تبیان، دستیار زندگی
قرآن را گاهى براى رسیدن به تسلط و آشنا شدن با تمامش مى‌خوانیم، در این مرحله ‏باید قرائت زیاد باشد و مستمر تا آنجا كه قرآن همچون سرودى آشنا در تو جریان بگیرد. پس از مرحله‌ى تسلط، مرحله‌ى تثبیت و بهره بردارى، در هنگام تزلزلهاست.‏
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

وقتی آیه‌ها زنده‌ می‌شوند!‏

كلام الله

  • بخشی از مقدمه:‏

آنها كه هستى و زندگى‌شان را در رفتنها دیده‌اند و ماندن را گندیدن و پوسیدن، اینها در ‏این جریان، در این حركت، در این رفتن، با مانعها و درگیرى‌هایى روبرو مى‌شوند؛ مانعها و ‏درگیرى‌هایى كه همه جا خانه گرفته‌اند، در درون آنها، در خانه آنها، در محل و شهر و ‏جامعه و در تمام جبهه‌ها.

این درگیرى‌هاى مستمر، ناچار بحران‌ها، التهابها، اضطراب‌ها و زلزله‌هایى، به وجود ‏مى‌آورند و روح‌ها هرچند به قدرت كوه‌ها باشند، با چنین زلزله‌هایى همراه خواهند شد.‏

و در این حركت و در این درگیرى‌هاى وسیع و در كنار تحول‌ها و تغیرهاى مستمر، آنها كه ‏در كنار متغیرها لرزیده‌اند و زیر و رو شده‌اند، ناچار به ثابت و حق؛ به الله نزدیك مى‏‌شوند و ‏اوست كه آنها را به ثبات مى‏‌رساند و به آنها امن را مى‏‌بخشد، كه : ان المتقین فى مقام ‏امین و یثبت الله الذین آمنو بالقول الثابت

سرچشمه اصلى این قطره‌هاى امن و امان دو چیز است : یكى قرآن و دیگر پیوند و دعا.‏

این دو چشمه براى آنهایى معنى دارد كه تشنه هستند و عطش راه، آنها را سوزانده ‏است. كسانى كه به نیازهاى عظیم در هنگام درگیرى نرسیده‌اند به چنین عوامل ثباتى ‏هم نیازمند نیستند.‏

  • قرآن

قرآن را گاهى براى رسیدن به تسلط و آشنا شدن با تمامش مى‌خوانیم، در این مرحله ‏باید قرائت زیاد باشد و مستمر تا آنجا كه قرآن همچون سرودى آشنا در تو جریان بگیرد.

پس از مرحله‌ى تسلط، مرحله‌ى تثبیت و بهره بردارى، در هنگام تزلزلهاست.‏

ناچار آنها كه بر دو مرحله‌ی آیه مسلط هستند، هنگام بحران آیه‌اى را مى‌بینند كه در آنها ‏بزرگ شده و بر آنها جلوه كرده و تمام وجود آنها را گرفته است . ‏

شاید اوایل بلوغم بود كه كارهایم را حساب مى‌كردم و قله‌هایم را تخمین مى‌زدم و راهم ‏را ارزیابى مى‌كردم. و پس از این همه به خودم رو مى‌آورم كه چه دارم. در این هنگام به ‏امكانات و وابستگى‌ها از قدرت و ثروت و دوست‌ها و خویش‌ها و حتى دست و پا و مغز و ‏شعور و استعدادهاى خودم فكر مى‌كردم و مى‌دیدم كه این‌ها چقدر هنگام احتیاج از من ‏دور مى‌شوند.

اینگونه قرآن خواندن است كه تو را ثبات مى‌دهد و به امن مى‌رساند تا در اوج بحران آرم ‏باشى و در متن معركه چون كوه.

و مى‌دیدم قدرت‌هایى كه به ضعف رسیدند. و بهارهایى كه پاییزشان رسید.

و مى‌دیدم كه تمام خلق زنده را من باید همراهى كنم . خلقى كه دو دسته اند: یا ‏نمى‌خواهند كارى كنند و یا نمى‌توانند. ‏

با این دیدارها از قله‌ها و راه هاى دشوار و از این نیروها و همراه‌هاى بى خیال، سرم گیج ‏مى‌رفت و وحشت، توانم را مى‌گرفت كه چگونه با این مرده‌ها و ثروت و قدرت و دوست‌ها ‏و خویش‌ها و و و... كارم و راهم را شروع كنم‌؟ پس از این دیدارها و وحشت‌ها و ‏تنهایى‌ها، گویا این آیه دوباره و تازه نازل شده باشد، در من بزرگ مى‌شد. گویا از تمام ‏هستى مى‌شنیدى كه اگر ضعیفى و تكیه‌گاه مى‌خواهى توكل ... توكلت على الحى الذى ‏لایموت . (1) بر زنده‌ى كه نمى‌میرد، بر شنوایى كه نزدیك است و جواب مى‌دهد تكیه‌كن‌.

راستى كه قدرت و نیروى این تكیه‌گاه، قدرت دیگرى است حتى در برابر شكستها از پا نمى‌نشیند؛ ‏چون براى تو مهم درست رفتن و با او رفتن است. و آنها كه این گونه شروع مى‌كنند با ‏شروعشان رسیده‌اند و پیروزى و شكستشان یكى است و سود و زیانشان برابر.

اینگونه قرآن خواندن است كه تو را ثبات مى‌دهد و به امن مى‌رساند تا در اوج بحران آرم ‏باشى و در متن معركه چون كوه. ‏

همچون رسول كه بدون سلاح نزدیك‌ترین افراد به دشمن بود و آسمانى بود كه هیچ ابرى ‏او را نمى پوشاند. ‏

این على است كه مى‌گوید:‏‎ ‎اذا حمى الوطیس لذنا برسول الله. (2) هنگامى كه تنور جنگ ‏گرم مى‌شد، ما به رسول پناه مى‌آوردیم و در این برج عظیم امن و در این قله‌ى بزرگ ‏امان، آرام مى‌گرفتیم، كه رسول با قرآن به ثبات رسیده بود و آیه‌ها كه در جایگاه‌هاى ‏مناسب و قطعه قطعه نازل مى‌شدند، او را به ثبات و امن رسانده بودند.

دشمن‌ها مى‌گفتند: چرا قرآن یك باره نازل نمى‌شود و تكه تكه مى‌آید؟

گویا از تمام ‏هستى مى‌شنیدى كه اگر ضعیفى و تكیه‌گاه مى‌خواهى توكل ... توكلت على الحى الذى ‏لایموت . (1) بر زنده‌ى كه نمى‌میرد، بر شنوایى كه نزدیك است و جواب مى‌دهد تكیه‌كن.

این گونه تنزیل به ‏خاطر این است كه سینه و قلب رسول را آرام كند؛ كذلك لنثبت به فؤادك و رتلناه ‏ترتیلا.(3) كسانى كه تمام قرآن را در خود جارى ساخته‌اند، در لحظه‌هاى مناسب، آیه‌هاى ‏لازم، در آنها جان مى‌گیرد و آنها را جان مى‌دهد و زنده مى‌كند و گویا دوباره بر آنها نازل ‏مى‌گردد.

قرائت مستمر قرآن و قرائت ترتیل قرآن دو مرحله‌ى نیازمند به یكدیگر هستند، مادام كه آن ‏تسلط به دست نیامده باشد، این تثبیت و ترتیل آیه‌ها در تو شكل نمى‌گیرد و در اینجاست ‏كه باید دیگرى براى تو آیه‌های مناسب را تلاوت كند و در هنگام مناسب آن را بر تو بخواند، ‏كه تو خودت آن مرحله را نگذرانده‌اى.‏


1- فرقان 58.

2- صبحى صالح ، نهج البلاغه ، من غریب كلامه ح 9، ص 515.

3-فرقان ، 32.‏

با تصرف از كتاب: بشنو از نى؛ على صفایى حائرى

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.