زبان و خلاقیت
برخلاف آنچه که بسیاری گمان میبرند بیان الفاظ و یا نوشتن صرفا کاری عادی و کسالتآور نیست. بلکه لازم است گوینده و یا نویسنده به شکلی خلاقانه دست به ابداع واژگان جدید بزند یا واژگان گذشته را به گونهای نوین و در بستری متفاوت استفاده کند.
ما با بهرهگیری از زبان با دیگران ارتباط برقرار میکنیم و با استفاده از کلمات و جملات به دنیای خارج پلی میسازیم و هرآنچه که در ذهنمان میگذرد را به دیگران انتقال میدهیم. ما حتی با استفاده از زبان فکر میکنیم. دنیای اندیشهی ما پر است از واژگانی که گاه با معناهایی که در دنیای خارج در جریان است هماهنگ است و گاه با توجه به تجربیاتمان معنایی متفاوت در متن ذهن و زندگی ما میدهد. زبان و چگونگی استفادهی ما از واژگان تا حد زیادی به میزان خلاقیت ما باز میگردد. انسانهای خلاق میتوانند با واژگان یکسان به گونهای متفاوت مقصود خود را به دیگران برسانند.
آیا تا به حال به این فکر کردهاید که تفاوت میان یک نویسندهی توانا و شهیر با دیگران در چیست؟ نویسندهای که با دنیای واژگان آشنا است قادر است معنایِ ذهنی خود را به گونهای متفاوت از سایرین به رشتهی تحریر دربیاورد. این در حالی است که شاید پیش از او افراد دیگری نیز به درک آن معانی نائل شده باشند اما بیان آن به شیوهای خلاقانه تنها میتواند توسط کسی صورت گیرد که با دنیای رنگارنگ واژگان، مفاهیم گوناگون و قابلیتهای زبانِ خود آشنایی دارد. او همان کسی است که میتواند به شیوهای متفاوت از دیگران همان چیزی را بیان کند که شاید پیش از این بارها بیان شده است. به این مشخصهی زبان باروری (productivity) میگویند: «یکی از مشخصههای تمامی زبانها این است که پیوسته در آنها گفتههای جدیدی به وجود میآید... برای بزرگسالان موقعیتهای تازهای بروز میکند یا چیزهای جدیدی باید توصیف شوند؛ بنابراین، کسانی که از زبان استفاده میکنند، باید برای ادای عبارتها و جملههای جدید، ماهرانه دانستههای زبانی خود را به کار گیرند.» (یول، 1985)
برخلاف آنچه که بسیاری گمان میبرند بیان الفاظ صرفا کاری عادی و کسالتآور نیست. بلکه لازم است گوینده و یا نویسنده به شکلی خلاقانه دست به ابداع واژگان جدید بزند یا واژگان گذشته را به گونهای نوین و در بستری متفاوت استفاده کند. واژگان بسته به اینکه در چه متنی قرار میگیرند و در کنار چه کلماتی گذاشته میشوند معانی متفاوتی پیدا میکنند.
از دیگر قابلیتهایی که زبانهای گوناگون در اختیار سخنورانشان میگذارند بهرهگیری از همآوایی (وقتی دو یا چند صورت دارای تلفظ مشابه میشوند)، همنامی (زمانی که یک صورت دارای معانی گوناگون میشود)، چند معنایی (هنگامی که یک واژه معانی گوناگون دارد و این معانی همه تا حدی به یکدیگر مربوطند) است.
سخنوران یک زبان در رشد خلاقیت در بطن یک زبان نیز دخیل هستند. به عبارت دیگر جدای از اینکه زبان در رشد خلاقیت در ذهن هر فرد و هم چنین در ارتباطات کلامی و نوشتاری ما دخیل است، ما نیز خود میتوانیم در رشد خلاقیت زبانِ مادری خود سهمی بزرگ ایفا کنیم. حافظ شیرازی برای نمونه شاعری بود که با بهرهگیری واژگانِ زبان پارسی، اشعاری را سرود که خدمت عظیمی به زبانِ پارسی کرد. اشعاری که از دلشان واژگانی که پیش از این بودند بارمعنایی متفاوت کسب کردند و گویی از نو متولد شدند. حافظ و همهی خلاقان در عرصهی زبان، با وجود اینکه از مصالحی یکسان استفاده کردند اما با توجه به شیوهی بهرهگیری و آرایش واژگان، بنای زبان را بیش از پیش مستحکم کردند.
منبع
1. یول، جورج (1389)؛ نگاهی به زبان؛ یک بررسی زبانشناختی، ترجمه: نسرین حیدری، تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت)