تبیان، دستیار زندگی
رسم تام تعریفی است که مشتمل برجنس قریب و عرض خاص باشد و اگر تعریفی مرکب ازجنس بعید و عرض خاص باشد آن را رسم ناقص می نامند، گاهی به جای تعریف یک مفهوم آن را شرح و توضیح می دهیم به این گونه تعاریف شرح الأسم یا شرح اللّفظ می گویند. ...
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : رضا هاشمی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اقسام تعریف(2)

اهداف کلی:

هدف از ارائه این بخش این است که دانش آموز:

1-  دو قسم دیگر تعریف رابشناسد.
2-  با مفاهیم و اصطلاحات این مبحث آشنا شود.
3-  بتواند برای هریک از انواع تعریف مثالی ذکر کند.

چکیده:

رسم تام تعریفی است که مشتمل برجنس قریب و عرض خاص باشد و اگر تعریفی. مرکب ازجنس بعید و عرض خاص باشد آن را رسم ناقص می نامند، گاهی به جای تعریف یک مفهوم آن را شرح و توضیح می دهیم به این گونه تعاریف شرح الأسم یا شرح اللّفظ می گویند.

اقسام تعریف:

تعریف به رسم به دو قسم است: تعریف به رسم تام و تعریف به رسم ناقص.

3- رسم تام:

رسم به معنی مطلق، سخنی است که باعث شناساندن غیر ذاتی امری شود. در تعریف رسمی، شئ را از طریق اعراض ملازم آن می شناسند. رسم تام با ضمیمه کردن (جنس قریب ) و (عرض خاص) فراهم می آید، به طوری که اوّلاً بر آن شئ صدق کند و ثانیاً مایه تمایز آن ازاغیار باشد، البته نه تمایز ذاتی. مانند(حیوان متعجّب) در تعریف انسان. این تعریف مشتمل است برجنس قریب انسان(حیوان) وعرض خاص آن(متعجّب) و لذا اوّلاً بر ماهیت انسان دلالت می کند (بالعرض) و ثانیاً آن را از سایر امور تمایز می بخشد(تمایز عرضی).

4- رسم ناقص:

رسم ناقص، تعریف به امور عرضی است که مانند رسم تام موجب تمایز شئ ازاموردیگر می شود و به همین جهت مشتمل بر عرض خاص است، امّا بر خلاف رسم تام با ضمیمه کردن (جنس بعید) و(عرض خاص) فراهم می شود. مانند جسم نامی (جنس بعید)، کاتب(عرض خاص) در تعریف انسان. تعریف رسمی در واقع شناسایی شئ است از طریق اوصاف عرضی که به منزله علائم بیرونی هستند. در حالی که تعریف حدی، شناسایی شئ از طریق ویژگی های ذاتی است.

شرح الأسم یا شرح اللّفظ:

گاهی به جای تعریف یک مفهوم آن را شرح وتوضیح می دهیم و به تحلیل آن می پردازیم به این گونه تعاریف شرح الأسم یا شرح اللفظ می گویند. این نوع تعریف در مواردیست که معرَّف ماهیت نداشته باشد، زیرا مفهومی که ماهیت ندارد، قطعاً جنس و فصل هم نخواهد داشت مانند مفهوم عدم که مصداقی ندارد پس نه وجود دارد و نه ماهیت لذا تعریفی که از مفهوم عدم داریم فقط تعریف شرح الأسمی خواهد بود، در نتیجه مفاهیمی که ماهیت خارجی ندارند مثل: سیمرغ، دریای جیوه، امکان، وجوب و... تنها تعریفی که در مورد آن ها می توان ارائه داد تعریف شرح الفظی است. (در منطق به این تعریف پرداخته نمی شود).

توضیح بیشتر:

تعریف اصلی همان حدّ تام است زیرا مقصود از تعریف شئ دو چیزاست: اوّل،تصور حقیقی معرِّف. به نحوی که در ذهن انسان صورت تفصیلی واضح آن حضور یابد. دوّم اینکه شئ معلوم درذهن انسان از اشیاء مشابه خود کاملاً متمایز باشد.

تحصیل این دو خاصیت فقط توسط حدّ تام ممکن است و اگر مورد اوّل مشکل باشد، باید به مورد دوّم اکتفا کرد که توسط حدّ ناقص و رسم تام و ناقص ممکن می شود و در هر حال اگر تعریف به حدّ تام ممکن نباشد باید به حدّ ناقص اکتفا کرد و بعد از آن به رسم و در آن هم رسم تام مقدّم بر رسم ناقص است.


مرکز یادگیری سایت تبیان - نویسنده: رضا هاشمی

تنظیم: مریم فروزان کیا