تبیان، دستیار زندگی
كارگردان مجموعه تلویزیونی «روزگار قریب» ساخت این سریال را ریسك خواند و سفر منحصر به فرد به زوایای تاریك تاریخ معاصر را از جمله دلایل موفقیت آن دانست ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ساخت «روزگار قریب» ریسك بود

كیانوش عیاری

كارگردان مجموعه تلویزیونی «روزگار قریب» ساخت این سریال را ریسك خواند و سفر منحصر به فرد به زوایای تاریك تاریخ معاصر را از جمله دلایل موفقیت آن دانست.

به گزارش فارس، در نشست نقد و بررسی مجموعه تلویزیونی «روزگار قریب» كه با حضور كیانوش عیاری(كارگردان)، آفرین عبیسی (میانسالی زری مامان)، مهران رجبی(پدر دكتر قریب)، ناصر هاشمی(میانسالی دكتر قریب)، شهاب كسرایی(جوانی دكتر قریب)، شهره عرفی‌ن‍ژاد (كارگردان فیلم‌های پیش درآمد) و پرهام كرمی (كودكی دكتر قریب) در خبرگزاری فارس برگزار شد، كیانوش عیاری در ابتدای سخنان خود درباره انتخاب این سوژه گفت: در آن سال سیما فیلم دو موضوع را به من پیشنهاد داد. یكی ساخت سریال «روزگار قریب» و دیگری ساخت سریال «شهریار»، كه من فكر می‌كردم دكتر قریب به دلیل حرفه‌اش و زمینه و گستره‌ای كه می‌تواند در این حرفه داشته باشد، می‌توان به بعضی از جاهای تاریك و سربسته تاریخ یكصد ساله‌مان مراجعه كرد. به همین دلیل آن را پذیرفتم. البته مدت كوتاهی نزدیك به دو ماه هم درگیر سریال شهریار بودم. اما بعد فكر ‌كردم كه پزشكی شاید بیشتر ما را به بطن تاریخ ببرد و به متن جامعه نزدیك كند. ولی در مورد شهریار شاید به واسطه ادبیات، مجبور باشیم در حوزه نخبگان آن زمان ادبیات كشور سیر كنیم و فكر می‌كردم پرداختن زیاد به نخبگان، بین مخاطب و سریال فاصله ایجاد می‌كند.

تمام وجوه مجموعه روزگار قریب ریسك بود

وی درباره تاثیر تحقیق در ساخت این سریال نیز گفت: تحقیقات ما تا الان هم ادامه دارد. یعنی برای متنی كه نوشته می‌شود و خیلی از كارهای دیگر، دائم تحقیق كرده‌ایم و ثانیه‌ا‌ی از تحقیق غافل نبوده‌ایم. من هم كه علاقه‌مندی بسیاری به بحث تحقیقات دارم. زمانی كه فیلم «تنوره دیو» را می‌ساختم، ‌غرق تحقیق بودم چه در كنج عزلت كتابخانه‌ام و یا در تحقیقات میدانی. بعد از 3 سال متوجه شدم كه من فیلمساز هستم نه اینكه فقط تحقیق كنم. اتفاقی در مناطق مركزی كویر ایران افتاد كه شوكی به من وارد كرد و متوجه شدم كه همین جا باید كار را متوقف كرده و به خود فیلم بپردازم كه این اتفاق مربوط به سال 62 می‌شود.

عیاری درباره منابع مورد استفاده‌اش در زمینه تحقیق نیز گفت: هر آنچه كه می‌توانست با زمینه‌های تاریخ معاصر ارتباط داشته باشد و گاهی اوقات حتی فراتر از آن مانند ادبیات، مسائل اجتماعی، تاریخ طب ایران و دنیا، طب سنتی، مردم شناسی به منزله بوم شناسی منابعی برای تحقیق ما بوده‌اند و خوشبختانه به اكثر این زمینه‌ها علاقه داشته‌ام. یعنی مطالعه تحمیلی گریبانم را نگرفت. بخصوص در مورد تاریخ معاصر كه بسیار برایم شیرین و جذاب بود.

وی تصریح كرد: البته همه آن تحقیقات بایستی یك جور پنهان می‌شد كه هیچ وقت دیده نشود و این شرط فضیلت كار است. ما هیچ وقت خیلی دقیق و بیوگرافیك به زندگی دكتر قریب نزدیك نشده‌ایم. مقاطع پر اهمیت زندگی‌اش مانند مدرسه رفتن، دبیرستان رفتن و بخشی اعتراضیه رجل سیاسی نسبت به اعتراض به قرارداد كنسرسیوم، بارزترین وجه حاشیه‌ای زندگی دكتر قریب در این سریال است. بقیه مسائل دیگر واقعا به دلیل این بود كه به بهانه دكتر قریب سفری برای تماشاگران ایرانی داشته باشیم به دورانی كه حداقل از این منظر شناخته شده نبود.

كارگردان مجموعه تلویزیونی «روزگار قریب» درباره چگونگی خلق داستان‌های فرعی سریال نیز گفت:این مساله خیلی پیچیده است. چون هر كدام از آنها به شكل خاصی خلق شده‌اند و از این جهت دشوار می‌توان به این سؤال پاسخ داد. ولی عمدتا تخیل هستند.

وی با بیان اینكه تمام وجوه مجموعه روزگار قریب ریسك بود، درباره علت مخاطبان بالای این سریال با وجود اینكه اثر فاقد ریتم تند و یا تعلیق است، اظهار داشت: مسائلی مانند ریتم تند، عناصر فریبنده‌ای برای جذب تماشاچی هستند. البته لزوما ریتم تند چیز بدی نیست. حتی خود من هم موافق آن هستم. ولی اینجا ما ریتم كند و یا تندی نداشته‌ایم. بلكه ریتم زائدی نبوده است. یعنی آنچه كه به قاعده باید باشد، همراه با فضا و احترام متقابل بین تصویر و مخاطب. به ویژه سفر منحصر به فرد به زوایای تاریك تاریخ معاصر از جمله دلایل موفقیت این سریال است.

وی ادامه داد: این تجربه در سریال «هزاران چشم» كه در 6 قسمت در سال 1382 پخش شد، نیز وجود داشت كه البته قرار است در آینده در 20 قسمت ساخته شود. آنجا ما شاهد چنین ویژگی بودیم. ولی سفر به تاریخ نداشتیم و داستان‌ها معاصر بود و آن چیزی كه در حال جاری است. ولی دلیلی كه باعث شد تا این سریال نیز به طور غافلگیر كننده‌ای مخاطبان را جذب كند، به نظر من تفاوتی است كه در فضا وجود دارد.

كیانوش عیاری

كیانوش عیاردی در ادامه تصریح كرد: در ناخودآگاه مخاطب این نكته جا می‌افتد كه سریال با ما بازی نمی‌كند، احساسات ما را از طریق ریتم‌های كاذب و فضا سازی‌ها، ادا و اصول، بازی‌های نمایشی، شیرینی كاری و غافل‌گیر كردن بازیچه قرار نمی‌دهد و غافلگیر كردن یكی از ترفندهایی است كه سینمای هالیوود استاد آن است. وقتی هیچ كدام از اینها نیست، ما به یك نیستی می‌رسیم. كاملا تهی می‌شویم از تمام چیزهایی كه به عنوان ترفند به كار می‌روند. حالا وقتی می‌خواهیم از صفر شروع كنیم، با یك نگاه دیگری كه نگاه تماشاچی است به كار نگاه می‌كنیم.

بازیگران عامل اصلی موفقیت سریال هستند

كیانوش عیاری در ادامه گفت و گو با خبرنگار رادیو و تلویزیون فارس گفت: یكی از غم‌بادهای من در این حرفه گریم است. هیچ دل خوشی از گریم ندارم. فقط فكر می‌كنم برای حفظ و بیان شرایط كافی است و اینكه بگویم مثلا اینجا زخمی ایجاد شده بس است. من در اولین فیلم سینمایی‌ام یعنی «تنوره دیو»، گریمور نداشتم. فقط فون آن هم به خواست فیلمبردار استفاده شد و در برخی صحنه‌ها به پیشانی بازیگران زده می‌شد.

وی راجع به بازی بازیگرانش در این مجموعه نیز گفت: ما در موفقیت سریال روزگار قریب شانس‌های بسیاری داشته‌ایم كه یكی از آنها شانس كار كردن با بازیگرانی است كه خیلی خیلی خوب بودند. مثلا خانم عبیسی دریا و اقیانوسی از احساسات بودند در این كار و از همان اول همه شیفته شخصیت زری مامان شده بودند یا آقای رجبی از حیث بیان دیالوگ خیره كننده هستند و من بر اساس شخصیت او دیالوگ می‌نوشتم و برای این نقش دیالوگ‌های نفس گیری نوشته می‌شد كه احتیاج به توان و قدرت دارد.

عیاری تصریح كرد: ناصر هاشمی و مهدی هاشمی، شهاب كسرایی و پرهام كریمی و كاوه آهنگر جزو شانس‌های سریال بودند كه خیلی تأثیرگذار بودند و همه اینها ذهنیت‌های خوبی در رابطه با بیننده و كاری كه در حال عرضه شدن است ایجاد می‌كند. این باور را من چند سال پیش كه فیلمی را كه چندان نزدیك به خلق و خوی من نبود با نام «روز باشكوه» ساختم،حس كردم. این فیلم كه تمام تجربیات خود را در آن صرف كرده بودم، در سمنان فیلمبرداری شده بود و یك روز خانمی كه مرا اتفاقی در خیابان دیده بود گفت: اگر من روزی به سمنان بروم و در آن خانه‌ها را باز كنم آدم‌های فیلم شما را آنجا خواهم دید و این بهترین تمجید برای من بود.

وی ادامه داد: در همان روز اول پخش سریال روزگار قریب برخوردهایی كه دیگران با من داشتند این بود كه ما فكر می‌كنیم كه این چند نفر واقعا فرزندان خانم عبیسی و مهدی هاشمی هستند و من فكر می‌كردم كه بیش از این تعریفی از سریال نمی‌خواهم و این چیزی است كه خود من هم وقتی اثری را می‌بینیم آن را جستجو می‌كنم.

وی با بیان اینكه بازیگران اصلی سریال را عامل اصلی موفقیت آن می‌دانم گفت: اولین بازی كه از خانم عبیسی دیدم در فیلم نیمه پنهان بود كه نقش خانمی را بازی می‌كرد كه لكنت داشت و واقعا فكر كردم كه این خانم لكنت دارد و خانم میلانی این بازیگر را پیدا كرده است. وقتی فهمیدم كه ایشان بازیگر هستند و این لكنت ساختگی است، حضور خانم عبسی در پروژه روزگار قریب قطعی شد. همچنین خیلی دوست داشتم كه آقای رجبی در تمام قسمت‌های سریال باشد، اما از آنجایی كه پدر دكتر قریب در سال 44 فوت شدند، در بخشی از سریال ایشان حضور نداشتند.

كارگردان فیلم سینمایی «توره دیو» ادامه داد: البته طبیعی است كه وقتی بازیگر حرفه‌ای با هنرور یا بازیگر غیر حرفه‌ای كار می‌كند، طبیعی است كه زودتر خسته می‌شود و خوشبختانه ما در طی 5 الی 6 سالی كه روزگار قریب ساخته شد، كمترین تنش‌ها را در سریال داشتیم. ما تعداد تلفات، ازدواج‌ها، عشق و عاشقی‌هایمان در پشت صحنه این سریال مانند یك دهكده كوچك بود. حدود 10 الی 15 نفر مردند، تعدادی هم ازدواج، فارغ‌التحصیل و ... داشتیم.

عیاری ادامه داد: سقراط جمله معروفی دارد كه می‌گوید من چیزی به شاگردانم یاد نمی‌دهم و از او می‌پرسند پس چطور آنها را آموزش می‌دهی؟ پاسخ می‌دهد من مانند یك قابله رفتار می‌كنم و فقط وضع حمل می‌كنم. بایست بازیگر هنری داشته باشد تا من آن را بیرون بكشم. هنر من این است كه بچه‌ای را كه در اصل متعلق به خود بازیگران است متولد كنم. در این سریال همه چیز خوب به نظر می‌رسد و شاید اگر خوب دقت كنیم، متوجه نقایصی در برخی از بازی‌ها بشویم. اما این جادوی فضای فیلم است كه هر چیز متوسطی را هم در وجه بهتر و بالاتری نشان می‌دهد و خوش بینی ایجاد می‌كند.

نمی‌توانیم پرستاران را شبیه فرشته‌ها نشان بدهیم

عیاری در ادامه درباره اعتراض پرستاران به سریال «روزرگار قریب» نیز گفت: این خیلی دموكراتیك است كه صنوف مختلف راجع به مسائلشان اعتراض كنند. اما خوب یا بد بودن بازیگران این است كه یك دزد حتما نباید بد باشد یا یك معلم نباید حتما خوب باشد. مثلا در فیلم بیدار شو آرزو، ما دزدی را می‌بینیم كه بخش‌های ناشناخته‌ای از زندگی او به تصویر كشیده می‌شود.

وی ادامه داد: برخی از پرستاران اعتراض كرده بودند كه نقش پرستار در سریال روزگار قریب تصویر واقعی پرستاران ایرانی نیست. من اهل حاشیه‌سازی و ... نیستم و حتی ناراحت هم نشدم و فكر كردم كه هر كسی در حداقل حقوق خود، حق اعتراض نسبت به شغلش را دارد. قرار نیست ما پرستارها را آسمانی نشان بدهیم. پرستارهایی كه در سریال روزگار قریب هستند، پایشان روی زمین است. مانند هر آدم دیگری نقطه ضعف دارند، ممكن است، عصبانی بشوند، مهربان باشند ولی عارف و فرشته نیستند و انسانی معمولی هستند. من هم آدم معمولی هستم، همه ما آدم‌های معمولی هستیم كه فقط شغل‌هایمان با یكدیگر تفاوت دارد.

وی تصریح كرد: پرستارهای این فیلم هم مثل بقیه آدم‌ها هستند. وقتی كه دكتر قریب در جاهایی نقطه ضعف‌هایی دارد، مگر می‌شود دكتر قریب با تمام فراز و نشیب‌های زندگی خانواده‌اش واقعی و رئال تصویر شوند و ما فقط بیاییم و صنف پرستارها را فرشته نشان بدهیم كه فقط لبخند می‌زنند؟

در ساخت سریال خیلی به اصل وفادار نبوده‌ایم

عیاری در ادامه سخنان خود گفت: قرار داد اولیه سریال برای 16 قسمت نوشته شد و بعدا تبدیل به 36 قسمت شد. آن هم به دلیل این بود كه ما شروع به فیلمبرداری با پرهام كرمی كردیم. زمانی به خودمان آمدیم دیدیم كه 12 قسمت از سریال با كودكی‌های دكتر قریب پر شده است. بعد به این فكر كردیم كه ما در 4 قسمت بعدی چگونه كار را پر كنیم؟ بحث خیلی جدی شد و قرار شد تا 20 قسمت كار ساخته شود، اما دوباره متوجه شدیم كه تناسبی در كار نیست و باید این مساله بالانس می‌شد. آقای رجبی هم كه در بخش اعظم سریال حضور دارد و به قدری دوست داشتم بازی او را ترجیح دادم تا جایی كه امكان دارد او در این برنامه حضور داشته باشد.

وی با بیان اینكه ما در ساخت سریال خیلی به اصل وفادار نبوده‌ایم، ادامه داد: مشكلات برای اینكه شما بخواهید چندین مرحله سنی را نشان بدهید كار سختی است. چون فقط مربوط به یك نفر نمی‌شود. زنش، پدرش، برادرش و بسیاری از افرادی كه با او زندگی می‌كنند نیز باید همراه با این شخصیت متحول شوند. از این جهت این مساله روی داستانی كه از ابتدا وجود نداشت و بعدا در طول كار به تدریج شكل گرفت، یكی از موانع جدی برای باز بودن دستمان در ارتباط با شكل‌گیری داستان‌ها بود.

عیاری تصریح كرد: گاهی اوقات فكر می‌كردیم بهتر است یواش یواش چند تن از شخصیت‌های داستان را حذف كنیم چون امكانی برای بازسازی سنین بالاتر و یا پایین‌تر آنها نداریم و صد در صد این كار را كردیم. البته خلایی در كار ایجاد نشد. چون قطعا تماشاچی به مساله‌ای كه از پیش در ذهن من وجود دارد واقف نیست و آنچه را كه می‌بیند، می‌پذیرد. اگر آن قانون‌مندی‌های خاص خودش را داشته باشد كه تماشاچی را متقاعد كند همه چیز حل می‌شود.

فقدان زمان تحصیل قریب در فرانسه یك كاستی است

وی درباره حذف بخش‌های مربوط به تحصیل دكتر قریب در فرانسه نیز گفت: این بخش یك كاستی است كه به دلیل طولانی شدن زمان تولید مجموعه،‌ آن را نساختیم. اما بد نیست بدانید كه بی‌میل نیستم به آقای اسلامی مهر رئیس مركز سیما فیلم پیشنهاد بدهم كه قسمت‌های فرانسه را دوباره فیلمبرداری كنیم و علاقه‌مند هستم كه این بخش‌ها را بگیریم تا در صورت پخش مجدد، به سریال اضافه شود.

عیاری درباره بخش‌های حذف شده سریال نیز گفت: این حذفیات می‌توانست به سریال ضربه بزند و در عین حال می‌توانست دردسر ایجاد كند و استدعایم این است كه به خاطر روزگار قریب به این بخش نپردازیم.

وی ادامه داد: بخشی از مسائل برمی‌گردد به ضوبطی كه اگر پذیرفته‌ایم با تلویزیون كار كنیم، طبیعتا باید این ضوابط را به عنوان پروتكل بین تماشاچی و فیلم رعایت كنیم یا بایستی به سمت و سوی این مضامین نرفت و یا اگر می‌رویم، طبیعتا قاعده بازی را بدانیم.قاعده بازی فقط به مسائل عرفی و اجتماعی بر نمی‌گردد، بخشی هم به مسائل ملی مربوط می‌شود. البته این ویژگی را هم كه باید وجه مثبت آن را بنگریم، دارد كه این نشانگر حسن نیت مسئولان سیما فیلم و تلویزیون در ارتباط با بنده بود كه آزادانه كارم را انجام دادم.به گونه‌ای كه هیچ وقت هیچ فشاری به صورت قطعی از جانب سیما فیلم متوجه سریال روزگار قریب نشد.

وی ادامه داد: این اطمینان و حسن توجهی كه به ویژه در این چند سال گذشته،آقای اسلامی نسبت به این سریال داشت، برای من تبدیل شده بود به یك پشتوانه كه این پشتوانه در هر حال یك كار كردی هم داشت و انرژی من مضاعف می‌شد و احساس می‌كردم خوب حال با اطمینانی كه نسبت به من هست، متقابلا من هم باید وارد برخی از حوزه‌ها نشوم. چون این پروتكل را اگر پذیرفتیم پس تا آخرش هستیم. بنابراین روزگار قریب هم حتما صاحب یكسری ممیزی‌ها شده كه به نظر من در بخش اعظمی تاثیر چندانی روزی كار نداشته ولی در برخی موارد یك گسستگی جزئی ایجاد كرده است.

عیاری اذعان داشت: یك مساله خیلی جدی كه باید گفته شود این است كه این سریال یك مسیر تاریخی را از سال 1295 كه از هفت سالگی دكتر قریب است طی می‌كند و تاریخ كشور در چند دهه عنوان می‌شود ولی ما هرگز تاریخ را از آن مجرا و مسیری كه در كارهای قبلی دیده‌ایم، بررسی نكرده‌ایم و به شكل دیگری به تاریخ نزدیك شده‌ایم.

وی افزود: ما در این اثر از تاریخ و بیان روزمره آن فاصله گرفته‌ایم و در حد مقطعی یك اتفاق را به تصویر كشیده‌ایم كه یك عقبه‌ای دارد و مسیر تاریخی آن مساله را هم بیان می‌كند. یعنی از رفتن به سمت و سوی یكسری مسائل ساده و پیش پا افتاده كوچك و كم بها كه پشتوانه آنها به خوبی بیان شده، تاریخ را به خوبی بیان كرده‌ایم.مثلا لزومی ندارد كه مردم بدانند در تاریخ 3 اسفند كودتایی توسط سید ضیاء انجام شده و رضاخان چه نقشی را ایفا ‌كرده است.گمان می‌كنم كه این‌ها مسائل فراری است كه از ذهنتان دور خواهد شد ولی حس و حال و هوای آن روزهای كودتا می‌تواند اگر خوب پرداخت شده باشد، برای همیشه در ذهن شما حك شود و این پایداری كار هنر است و اینكه چقدر روزگار قریب توانسته است از عهده این دشواری بر بیاید، به مخاطب بر می‌گردد. خوشبختانه اثراتش نشان می‌دهد كه خوب بوده است و تاریخ را از این منظر عده‌ای پسندیده‌اند.

خانواده دكتر قریب از كار رضایت دارند

عیاری درباره اینكه چقدر تلاش كرده تا بازیگران به نقش‌های حقیقی شبیه باشند، گفت: اصلا این كار را نكرده‌ایم.خانواده دكتر قریب، به خوبی مهدی و ناصر هاشمی را می‌شناختند و خوشحال بودند كه این دو قرار است در سن‌های مختلف نقش دكتر قریب را بازی كنند.البته ذكر این نكته ضروری است كه خوشبختانه خانواده دكتر قریب بسیار از سریال راضی بوده‌اند.

وی ادامه داد: ما در دورانی كه برای آغاز تصویربرداری آماده می‌شدیم، با خانواده دكتر قریب كه همسر و فرزندانش بودند ارتباط برقرار كردیم و از آنجاییكه خارج از كشور بودند تلفنی با آنها ارتباط داشتیم. البته برادر كوچكترشان را هم به نام رضا قریب، در تهران دیدم و معلوم شد كه زندگی دكتر قریب هیچ گونه فراز و نشیبی برای اینكه یك سریال طولانی مدت ساخته شود ندارد. به ایشان هم گفتم كه خواه، ناخواه ما بایستی از زندگی دكتر قریب فاصله بگیریم اما حتم داشته باشید به هر جایی كه برویم، به سلامت سر جای خود بر می‌گردیم و ایشان با گشاده‌رویی پذیرفتند.

عیاری تصریح كرد: بعد از دیدن سریال و قسمت‌های 17 و 18، آخرین دریافت‌های من از این خانواده مثبت بوده و در یكی از پیش‌درآمدهای سریال كه خانم عرفی نژاد ساخته بودند مصاحبه با حسین قریب پسر بزرگ دكتر قریب است كه در آن ایشان به وضوح رضایت خود و خانواده‌شان را از سریال اعلام كردند. البته در مورد مسائلی كه در ارتباط با سریال شهریار بوده، هیچ ایرادی متوجه كمال تبریزی كارگردان كار نیست. به هر حال ایشان هم نمی‌توانند نزدیكتر از دختر و پسر مرحوم شهریار باشند كه یكی از آنها كاملا رضایت دارد و دیگری رضایت ندارد. مسئله‌ای كه در سریال شهریار می‌بینید به خود فرزندان مرحوم شهریار ختم می‌شود. چرا كمال تبریزی را زیر سوال ببریم زمانیكه پسر می‌گوید درست است و دختر می‌گوید نادرست است.

هیچ پرنده‌ای بدون اجازه كارگردان در آسمان روزگار قریب نپریده است

عیاری در ادامه گفت و گوی خود با فارس گفت: تمام دیالوگ‌های سریال توسط خودم نوشته شده و در آسمان سریال روزگار قریب هیچ پرنده‌ای بدون اجازه سازنده كار نپریده است. من این حرف را به خاطر تكبر نمی‌زنم. چطور یك شاعر می‌تواند این شانس را داشته باشد كه صد در صد صاحب شعرش باشد ولی كارگردان نگون بخت به خاطر اینكه با یك جمع مفاخر كار می‌كند باید سهیم باشد؟

وی با بیان اینكه بازیگران تحت كنترل اجازه تغییر دیالوگها را داشتند و همه چیز در محدوده یك دایره بود كه در آن می‌توان بالانس‌های خیلی زیادی زد، گفت: كاركردن بدون فیلمنامه خیلی دشوار است. البته بهایش را هم پرداخت كردیم یعنی خیلی از موارد بوده كه دوست داشتیم حالا یك شخصیت به جای اینكه این حرفها را می‌زد، یك جمله دیگر می‌گفت یا حركت دیگری انجام می‌داد. چون صحنه‌هایمان را 4 سال پیش گرفته بودیم می‌توانست بهتر باشد و بهای زیادی به خاطر بی‌فیلمنامه بودن پرداخت شد. اما عده‌ای از كسانی كه در كوران كار بودند می‌دانند كه یكی از مزیت‌های كار روزگار قریب این است كه بدون فیلمنامه كار ساخته شد.

عیاری درباره دكوپاژ و صحنه‌های متعدد كار نیز گفت: دكوپاژها را خیلی سریع انجام می‌دادیم. زیرا محصول تجربه است و تمام عمر دكوپاژ كردن است. هیچ وقت دكوپاژها از پیش تعیین نمی‌شد و برای آنها فكر نمی‌كردم و خودم را می‌سپردم به اینكه صحنه چه می‌گوید و تابع صحنه بودم و حركات جاری و ساری در صحنه بود.اینكه بازیگران می‌خواهند به كجا بروند، دكوپاژ بر اساس این شكل می‌گرفت و خودم را مقید به كادر نمی‌كردم. دوربین رها و آزاد در خدمت حركات بازیگران بود، البته زیاد هم نمی‌خواهم سهل انگارانه تصور شود. اما آنچه كه در درون من می گذشت این بود و فرایند بسیار پیچیده‌ای باید باشد كه در عین حال خیلی هم باید ساده باشد. یعنی آنقدر ساده كه اصلا دوربین حس نشود و به نظر بیاید كه صحنه‌ها خیلی ساده و آسان گرفته شده‌اند. این خیلی دشوار است و امیدوارم واقعا جواب داده باشد.

وی در ادامه گفت: گفتن این كلام بی جا نیست كه حضور دكتر قریب همه جا هم توأم با كامیابی نیست. اما به تلخی مطلق نمی‌رسد و دكتر قریب اگر جایی قهرمانانه وارد می‌شود همه چیز را به خیر و خوشی تمام نمی‌كند.آیا این می‌تواند بخشی از آن كمالگرایی باشد؟ آیا بعضی وقتها برخورد تندش با شاگردانش می‌تواند آن كمال گرایی باشد؟ بعد از آن هم باید ببینیم كه چه اتفاقی می‌افتد؟ اگر مسائلی از این دست باشد كه برمی‌گردد به شخصیت ذاتی دكتر قریب. ضمن اینكه ما برای كوچكترین حركات برنامه‌ریزی كرده‌ایم. كسی كه نسبت به گویش‌های این سریال نظر می‌دهد ابتدا باید چرند و پرند دهخدا را بخواند و بعد می‌فهمد كه اینها در جامعه‌ای است كه در آن زندگی می‌كند.

وی در پایان سخنان خود با عنوان اینكه هنوز فاصله عمدی و غیرعمدی را نمی شناسم و نمی دانم كجا عمدی رفتار كرده‌ام و كجا حسابگرانه عمل كردم، گفت: آنچه كه روی آنتن می‌رود، خلاصه و شالوده و عصاره‌ای از من است و امیدوارم كه مردم مرا به عنوان كارگردان اجتماعی نشناسند.