تبیان، دستیار زندگی
عصر صفوی را به راستی عصر اعتلای هنر ایرانی نامیده اند. هنر سفالگری نیز که بعد از عصر سلجوقی دچار افول شده بود در این دوران جانی دوباره یافت و از ظروف چینی ساخت چین، تأثیر پذیرفت. اما شاید بتوان مهمترین دستاورد سفالگری عصر صفوی را در ورود سفال های لعابدار
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

جادوی رنگ در سفالگری عهد صفوی

عصر صفوی را به راستی عصر اعتلای هنر ایرانی نامیده اند. هنر سفالگری نیز که بعد از عصر سلجوقی دچار افول شده بود در این دوران جانی دوباره یافت و از ظروف چینی ساخت چین، تأثیر پذیرفت. اما شاید بتوان مهمترین دستاورد سفالگری عصر صفوی را در ورود سفال های لعابدار با نقوش انسانی، حیوانی و جانوری به عنوان عنصری تزئینی در ابنیه معماری دانست.

سمیه رمضان ماهی- بخش هنری تبیان
سفالگری صفوی


سفالگری دوره صفوی، مانند دیگر هنرها از رونق و شکوفایی برخوردار بوده و با توجه به تقسیم بندی هایی که بر اساس نوع پیشرفت سفالگری در این زمان صورت گرفته، تاریخ و محل تولید سفال های این دوره مشخص می گردد.
از میان انواع سفال های بجای مانده از این دوران، گروهی از ظروف سفالی، متعلق به سده های نهم تا یازدهم هجری باقی مانده اند که احتمالا شباهت زیادی از نظر فرم و تکنیک با اصل خود ندارند و با نام کوباچی (قوباچی) (Kubachi) شناخته می شوند. از این گروه نمونه های بی شماری پیدا شده که نام خود را از روستایی در قفقاز گرفته اند. تصور می شود که این سفال ها تنها به جهت مقاصد محلی تهیه نمی شدند، بلکه در امر تجارت محصولاتی چون دسته  اسلحه های سرد و گرم مورد استفاده بودند و محل اصلی تولید آن ها، احتمالا تبریز بوده است. این ظروف عموما بشقاب ها و کاسه های پهنی بودند که لبه ای برگشته و بدنه ای سبک و ظریف داشتند و اغلب با رنگ قرمز و لعاب سفید رنگ تهیه و تولید می شدند. اما اِشکال این نوع لعاب در این است که مقاومت نداشته و سست و بی دوام بوده است. به هر جهت، عیوب تکنیکی این دسته از ظروف با توجه به نشاط انگیز بودن تزئینات متنوع شان ، قابل چشم پوشی است.
سفالگری صفوی


طرح های سیاه رنگ زیر لعاب فیروزه ای ، آبی یا سبز این دسته از ظروف ، تنزل تکنیکی انواع ظروف سده هشتم هجری و حتی سده هفتم را نشان می دهد. نوع تزئینات در رنگ ها آبی و سفید و کاربرد اندک رنگ سیاه، تکنولوژی اقتباس شده چینی سده های نهم یا دهم را یادآور می سازد و نشانگر دستیابی هنرمندان ایرانی به تکنیک سفالگری چینی است.
بعضی قطعات سفالی که از عصر صفوی بدست آمده و متعلق به حدود سال 1009هجری هفت رنگ نامیده می شوند و دارای لعابی رقیق به رنگ قرمز یا زرد اضافه شده به پالت رنگ هستند. در آن ها ، نفوذ سبک رودیان (Rhodian) از ایزنیک (نیقیه) عثمانی بدیهی است، اگرچه طرح غالب سفال ها، پیکره ها یا سرهای مردان یا زنان است و از این نظر با سبک رودیان تفاوت دارد.
یکی از مراکز اصلی ساخت سفال در دوران صفوی کرمان است که بدون تردید مرکز ساخت ظروفی با بدنه ای سفید و متراکم تر از انواع کوباچی آن با لعابی سفید رنگ و لعابی با حباب های بسیار ریز بود. تزئینات در این سفالها، به شکل دسته برگ ها و گل های آبی رنگ است که به نظر دلالت بر ادامه سبک آبی و سفید سده نهم دارد و در واقع طرح دسته گل و برگ، یادآور نقوش تذهیب برگ داری است که در جنوب شرقی ایران و در اوایل سده نهم هجری رایج بود.
سفالگری صفوی


همانند قطعات سفال کوباچی، در این سفال ها نیز گرایش به تنوع زنگی بیشتر با ورود به سده یازدهم بالا گرفت. در ظروف سفالی کرمان، علاوه بر لعاب قرمز کدر و سبز کدر معمولا تزئین، منحصر به حاشیه ها (قاب ها) می شد. و این در حالی بود که سطح اصلی با رنگ آبی یا سفید پوشیده می شد.
تفاوت دیگر، تولید اشیاء تزئینی به تقلید از چینی آلات صادراتی چین در همان عصر است . تنوع در موضوع تزئینات در دو سبک متمایز صورت می پذیرفت:یکی آمیزه ای از نقش مایه های چینی در مرکز  بود و نوع دیگر تزئین عبارت از قاب کتیبه های سیاه رنگی بود که همراه با مضامین اشعار فارسی حکاکی شده بر میان آن ها اجرا می شد.
استفاده از لعاب به جزئیات محدود نمی شد بلکه غالبا کل ظرف را نیز دربر می گرفت؛ بعضی اشیاء اغلب دارای لعاب آبی رنگ هستند که برای آشکار شدن بدنه سفید ظرف، لعاب به سمت داخل برش داده می شد.
دیگر ظروف، لعاب زیتونی یا مایل به خاکستری دارند که کاملا به منظور تقلید از رنگ سبز پریده چینی انجام گذفته است. در میان اشیاء کرمان گلدان هایی با دهانه هایی برای گل های خاصی یافت شده که احتمالا این فرم را بازرگانان از حراجی کمپانی هند شرقی از راه بندر عباس به دست آورده بودند و بعدها این گلدانها بر فرم و تزئین گلدان های لاله اواخر سده یازدهم تأثیر گذاشت.
سفالگری صفوی


بعد از کرمان، مشهد از مراکز اصلی  ساخت سفال صفوی است. تصور می شود تولید ظروف به رنگ سفید و جنس سخت، لعاب نازک و شفاف در مشهد ادامه پیدا کرده است. در این سبک، تزئینات به رنگ آبی و اغلب با خطوط دورگیری به رنگ سیاه است که تاثیر روشن تر و صریحی را نسبت به آثار منسوب به کرمان به وجود می آورد. طراحی در این سبک بسیار به کالاهای چینی صادراتی شبیه است و در واقع از طرح های هم پیشی جسته اند.
استفاده از سفال و لعاب های زیبا در عصر صفوی، منحصر به ساخت ظروف با کاربرد مصرفی نیست، بلکه گاهی از هنر سفال و لعابکاری، صرفا برای تولید اشیائی تزئینی استفاده می شد .
با توجه به رد پای هنر چینی، چه در نقوش و چه در تکنیک و رنگ، بر هنر سفالگری مشهد  احتمالا سفال گران و طراحان آن ها، آثار هنری هنرمندان چینی را دیده اند.
یکی از دلایل رشد هنر در مشهد به دلیل حضور ابراهیم میرزا است.  اوی برادرزاده شاه طهماسب بود که به عنوان حامی و حافظ هنر، در مشهد از سال 946هجری حکمران بوده و مجموعه ای از آثار چینی آلات چینی را در تملک داشته است.
البته نقش خود پادشاهان صفوی را در رواج و گسترش فنون سفالگری نمی توان نادیده گرفت؛ مثلا شاه عباس در سال 1015هجری یک ظرف چینی به حرم امام رضا (ع) در مشهد و همچنین ظرف دیگری به زیارتگاهی در اردبیل به سال 1020هجری اهدا نمود.
فرم های ظروف سفالی که به مشهد نسبت داده شده بسیار متنوع و شامل بشقاب ها، کاسه ها با کناره های گرد و مشربه های قوری شکل و نمونه هایی از قلیان به فرم انواع قمقمه ها، پرندگان و چهارپایان هستند.

تجدید حیات هنر فاخر گذشته


سه نوع ظرف، گواه تجدید علاقه هنرمندان سده یازدهم و تاثیرپذیری ایشان از سفال های نفیس سده های ششم و هفتم هجری است. در هر سه ظرف، بدنه، به رنگ سفید و متراکم بوده و لعاب درخشان دارد.
گروه اول از این دسته ظروف دارای تزئینات زرین فام هستند که احتمالا در مرکز اصلی شان یعنی کاشان احیا شدند. لعاب زرین فام اغلب دارای رنگ مایه قرمزی است که حاکی از کاربرد بالای مس در آن است و بر روی زمینه هایی که سفید، آبی یا گه گاهی زرد رنگ هستند به کار برده می شود. طرح ها اغلب با شاخه های پربرگ، نازک و ظریف نقاشی شده اند.
دسته دوم دارای لعاب های تک رنگ روشن به رنگ های سبز، کهربایی یا ارغوانی است که بر روی ظروفی به کار برده شده که احتمالا تقلیدی از ظرف های فلزی یا دارای صحنه های تزئینی به فرم برجسته است. اگر بخواهیم شکل این ظروف را توصیف کنیم باید بگوییم این همان پیاله هایی است که  جوانان عاشق در طراحی های رضا عباسی نقاش در اوایل سده یازدهم برای آشامیدن در دست دارند.
گروه آخر ظروفی هستند که لعابی بسیار روشن بر بدنه بسیار سفیدی دارند و احتمالا به روش سده ششم حکاکی یا مشبک کاری شده اند. این نوع ظروف مشبک کاری شده با حکاکی های ظریف، در اروپا با نام "گمبرون" (Gambroon) (نام قدیمی بندرعباس) معروف بودند و احتمالا از این بندر، به اروپا صادر می شدند.
استفاده از سفال و لعاب های زیبا در عصر صفوی، منحصر به ساخت ظروف با کاربرد مصرفی نیست، بلکه گاهی از هنر سفال و لعابکاری، صرفا برای تولید اشیائی تزئینی استفاده می شد که نمونه آن یک جفت کفش پاشنه دار با لعاب سفید و آبی است که امروز در موزه بریتانیا نگهداری می شود.
سفالگری صفوی


علاوه بر ساخت ظروف و اشیاء تزئینی ، هنر سفالگری در عصر صفوی، در تزئینات ابنیه معماری نیز راه یافت؛ توضیح ان که از سده یازدهم هجری طرح ها و نقوش وسیعی از کاشی های مصور برای استفاده در ازاره ها و پشت بغل ها ساخته می شدند. نقوش نیم تنه و پیکره که به شیوه کوباچی معروف هستند و همچنین تصاویر جشن های بزرگ و باشکوه که شیوه هنرمندان درباری سده یازدهم را منعکس می کند از جمله موضوع هایی هستند که در کاشی ها کاربرد داشته اند.
سفالگری صفوی


رنگ های مورد علاقه ای که در این کاشی ها استفاده می شود آبی، سفید، سبز و زرد هستند. استفاده از سفال در بنا، بعدها وارد هنر قاجاری شد و خلق آثار مصور با طرح پیکره حیوانات ، انسان ها، مناظر و مرایا و طرح های گلدار به صورت رنگی و در رنگ های متنوعی چون صورتی، زرد درخشان و قرمز قهوه ای به تقلید از آثار چاپی و عکس در ابنیه قاجاری راه یافت و بکار رفت.

سفالگری صفوی