چگونه می توانیم مرهم دل عزیزان زهرا باشیم؟!
بچه که بودیم نزدیک محرم که می شدیم دست در دست پدر و مادرمان برای خرید پیراهن مشکی به بازار می رفتیم. بیشتر دوست داشتیم روی لباسمان عکس مشک، شمشیر یا ذو الجناح باشد. سربندهای سبز یا حسین، یا عباس و یا زینب بر سر میبستیم و از مادرمان می خواستیم با پارچه های متبرک کربلا برایمان مچبند بدوزند. بزرگترین آرزویمان این بود که تا پایان مجلس را بتوانیم بیدار بمانیم.
زیباترین بخش هیئت زمانی بود که سینه زنی آغاز میشد و ما نیز همراه سایر عزاداران دست بر سینه میکوبیدیم. دوست داشتیم پشت دسته حرکت کنیم. علم که میدیدیم شاد میشدیم. از دیدن اشک ریختنهای مادرانمان غمگین میشدیم و از خوردن غذای نذری خوشحال می گشتیم. همه چیز ساده و معصومانه بود. اما اکنون بزرگ شده ایم. دیگر اتفاقات به سادگی آن دوران نیست. دیگر درک کردهایم علت نذری دادنها، گریه کردنها، علم کشیدنها و سینه زدنها را. دیگر فهمیدهایم که امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) در سوگ جد بزرگوارشان سوگوارند و همه از کوچک و بزرگ در تلاشاند تا هم دردی خویش با امام زمانشان را اعلام دارند و مرهمی بر قلب نازنینش گذارند. اما ... اما در این میان برخی اعمال خواسته یا نا خواسته از شیعیان علی(علیه السلام) سر می زند که بی شک اماممان را شاد نخواهد ساخت و شاید اندوهش را بیشتر سازد. بیایید در محرم امسال توجهمان را بیشتر کرده و با حواسی جمع برای اماممان عزاداری کنیم.
یادآوری مساکین
محرم که می شود بانیان بسیاری، مسئولیت تأمین مخارج تهیه غذای هیئت ها را بر عهده می گیرند. هر کس در حد توان خویش سعی می کند اموال خویش را در راه امام حسین(علیه السلام) خرج نماید. این امر کاری است بسیار نیکو و سنتی است، حسنه. چرا که بسیاری از نیازمندان و گرسنگان آبرومند در این مجالس شرکت کرده و حداقل دهه اول محرم را با شکمی سیر سر بر بالین می گذارند. اما چه زیبا خواهد شد که اسبابی فراهم گردد برای آنکه افراد بی بضاعت بیشتری در این ایام سیر گردد. بسیاری از مردم غذای امام حسین(علیه السلام) را تنها به عنوان تبرک می خورند اما گروهی به واقع بدان محتاجند. خوردن این غذا برای گروهی تنها آرامش روحی به همراه خواهد داشت اما برای عدهای که شاید اندک نیز نباشند رفع گرسنگی و سلامت جسم را به ارمغان می آورد.
چه زیباست عمل آنان که در این شب ها نذر خویش را با تهیه غذا برای کارتن خوابها، زاغه نشینان و مسکینانی که می شناسند به جا می آورند. کاش به جای آنکه در یک دهه میلیون ها تومان خرج غذای نذری شود، که شاید در میان آن گرسنهای نیز سیر گردد، این سنت در طول سال جریان داشت و هر شب گروهی از بی بضاعتان شاد می شدند.
تمیز نگاه داشتن شهرها
چای، شیر کاکائو، شربت و غذای نذری جزء جدانشدنی ایام محرم و صفر، به ویژه دهه اول است. در سرمای هوا، به ویژه برای عابران پیاده و موتور سواران، خوردن یک لیوان نوشیدنی داغ، آن هم با نام آقا و مولایمان امام حسین (علیه السلام) بسیار گوارا و لذت بخش است. اما شاید کمتر حواسمان به رفتگری است که در این سرما و در زیر باران و برف کمر خم می کند تا شهر را دوباره زیبا سازد.
اگر هر یک از ما بر خود لازم بدانیم، نه تنها در محرم بلکه در تمام ایام سال، زباله های ولو کوچکمان را در سطل های زباله بیندازیم دیگر کمری به خاطر ما خم نخواهد شد و لبخند ما، با تلخی جان دیگری همراه نمی گردد.
همراهی یکدیگر در مجالس
به فکر دیگران بودن از جمله مواردی است که هر مسلمان باید بدان توجه نماید. این موضوع در هر زمان و هر مکانی می تواند نمونه های داشته باشد و در ایام محرم نیز موارد بسیاری از آن را مشاهده می کنیم. عزاداری برای امام حسین(علیه السلام) زیباتر می شود اگر تا آنجا که ممکن است جمع بنشینیم تا دیگری نیز کنار ما جا شود.
نیکوتر می شود اگر جوانی تکیه گاه خویش را به پیرزن یا پیرمردی دهد که با سختی خود را به مجلس رسانده و توان نشستن در میان را ندارد.
پسندیده تر خواهد شد اگر صدای گریه، بازی و یا حتی جیغ کودکان را تحمل کنیم تا مادری به خاطر فرزندش خردسالش از حضور در مجالس محروم نگردد و خاطره ای خوش برای کودک از چنین مجالسی در ذهنش حک گردد و موارد دیگری که شاید اندکی تأمل ما را در جهت سوگواری بهتر یاری رساند.
دسته های عزاداری
سنت رایج در فرهنگ عاشورایی آن است که دسته های عزای حسینی به خیابان ها می روند تا مردم در گوشه گوشه شهرها صدای حسین حسین گفتن عزاداران را بشنوند. اگر توان حضور در مجالس را ندارند این گونه یاد مولایشان کنند و اگر در خواب غفلت به سر می برند بیدار شوند. اما این سنت زیبا در کنار ثمرات فراوانی که داشته و دارد، اندکی از هدف اصلی خود دور شده است. چشم و هم چشمی در دسته ها دیده می شود. برخی به بزرگی دسته خود می بالند و عده ای به بزرگی علم و چهل چراغ هایشان. دیگر دسته بهترین مداح شهر را با گزاف ترین هزینه دعوت می کند و آن دیگری زنجیرزنان انبوه تری را می آورد.
در کنار تمام این ها اسف بارتر آنکه برخی دسته ها وسیلهای شدهاند برای خودنمایی برخی دختران و چشم چرانی بعضی پسران. راهی شده اند برای آغاز دوستی های اشتباه و انتخاب های بی سرانجام. کاش اندکی بیشتر حواسمان را جمع کنیم و زمام هوس هایمان را در دست گیریم و در این شب ها، با مجوز عزاداری برای امام حسین(علیه السلام) زخم بر قلب مولایمان نزنیم.
البته باید تشکر کنیم از دخترانی که به حرمت این ماه عزیز حجابشان را بیشتر رعایت می کنند. آرایششان را پاک می کنند و حرمت خون شهیدان کربلا را پاس می دارند. باید سپاسگزار پسرانی باشیم که جامه سیاه بر تن کرده و تمام وقت خویش را وقف برگزاری هر چه بهتر مراسم عزای حسینی می کنند. به جای ترانه و موسیقی، ندای حسین حسین از ماشینهایشان شنیده می شود و با نوشتن جملات زیبا در وصف مولایمان، چهره شهر را حسینی تر می نند.
نتیجه
در ماه محرم ندای حق، بیش از گذشته به گوش میرسد و دلها به سوی خدا جذب میگردد. هر کس در این ماه در تلاش است تا به گونهای نام خویش را در شمار عزاداران حسینی قرار دهد. اما باید حواسمان را جمع کنیم که برخی نکات بسیار حساس در این ماه وجود دارد که توجه نکردن به آنها میتواند بسیار آسیبزا باشد.
زینب مجلسی راد
بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
مطالب مرتبط:
طعامِ جانم را از سر کدام سفره عزاداری بردارم؟!
3مدال ویژه حضرت علی اکبر علیه السلام
جرقه ای که محرم در دل ما می زند!