واژه اجتهاد در متون و فرهنگ اسلامى(1)
جهاد واجتهاد یکى از خصیصه هاى بنیادى و بارز مذهب شیعه است .اجتهاد در فهم عمیق اسلام ناب از قرآن و سنت ، جهاد براى حاکمیت و بسط معارف و قوانین اسلامى بر جهان .
اجتهاد دریافتن پاسخ براى پرسشهاى نو و هدایت ابناى بشر بر سرچشمه معارف اسلامى و تکامل بخش قرآن ، با نگاه آل رسول[ ص] و جهاد در راستاى حاکم کردن موازین الهى بر جوامع انسانى و برپایى جامعه اى براساس قسط وارزشهاى اسلام ناب محمدى .
این تلاش علمى و عملى بر تارک تاریخ ، خط سرخى است که از خونرنگ شدن محراب کوفه آغاز شد و خون منادى حق و عدالت و باب مدینه علم رسول را با روح عبودیت و نظام عبادى دین آمیخت و در صحراى طف با تمام جلوه ها وابعاد خود به نمایش گذاشت و مکتب جهاد واجتهاد و طریقه شهود و شهادت را فرا راه بشر نهاد.
حاصل این حرکت توفنده والهى از طرفى به حفظ اصالتها در جوامع بشرى و پاسدارى از روح حماسه و حق جوئى در مسلمانان ، بویژه شیعیان انجامید واز سویى دیگر، دست آورده هاى معرفتى گرانمایه اى را به انسان ارزانى داشت .
فتح باب اجتهاد، که همان عرضه آیین زندگى براى فرد و مجتمع در هر عصر و عرصه اى است ، عامل پیدایى ابواب و مسائلى نو در بستراجتهاد شد و دراین زمینه ذخایر گرانمایه و پربهایى از معارف در فقه واصول پدید آمد.
امروز، که جوامع بشرى رشدى شتابنده خود گرفته و هر روز در گستره وسیعى در دو مقوله : نظرى و عملى ، نیازها و نظرها عرضه مى گردد، نگرشى دیگر بر[ اجتهاد] زاویه پاسخ گویى به مسائل نو و عرضه نظامى متناسب با فطرت بشر و جامعه اى براساس ارزشهاى الهى ضرور مى نماید. عرضه نشدن آیین زندگى دین ، همگون با مقتضیات زمان انزواى قطعى دین رااز صحنه جهانى علمى که درد دین دارند، دراین روزگار، به دوراز هر نوع گرایشى ، همه امکانات خود و حوزه هاى علوم دینى را بسیج کنند. نخست نظامنامه اى براى حل مشکلات اجتماعى و فکرى بشرامروز عرضه نمایند، سپس به تبیین پاگیرى و چگونگى استقرار سیستمهاى اجتماعى براساس ارزشهاى اسلامى بپردازند.
بى شک درانجام این مهم و رسیدن به آن فرجام راهى دراز باید پیمود و عرصه هاى بسیارى را شناخت وارزیابى کرد. نخست باید [سیستم اجتهاد] در حوزه هاى علوم دینى شناسایى و دقیقا کالبد شکافى شود. یک یک عناصر دخیل دراستنباط احکام را، بایداز زاویه پاسخ گویى به مسائل و نو و کارآیى در حل مشکلات ارزیابى کرد. موانع راه ، چه در متون آموزشى ، یا سبک آموزشى ، یا مقدار علوم مورد آموزش شناساندن قوت و ضعف ، نقص و کمال و منطق استنباط واجتهاد را یافت و با بهره ورى از سیره بزرگان خود، چونان : شیخین ، قدیمین ، شهیدین ، محققین ، علامه حلى ، مرحوم شیخ انصارى ،امام خمینى و دیگر بزرگان ، طرحى نو درافکند.
ما دراین راستا، به قدر توان ، محورهاى زیر را دراین باب پى مى گیریم .امید آن که اساتید مسؤولیت شناس ، طلاب فاضل دردمند، دانشگاهیان اسلام آشنا، با نقدها، پیشنهادها وارشادهاى خود یارمان نمایند.
این محورها جدید نیستند، بلکه همان مباحث معهودند که از نگاهى جدید، بررسى مى گردند:
1. مبادى اجتهاد.
2. علوم مورد نیاز مجتهد.
3. منابع اجتهاد.
4. عوامل موثر دراجتهاد.
5. سبکهاى استنباط
مبادى اجتهاد
پا نهادن به عرضه هر دانشى ، آگاهیها و بینشهاى آغازینى مى طلبد. این بینشها و شناختها طالب علم را با خاستگاه ، سیر تاریخى و تطور علم ، پایگاه و روابط آن با دیگر دانشهاى بشرى ، مکانت و نقش آن در حیات بشر، کاربرد و چگونگى بهره ورى از آن آشنا مى کند.
دراین راستا، در بخش مبادى اجتهاد، مباحثى چون : سیرتاریخى واژه اجتهاد، مکانت و پایگاه اجتهاد، فلسفه و جودى و حقیقت اجتهاد، خاستگاه و تطور تاریخى و.. عرضه مى گردد.شناخت این مباحث ، ما را بر فهم کارآیى عناصراجتهاد، جداسازى ابعادانعطاف پذیرازاصول تغییر ناپذیر و تکمیل کاستیها توانا مى سازد و زمینه را براى تکامل دستگاه استنباط در جهت برقرارى جامعه و نظامى براساس قوانین اسلام وارزشهاى الهى ، فراهم مى کند.
سیرتاریخى واژه اجتهاد
دراین مقال ،از چگونگى شکل گیرى اجتهاد و تکامل متد و پیچیدگى مباحث ، بحثى به میان نخواهد آمد (در بحث حقیقت واجتهاد به آن خواهیم پرداخت ) همچنین مبحث علل و عوامل بستر تطور مسائل وادوار آن ، به خاطر گستردگى دامنه بحث ، دراین جا مطرح نخواهد شد.
دراین مقال ، واژه اجتهاد را در متون و فرهنگ اسلامى و بار مفهومى آن را درادوار و مذاهب مختلف ، مورد کندوکاو قرار مى دهیم .
محورهاى بحث :
1. واژه اجتهاد در لغت .
2. واژه اجتهاد در قرآن و سنت .
3.اجتهاد به معناى خاص : مرادف با قیاس واستحسان ( اجتهاد منبع تشریع) .
4.اجتهاد به معناى راه و رسم استنباط احکام .
بى شک ، درستى و نادرستى این بار معانى در کاراین مقال نیست .
آنچه دراین مقال مطرح مى شود: علل ترک یک تعریف وانتخاب تعریف دیگراست که به گونه اى گذرا به آن خواهیم پرداخت .
1.واژه اجتهاد در لغت
در فرایند معناى لغوى اجتهاد،از کهنترین کتاب لغت آغاز مى کنیم و با نگاهى به تفسیراین واژه دیگر کتابهاى لغت ، معناى آن را، فرادید شما مى نهیم .
خلیل بن احمد فراهیدى (متوفى 175) در کتاب[ العین] ، مى نویسد:
الجهد بلوغک غایه الامرالذى لا تالوا عن الجهد فیه والجهد شیئى قلیل یعیش به المقل على جهدالعیشن .
جهد، به کار گرفتن تمام توان و تلاش براى دست یابى به هدف ، و جهد چیزاندکى است که کم خواه با آن به زحمت و رنج زندگى کند.اسماعیل بن حماد جوهرى جوهرى (متوفى 393ه.ق) [الصحاح] مى نویسد:
الجهد والجهد:الطاقه و قرء: والذین لایجدون الا جهدهم. و [جهدهم] قال الفراء : الجهد بالضم الطاقه والجهد بالفتح من قولک : [اجهد جهدک فى هذاالامر] الى ابلغ غایتک و لایقال : [اجهد جهدک] والجهد: المشقه . یقال : [جهد دابته و اجهدها] اذا حمل علیها فى السیر فوق طاقتها، وجهدالرجل فى کذااى جد فیه و بالغ ... والاجتهاد والتجاهد بذل الوسع والمجهود .
جهد و جهد به معناى[ توان] است . کلمه [جهدهم] در آیه لایجدون الا جهدهم] با فتح و ضمه قرائت شده است . فراء گفته است : جهد به معناى طاقت و توان است و جهد در گفته تو : [اجهد جهدک] گفته نمى شود. معناى دیگر[ جهد] رنج و مشقت است . وقتى مرکب را بیش از قدرت و نیرویش بار کند، عرب گوید: [جهد دابته واجهدها] نیز وقتى کسى در کارى جدى و نستوه باشد. عرب گوید [جهد الرجل فى کذا] ...اجتهاد و تجاهد به کارگیرى همه تلاش و توان است.براین اساس اجتهاد و تجاهد، با وجود کاربردهاى گوناگون در موارد حسى و غیرحسى به معناى[ به کارگیرى همه توان و تلاش است] .
احمد بن فارس بن زکریا متوفى 395 در معجم مقاییس اللغه ، معناى اصلى ماده[ جهد] را رنج و مشقت گرفته و معانى دیگر را پیدا شده از مناسبت بااین ریشه شمرده است . و دراین زمینه مى نویسد:
[ الجیم والهاء والدال ،اصله المشقه ثم یحمل علیه ما یقاربه] .
ولى مولف کتاب[ المصباح المنیر] وسع وطاقه رااصل در معناى[ جهد] دانسته است واین که جهد (با ضمه ) به معناى طاقه و جهد (با فتحه ) به معناى مشقت باشد، به عنوان گفته اى ضعیف نقل کرده است .او در همان کتاب ،[ نهایه و غایه] رااز معانى اختصاصى[ جهد] (با فتحه ) دانسته و براین اساس اجتهاد را چنین معنى کرده است : واجتهد فى الامر: بذل وسعه و طاقته فى طلبه لیبلغ مجهوده و یصل الى نهایته .
شاید بتوان گفت : معناى اصلى واولى ماده جهد، به کارگیرى همه توان و نیرو و براى رسیدن مطلوبى است که دست یابى به آن آسان نیست واین تلاش ، تحمل رنج را به همراه دارد، واین معنى که لازمه معناى اصلى اجتهاداست ، بعدها در کتابهاى لغت ، به عنوان یکى از معانى اجتهاد، محسوب شده است .
2.واژه اجتهاد در قرآن و سنت
گر چه حقیقت اجتهاد یعنى ، تلاش فکرى و نظرى دانایان به متون و منابع دینى براى فهم معارف ،احکام و مقررات اسلام ،از ویژگیهاى جدانا پذیرى اسلام است و با تعبیرهایى چون :[ شناخت حلال و حرام الهى] ، [تفقه در دین] ،[ استنباط احکام] و... به آن توصیه شده است . ولى کلمه [ اجتهاد] به معناى منطق استنباط احکام ، که امروزاز آن منظور مى شود، سرگذشتى ویژه دارد.
این کلمه در قرآن و سنت معصومین با حفظ همان معناى نمودها و مصادیق متعددى به خود گرفت که به طور گذرا فرادیدتان مى نهیم .
واژه اجتهاد در قرآن
در قرآن این ماده با صیغه هاى : جهد، جهد، جهاد و مشتقات باب مفاعله آمده است . با صیغه جهد، فقط دراین مورد، به کار رفته است :
الذین یلمزون المطوعین من المومنین فى الصدقات ، والذین لایجدون الا جهدهم ، فیسخرون منهم ، سخرالله منهم و لهم عذاب الیم .
آن منافقاتى که برانفاق مومنان مخلص ، خرده مى گیرند و مومنان نادارى را که تمام توان مالى خود را در راه خدا مى دهند با مسخره مى گیرند، خدا، آن منافقان رااستهزاء مى کند و عذابى دردناک در انتظار آنهااست .[جهد] در آیه یاد شده به معناى[ طاقت] و نهایت توان است زیرااین گروه مومنان همان اندک مال خود را که قوت زندگیشان بود براى رزمندگان ، بدون شرم و آز از کمى آن ، آوردند.
زمخشرى در معناى جهد مى نویسد:
[جهد یمینه مستعار من جهد نفسه ،اذا بلغ اقصى وسعها و ذلک اذا بالغ فى الیمین و بلغ غایه شدتها ورکادتها] .
جهد یمین کنابه از به کار گیرى نهایت توان و کوشش و تلاش با شگردهاى مختلف بارى باوراندن و راستى سوگنداست .ولى با صیغه جهاد و مشتقات باب مفاعله در حدود سى مرتبه در قرآن آمده است .
در همه این موارد، منظور هر تلاشى و کوشش بى دریغى است که همه توان و طاقت در آن براى رسیدن به مقصد به کار رود.
ادامه دارد.....
سایت درگاه پاسخگویی به مسائل دینی تنظیم:مجید نقدی گروه حوزه علمیه