تبیان، دستیار زندگی
یک گزارش درباره آمار فروش سینما از ابتدای سال تا امروز.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : منیژه خسروی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

سینمای ایران ورشکسته است؟


یک گزارش درباره آمار فروش سینما از ابتدای سال تا امروز.

فیلم

فروش كل: 33 میلیارد در تهران. این عددی است که از جمع فروش اعلام شده روی سایت بیناد فارابی بدست می آید. در این نمودار فروش شهرستان ها ذکر نشده اما با توجه به گستردگی سینماها در تهران ملاک معقولی برای رسیدن به یک دور نمای از وضعیت کنونی سینمای ایران است.

این در حالی است که غالب فروش بر مبنای بلیت 6 هزار تومانی بدست آمده و طبعا رقم خوبی بشمار نمی رود. به عبارت دیگر دخل و خرج غالب فیلم ها با هم نمی خواند و این یعنی سینمای ایران ورشکسته است.

رونق سینما با این فیلم ها؟

قبل از آنالیز فروش سینما ایران تا نیمه دی ماه 93 ، باید این سوال را مطرح کرد که دلیل اصلی این ناکامی چیست؟ نباید و نمی توان از این واقعیت چشم بست که در طول سال بجز چند فیلم، مابقی پتانسیل کشاندن مخاطب به سینما را ندارند. یعنی فاکتورها و المان های یک فیلم مناسب برای پرده عریض را دارا نیستند. الان حدود سی فیلم در حال اکران است اما کمتر کسی نام حتی چند تای آن ها را شنیده. نمی خواهیم سهم تبلیغات را نادیده بگیریم اما دلیل اصلی کیفیت پایین غالب فیلم ها است که باعث می شوند کسی برای تماشای آن ها وسوسه نشود. ضمن این که خیلی زود دی وی دی آن ها به بازار می آید.

كم پیش می آید كه یك فیلم هم محبوب منتقدان باشد و هم در اكران عمومی به فروش بالا دست پیدا كند. مربوط به سال های اخیر هم نیست و سابقه اش به پیش از انقلاب بازمی گردد. این فاصله حالا به اختلاف 16 میلیاردی رسیده است.

19 میلیارد سهم سینمای بدنه

فیلم های موسوم به بدنه بیشترین سهم را از اكران داشته اند. فیلم هایی كه وجه مشترك آن استفاده از مشخصه هایی است كه در طول تاریخ سینمای ما جواب داده اند. اگر نخواهیم بر روی آن ها برچسب «ژانر كمدی» بزنیم ، حداقل اشتراك شان بهره مندی از ویژگی های این ژانر است و مخاطب برای «خندیدن» ، « شاد شدن» و «سرگرمی» برای شان پول داده. سازندگان هم در تبلیغات شهری و تیزرهای تلویزیونی همه تلاش شان را كرده اند كه این وجه برای مخاطب برجسته باشد. در این فهرست فیلم «شهر موشها 2 » با حدود شش میلیارد تومان فروش در صدر است. فیلم مرضیه برومند اما ویژگی های دیگر هم داشته كه مهم ترین آن نوستالژیك بودن است و شرح كاملش را در باكس مربوط به «دنباله سازی» می خوانید. «طبقه حساس» هم سه میلیارد و پانصد صد تومان به حساب سازندگان ریخته. حتما نام كارگردان و فیلمنامه نویس در این فروش تاثیر مستقیم دارد؛ كمال تبریزی و پیمان معادی از وزنه های سینمای ما و كمدی سازان خوشنامی هستند كه ذائقه مخاطب را خوب می شناسند.

دلیل عمده دیگر به رضا عطاران مربوط است كه شرح این را هم مفصل در باكسی مجزا توضیح داده ایم. «طبقه حساس» ام به مذاق منتقدان نیامد و اثری ضعیف در كارنامه تبریزی لقب گرفت. «آتش بس 2» هم دو میلیارد و پانصد تومان فیلم محبوب مردم بود و «معراجی ها» با دو میلیارد و دویست میلیون تومان در رده بعد قرار گرفت. فیلم مسعود ده نمكی طبق اعلام شركت پخش كننده مجموعا در تهران و شهرستان به فروش پنج میلیارد و پانصد هزار تومانی دست یافته. نكته شگفت این كه فیلم ستاره ندارد و بار اصلی داستان با مهران رجبی پیش می رفت!‌ ضمن آن كه مخاطب می دانست نسخه سریال آن بزودی پخش می شود. قرار گرفتن «رد كارپت» با یك میلیارد و هشتصد میلیون در بالای جدول فروش آن هم همزمان با جام جهانی و ماه رمضان مفهوم مهمی دارد« راز محبوبیت عطاران ». «كلاشینكف» با یك میلیارد و دویست میلیون تومان و «خواب زده ها» با حدود یك میلیارد در رده های بعد هستند. عجیب ترین آمار متعلق به فیلم ضعیف «آنچه مردان درباره زنان نمی دانند» با حدود هشتصد میلیون است.

خط ویژه

سرنوشت فیلم های محبوب منتقدان

كم پیش می آید كه یك فیلم هم محبوب منتقدان باشد و هم در اكران عمومی به فروش بالا دست پیدا كند. مربوط به سال های اخیر هم نیست و سابقه اش به پیش از انقلاب بازمی گردد. این فاصله حالا به اختلاف 16 میلیاردی رسیده است. در این میان البته ماجرای «خط ویژه» و « آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» متفاوت است. این دو فیلم هم از سوی منتقدان تحسین شده اند هم اكران شان«خوب» بوده. آن ها روی«خط ویژه» در بازه اكران نقدهای مثبتی نوشتند و در جشن هشتم انجمن منتقدان هم موفق به دریافت دیپلم افتخار بهترین فیلمنامه شد. فیلم مصطفی كیایی با فروش یك میلیارد و ششصد میلیون تومانی در رده ششم جدول فروش قرار گرفت و در جشنواره فجر گذشته سیمرغ بهترین فیلم از نگاه تماشاگران را بدست آورد. «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» در جشنواره فجر از سوی غالب منتقدان تحسین شد و حتی در جشن هشتم دیپلم بهترین بازیگر نقش اول مرد به مهدی فخیم زاده رسید.

فیلم البته اكران چشمگیری نداشت و با 900 میلیون تومان فروش در رده یازدهم جدول قرار گرفت. ذكر این نكته هم ضروری است كه هم «خط ویژه» و هم «آذر، شهدخت .. » جزو فیلم های عمری منتقدان قرار نمی گیرند و حمایت شان از این دو نسبی بوده. «آرایش غلیظ» اگرچه در جشن منتقدان جایزه ای كسب نكرد اما مورد تحسین منتقدان و روزنامه های سینمایی قرار گرفت. فروش هشتصد میلیونی فیلم حمید نعمت الله مثال خوبی برای وجود فاصله بسیار میان نظر منتقدان و ذائقه عمومی است. «چند متر مکعب عشق» دیگر فیلمی است كه در جشن هشتم منتقدان جایزه فیلمساز اول را بدست آورد اما فروش150 تومانی آن بیانگر این شكاف است. البته شرایط اكران را هم باید دلیل مضاعفی در این باره دانست. «زندگی مشترک آقای محمودی و بانو» هم مثال روشنی میان اختلاف سلیقه منتقدان و عامه مردم است. فیلم روح الله حجازی كه در زمان مدیریت سابق وزارت ارشاد ، مدتی به محاق رفت ، در اكران خصوصی توانست نظر منتقدان را جلب كند و پیش از اكران نقدهای رسمی و غیر رسمی در وصف آن نوشتند. حتی ترانه علیدوستی برای این فیلم تندیس مكمل انجمن منتقدان را گرفت اما فروش آن خیلی ناچیز بود: 550 میلیون تومان.

وضعیت برگزیده‌های فجر در اكران

فیلم‌های برگزیده جشنواره فجر سی‌ودوم در اكران سینماها آمار جالبی دارند. فیلم «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» در جشنواره سی‌ودوم توانست سیمرغ بلورین بهترین فیلم و بهترین فیلمنامه را به دست آورد اما در جدول فروش سینماها فروشش به یك میلیارد هم نرسید. «شیار 143» و «خط ویژه» هم كه مشتركا در جشنواره به عنوان بهترین فیلم از نگاه مردمی معرفی شده بودند در فروش هم تقریبا یكسان ظاهر شدند و هردو فروشی در حدود یك میلیارد و 500 هزار تومان در تهران داشتند و در جایگاه پنجم جدول فروش ایستادند. میزان فروش این دو فیلم نشان داد كه آرای مردمی جشنواره ، به نسبت آرای هیئت داوران، اهمیتی بیشتری در فروش دارند.

شكست ستاره‌ها

در یك جمله می‌شود گفت كه امسال، سال خوبی برای بازیگران ستاره‌‌ای مثل حامد بهداد و مهناز افشار و كارگردانهای ستاره مثل داریوش مهرجویی و مسعود كیمیایی نبود. فیلم‌های «متروپل» و «اشباح» از این دو كارگردان ستاره، فروششان روی هم به 400 میلیون هم در تهران نرسید. درباره مهناز افشار هم كه تصور می شد حضورش در«متروپل» و«بیگانه»، فروش آنها را تضمین كند قضیه كاملا متفاوت پیش رفت. این دو فیلم روی هم نتوانستند بیشتر از 500 میلیون بفروشند. درباره حامد بهداد وضعیت یك مقدار متفاوت است. حضورش در «زندگی جای دیگری است» منوچهر هادی، نتواست كاری برای فروش این فیلم انجام دهد و كاری كند تا مردم برای تماشای آن ترغیب شوند. نهایتا فیلم با فروشی معادل 380 میلیون، در اكران شكست خورد اما فیلم «آرایش غلیظ» بهداد در تهران نزدیك 800 میلیون فروخت. با مقایسه این دو فیلم می‌شود مطمئن شد فروش «آرایش غلیظ» نمی‌تواند چندان هم ارتباطی به محبوبیت بهداد داشته باشد.

اشباح

موفقیت رضا عطاران

رضا عطاران را می‌توان برنده بی‌چون و چرا در فروش امسال سینماها معرفی كرد. هر سه فیلمی كه او به عنوان بازیگر و كارگردان در آنها حضور داشت، امسال توانستند در جدول پرفروش‌ترین‌های سینما قرار بگیرند. «طبقه حساس» با فروشی معادل 3 میلیارد و 400 میلیون تومان در تهران بعد از «شهر موشها 2» پرفروش ترین فیلم امسال بود. درست است كه اسم كمال تبریزی به عنوان كارگردان «طبقه حساس» تاحدی توانست مخاطبان را برای تماشای آن ترغیب كند اما علت اصلی فروش این فیلم، بدون شك محبوبیت عطاران بود. عطاران با «ردكارپت» یك بار دیگر ثابت كرد كه نبض مخاطب را در دست دارد. این فیلم كه برخلاف سلیقه عامه مردم، فاقد قصه و بازیگران ستاره بود، صرفا به خاطر خود عطاران، یك میلیارد و 800 میلیون تومان در تهران فروخت. عطاران در «كلاشینكف» هم توانست موفقیت فروش فیلم را تضمین كند..

هنر و تجربه

جالب ترین اتفاق اكران سال 93 اضافه شدن گروه هنر و تجربه است. تعریفش اكران فیلم های «خاص پسند» است كه آثار قدیمی ، مستند و خاص را هم شامل می شود. مشابه چنین طرحی را در سال های نه چندان دور با عناوینی چون آسمان باز یا مخاطب خاص شاهد بودیم که هر دو هم با شكست مواجه شدند.«ماهی و گربه» و «پرویز» موفق ترین فیلم های این گروه است ولی آمار فروش این گروه اعلام نشده

منیژه خسروی

بخش سینما و تلویزیون تبیان