تبیان، دستیار زندگی
محمد زمان، مشهور به پائلو زمان، از شناخته شده ترین هنرمندان دوران صفوی است که به شیوه فرنگی سازی نقاشی می کرد. برخی کارشناسان معتقدند وی در سفر به اروپا این شیوه را فرا گرفت اما عده ای دیگر با این رای مخالفند.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

محمد زمان به اروپا رفت یا نه؟

محمد زمان، مشهور به پائلو زمان، از شناخته شده ترین هنرمندان دوران صفوی است که به شیوه فرنگی سازی نقاشی می کرد. برخی کارشناسان معتقدند وی در سفر به اروپا این شیوه را فرا گرفت اما عده ای دیگر با این رای مخالفند.

سمیه رمضان ماهی- بخش هنری تبیان

محمد زمان


اصطلاح فرنگی سازی برای توصیف الگوبرداری ناقص نگارگران ایرانی از نقاشی اروپایی، بیش از دویست سال از اواخر سده یازدهم ق. تا اوایل سده 14ق. بکار می رود. این هنر التقاطی به موازات مکتب اصفهان رشد کرد و از نمودهای آن برداشت های ناقصی از پرسپکتیو و برجسته نمایی و منظره نگاری اروپایی بود.
اگر بگوییم علیقلی جبادار اولین کسی بود که این شیوه نقاشی را باب کرد، محمد زمان شناخته شده ترین هنرمند این شیوه است.
با وجود اهمیت بسیاری که این هنرمند در نگارگری ایران داشته است، ولی اطلاعات روشنی از زندگی او در دسترس نیست. در بسیاری از منابع موجود تصریح شده است که شاه عباس دوم او را برای فراگیری فنون نقاشی غربی به اروپا فرستاده است و بقیه این روایت ، مشهور و فراوان گفته و نوشته شده است که به دین مسیحی درآمد و نام خود را به پائولو تغییر داد و...

محمد زمان


اما با گذشت ایام و تحقیقاتی که توسط هنرشناسان مختلف در این باره صورت گرفت، آرائی برخلاف این قول مشهور داده شد:
کریم زاده تبریزی ، هنرشناس ایرانی بر اساس تحقیقی به این نتیجه رسیده است که محمدزمان نه هرگز از ایران خارج شده و نه دین خود را تغییر داده است. وی در مورد چگونگی آشنایی محمد زمان با روش طبیعت گرایی اروپایی، چنین توضیح می دهد که وی با نقاشان اروپایی مقیم اصفهان ارتباط داشته و در آثار تصویری اروپایی و هندی که در آن زمان به ایران می رسیدند دقت کرده است.

نتیجه گیری کاملا قطعی و مستدل ، مشخص نیست. اما بدون تعصب، می توان گفت که احتمال صحت نظر کریم زاده خیلی بیشتر است و واقعا کارهای محمد زمان، نشان دهنده آموزش منظم آکادمیک نیست.

پروفسور "آ.ایوانف" نیز در پیشگفتار مجموعه نقاشی های هند و ایران که توسط انستیتوی ملل آسیاس روسیه منتشر شده است در اروپا رفتن او تردید روا داشته است.
آیدین آغداشلو به همان نتیجه کریم زاده تبریزی اعتقاد دارد و روئین پاکباز و ابوالعلا سودآور نیز همین طور.
اما یحیی ذکاء موافق نیست و بر همان رای مشهور که وی به اروپا رفته پایبند است:" دلیل محکم و قانع کننده بر انجام سفر او به رم، نفوذ فراوان شیوه نقاشی اروپایی در آثار اوست که پیش از او در آثار هیچکدام از نقاشان ایرانی دیده نشده است." 1
نتیجه گیری کاملا قطعی و مستدل ، مشخص نیست. اما بدون تعصب، می توان گفت که احتمال صحت نظر کریم زاده خیلی بیشتر است و واقعا کارهای محمد زمان، نشان دهنده آموزش منظم آکادمیک نیست. بر اساس آثار محمد زمان ، می توان به این نتیجه رسید که او با هدف ایجاد تحولی در سنت نگارگری و صرفا به پیروی از سلیقه رایج، به نقاشی اروپایی روی آورد.
این نقاش فرنگی ساز، " با آمیختن شیوه های غربی و شرقی در نقاشی، مانند کمال الدین بهزاد و رضا عباسی مسیر تاریخ نقاشی را عوض کرد و مبتکر شیوه نوینی گردید که پس از سال ها دوام یافت و نقاشان سده های 12و 14ق. از او پیروی کردند. 2
محمد زمان به حرکت فرنگی سازی سرعت و اهمیت بیشتری داد. او در "پرداز" استادی کم نظیر بود و در نقاشی گل های منفرد و پرنده ها دستی توانا داشت.

محمد زمان


نقاشان بعدی یعنی هنرمندانی مانند "علی اشرف" و " آقالطفعلی شیرازی" از این شیوه تقلید کردند. ظرافت و لطافتی را که در اجرای اثر به کار می گرفت و دقت  حسن سلیقه ای که در انتخاب عناصر مبذول می داشت، شگفت آور بود و در آثارش هنوز کوششی برای حفظ ارزش های سنتی نگارگری ایرانی آشکار است.
"محمد زمان به سبک سنتی ایران تعلیم دیده و احتمالا زیر نفوذ تعلیمات دو نقاش پیش از خود، "بهرام سفره کش" و "شیخ عباسی" بوده است [...] پیکره های محمد زمان در منظره بسیار باثبات و محکم قرار دارد که بینندگان متوجه ثبات و وزن آنها می شوند. 3
سبک محمد زمان توسط پسرش "محمد علی" انسجام بیشتری پیدا کرد و تا مدت ها بعد از پایان دوره فرمانروایی صفویان یعنی زمان ابوالحسن ثانی ملقب به صنیع الملک ، تأثیر آثار محمد زمان محسوس بود.4

پی نوشت:
1- ذکاء، یحیی، نگاهی به نگارگری در ایران در سده های 12و13ه.ق، انتشارات دفتر مخصوص فرح پهلوی، 1354، ص43
2-حسینی،مهدی، مکتب کمال الملک، ماهنامه نشر دانش، سال ششم ، شماره5،شهریور  1365، ص38
3- سودآور، ابوالعلاء ، هنر دربارهای ایران، ترجمه ناهید محمد شمیرانی، انتشارات علمی و فرهنگی  1380، ص369
4- برگرفته از افشار مهاجر، کامران، هنرمند ایرانی و مدرنیسم، دانشگاه هنر،ص 41-45