قلمها و لغزش یک ملت
در بیان امام خمینی رضوانالله تعالی علیه
امروز با قلمهایى که دست شماست، مسئولیت بزرگى دارید. جایى که شماها دارید ادارهاش مىکنید مثل یک ادارهی دولتى نیست. در ادارات دولتى، هرچه واقع بشود، در همان باطن آنجا واقع مىشود؛ گاهى مگر شماها به مردم بگویید، و الّا در بین خودشان واقع مىشود. اما قلمهاى شما یک قلمهایى است که چنانچه لغزش بکند، گاهى یک ملت را لغزش مىدهد. رادیو تلویزیون یک دستگاهى است که چنانچه فاسد از کار در بیاید، یک ملت را فاسد مىکند. الآن همه رادیو گوش مىکنند و همه تقریباً تلویزیون نگاه مىکنند.
اینطور نیست که یک معصیت [در آنجا] حالا مثل معصیت توى صندوقخانه باشد؛ این معصیتى است که در محضر همهی مردم است. قلمهاى شما اگر- خداى نخواسته- لغزش بکند و آن تعهدى که براى خداى تبارک و تعالى باید داشته باشید، غفلت از آن بکنید، این جور نیست که به خود شما ضرر بزند، به خود شما، عائلهی شما، دوستان شما، ملتهاى شما و کسانى که هم مذهب شما و هم دین شما هستند؛ به همه ضرر مىزند. پس یک ضرر مضاعف است؛ مثل یک ضرر کوچک نیست. باید توجه بکنید به این مصلحت، خصوصاً شما که اداره یک روزنامهی کثیرالانتشار هست دستتان.
... و اگر شما این قلمى که دستتان هست قلم ارشادى باشد، مىتوانید که یک ملت را به راه راست هدایت کنید و مىتوانید که مردم را از انحرافات نجات بدهید. امروز در مقابل قلمهاى ارشادى، چند مقابل قلمهاى انحرافى هست؛ و در مقابل سخنهاى ارشادى، سخنهاى انحرافى هست...
نویسندگان هم مکلف هستند
...روحانیون را از روشنفکران، از طبقات متفکر جدا کردند؛ و آنها را در صف مقابل قرار دادند. و این در اثر کوششهایى بود که استعمار براى اینکه بتواند ذخایر ما را ببرد این کوششها را کردند که قشرهاى روشن ملت را، قشرهاى کارآمد ملت را، آنهایى که مىتوانند در مقابل آنها و اجانب ایستادگى کنند و مىتوانند آنها را عقب بزنند، براى اینکه اینها مجتمع نشوند و متفرق باشند بلکه با هم در دو جناح مخالف، و گاهى با هم اختلافات شدید و حدید پیدا بکنند، کوششها کردند. و البته به آمال خودشان هم بسیار رسیدند. روحانیون را در نظر شما- طبقه نویسنده متفکر- طورى قلمداد کردند که حاضر نبودید از آنها یادى بکنید؛ و شما را در مقابل روحانیون طورى قلمداد کردند که آنها هم حاضر نبودند از شما ذکرى بکنند. این تفرقه باعث شد که آنها به آمال خودشان رسیدند و با آزادى همهی ذخایر ما را بردند؛ و با آزادى- بدون مزاحم- مملکت ما را به عقب راندند و عقبمانده نگه داشتند و نیروهاى انسانى ما را نگذاشتند شکوفا بشود...
شما نویسندگان الآن تکلیف بسیار بزرگى بر عهدهتان هست. پیشتر قلم شما را شکستند؛ الآن قلم شما باز است؛ لکن از قلم در راه آزادى ملت و در راه تعالیم اسلامى استفاده بکنید. این ملت که مىبینید، تمامشان زیر بیرق اسلام است که وحدت پیدا کردند... آنچه که الآن براى همهی ما لازم است حفظ این «وحدت» است...
اگر بخواهید مملکتتان مستقل بشود، اگر بخواهید آزادى براى شما پیدا بشود، افکار متشتت را الآن کنار بگذارید و با هم، هم صدا با هم، این بار را به منزل برسانید... متکى به خدا باشید. متکى به امام زمان- سلام اللَّه علیه- باشید. و شما پیش مىبرید انشاء اللَّه اگر این وحدت کلمه حفظ بشود، که رمز پیروزى ماست.
با اسلام آشتى بکنند آنهایى که آشتى ندارند. بیایند زیر لواى اسلام... همین اجانب نگذاشتند تعالیم اسلام معلوم بشود. یک قشرى که به آنها مربوط نیست رها کردند. آن قشرهایى که به آنها مربوط بود، آن تعالیمى که به آنها مربوط بود و با منافع آنها مخالف بود، آنها را نگذاشتند ما مطالعه بکنیم، نگذاشتند ما انتشار بدهیم. شما بدانید که اسلام همه چیز دارد. یعنى از قبل از اینکه ازدواج واقع بشود بین مرد و زن، تا آن وقتى که توى قبر مىرود آثار دارد، احکام دارد، دستور دارد. همهی دستورهاى مترقى. همهی دستورهایى که براى سعادت انسان، چه در این دنیا چه در آن دنیا، مفید است.
و من چیزى که از نویسندگان مىخواهم این است که همان طور که ما طلبهها مکلف هستیم، شما آقایان نویسندگان هم مکلف هستید. الآن از قلمتان استفاده کنید و براى خیر این ملت و براى خیر این جامعه قلم فرسایى کنید. خداوند به همه شما سلامت و عزت بدهد.
تنظیم :بخش ادبیات تبیان