانند و البته این پایان خوش را منوط به تصمیم مهم دکتر احمدی نژاد در آینده ای نه چندان دور می دانند.

بخش سیاست تبیان


منبع:جهان نیوز