روایت بازیگر نقش عماد از معراجی ها
شاید بتوان گفت تنها در سریال «آسمان همیشه ابری نیست» نقشی را بازی کرد که وجه منفی در آن دیده میشد. او در سریال «معراجیها» نقش یک دانشجوی تشکلی را بازی میکند که با تامل و تعقل بیشتری نسبت به دیگر دانشجویان عمل میکند. با او درباره حضورش در سریال مسعود دهنمکی و نزدیک شدن به نقش عماد و کنترل بازیاش در صحنههای پرازدحام به گفتوگو نشستیم.
عماد در سریال «معراجیها» سعی میکند در همه حال رفتارهای مناسبی از خود بروز و ظهور بدهد اما گاهی درصدی خطا و اشتباه دارد که این امر او را باورپذیرتر کرده است.
شخصیت عماد در شرایطی که در دانشگاه پیش میآید سعی میکند رفتارهای پخته نشان بدهد. در موقعیتی که دانشجوها در برابر هم قرار گرفتند و بحرانهایی که در فیلمنامه شکل میگیرد، طبیعی است که او هم دربرخی مواقع خطا کند زیرا عماد آدم واقعی است و مثل همه آدمهای دیگر درصدی اشتباه دارد. سعی کردیم عماد را خاکستری کنیم و از سفید بودن دربیاورم. عماد یک پله متفاوتتر و بالاتر از بچههای تشکل است. اساس ماجرا و شخصیت عماد اینگونه بود و من تنها سعی کردم ریتم را حفظ کنم و تر و تمیز اجرا کنم.
در صحنههای شلوغ که درگیریهای دانشجویان رخ میدهد یا تشییع پیکر شهدا چگونه بازیها کنترل میشد؟
در صحنههای شلوغ تلاشم روان بازی کردن و باورپذیری شخصیت است، تلاش کردم حق عماد را ادا کنم. ما در فضای جمعی تا جایی که میشد سعی میکردیم متمرکز باشیم. در کل کار فشار وحشتناکی را تحمل کردیم زیرا تایم زیادی در روز کار میکردیم اما همه تلاش میکردیم ابتدای صبح سر صحنه درباره شخصیتها به جمعبندی برسیم. دو، سه روز اول تحلیل شخصیت داشتیم و نموداری از وضعیت عماد ترسیم کردم. هر روز هم درباره اتفاقاتی که قرار بود تصویربرداری شود گپ میزدیم. هر زمانی که فرصت پیدا میکردیم با هم سر و کله میزدیم و دیالوگهایی که حفظ کرده بودیم را تمرین میکردیم و با همان لحنی که باید اجرا میکردیم دیالوگها را پاسکاری میکردیم و تا زمانی که جلوی دوربین میرفتیم ادامه داشت. فرصتی نبود که از دست بدهیم به این دلیل که شروع فیلمبرداری با سکانسهای مربوط به دفتر تشکل بود. روزانه 10 سکانس را میدادند که باید در تشکل فیلمبرداری میشد.
عماد را که خواندم یک نمودار شخصیت مثل هر کاراکتر دیگری که بازی آن به من محول میشود برای خودم ترسیم کردم. بخشی از این نمودار سر صحنه شکل بیشتری پیدا کرد، وقتی با بداههگوییهای امیر نوری مواجه شدم یا با بداههگوییهای مهران رجبی و جنسهای مختلف بازی دوستان مواجه شدم.
حضور پرتعداد هنروران در تمرکز بازیگران تاثیر منفی نداشت؟ بسیاری معتقدند در صحنههای شلوغ تمرکز بازیگر بسیار سخت صورت میگیرد.
به عقیده من همانقدر که حضور هنرورها میتواند مخرب باشد بر تمرکز بازیگر نیز موثر است و مفید هم خواهد بود زیرا آن همهمه و شلوغی و ازدحامی که به وجود میآید و در جو کار قرار میگیریم در ایجاد حس و انتقال آن به بازیگر و تمرکز موثر است. آن شلوغیها و تنشهایی که در لحظه شکل میگیرد به من کمک میکند. من سعی کردم از اتفاقاتی که در محیط اطرافم رخ میدهد بهترین استفاده مطلوب از آن فضا داشته باشم و کاری شسته و رفته ارائه دهم.
چگونه به شخصیت عماد که قشری از جامعه ما را تشکیل میدهد و حساسیتهای خاصی هم دارد نزدیک شدید؟ در فیلمنامه فراز و فرودهای شخصیت عماد مشخص بود؟
عماد را که خواندم یک نمودار شخصیت مثل هر کاراکتر دیگری که بازی آن به من محول میشود برای خودم ترسیم کردم. بخشی از این نمودار سر صحنه شکل بیشتری پیدا کرد، وقتی با بداههگوییهای امیر نوری مواجه شدم یا با بداههگوییهای مهران رجبی و جنسهای مختلف بازی دوستان مواجه شدم. نمودار عماد تغییراتی داشت و به هرچه بهتر شدن این شخصیت کمک کرد. من سعی کردم نمودار اصلی ذهنم از عماد را داشته باشم و با آن پیش بروم. تمام تلاشم این بود که شخصیت عماد بهرغم همه اعتقاداتی که دارد و زوایای تیز و تندی که دارد برای مخاطب سمپاد و باورپذیر باشد. به نظرم اینگونه میتوانستم در اجرا حق شخصیت عماد را ادا کنم.
هدایت آقای دهنمکی در صحنههای شلوغ چگونه بود؟ چطور ایراد بازیهای تیم بازیگر را میگرفتند؟
مدل کار ایشان اینگونه نبود که روی ریزهکاریها خیلی کلنجار بروند. هنرپیشه حرفهای باید گلیم خودش را از آب بیرون بکشد. صبحها که سرصحنه بودیم بخشهایی که باید فیلمبرداری میشد را مرور میکردیم، وقت میگذاشتند و با همه بازیگران مجزا گفتوگو میکردند. سکانسهایی که باید گرفته میشد را با حس و حال اجرا میکردیم، اضافه و کم میکردیم. وظیفه خود بازیگر بود که درست نقش را از آب دربیاورد. با شرایطی که در سریال میبینید هیچ کارگردانی نمیتواند روی بازی هریک از بازیگران نقشهای اصلی کنترل داشته باشد. فیلمبرداری با 6 دوربین انجام میشد و مجال این نبود اشتباهی از بازیگر سر بزند. باید هر بازیگری خودش بتواند سعی کند تر و تمیز کار کند. اجازه اشتباه برایمان وجود نداشت زیرا دوربینهای مختلف حرکات بازیگر را ضبط میکردند به همین دلیل کار تمرکز بالایی را میطلبید. به قول امیر نوری، بازیگری مانند خلبانی است، اشتباه کنی فرصت از دست رفته است و قابل برگشت نیست. باید متمرکز میبودیم و برای اینکه تمرکز بیشتری پیدا کنم شب قبل روی فضاهایی که قرار بود کار کنم تمرکز میکردم.
نقش یک بسیجی را بازی کردید که طیفی از جامعه تعلق خاطر به این قشر دارند. چقدر بسیجیها را میشناسید؟
بهشخصه آدمی اجتماعی هستم و با طیفهای مختلف جامعه دوستی و آشنایی دارم. با روحیهای که در خود سراغ دارم قاعدتا در جامعه با آدمهای مختلف مواجه میشوم، با افرادی از جنس عماد ممکن است سفر رفته باشم یا همدانشکدهای بودهام. من روحیهای دارم که آدم اجتماعی هستم و با طیفهای مختلف جامعه دوستی و آشنایی دارم. برای رسیدن به نقش عماد خواهناخواه معادلهایی داشتم تا به باورپذیری عماد کمک کند. عماد در وجودم شکل گرفت. به عنوان بازیگر وقتی مسوولیت یک نقش را برعهده میگیرم تلاش میکنم به درستی آن را ارائه دهم. نقش باید در ذهنم شکل بگیرد، بعد آن را قبول میکنم، اگرنه قبول نمیکنم. اگر نقشی را قبول کنم، وفادارانه آن را ایفا میکنم و تا در نقش به پختگی و جاافتادگی و باورپذیری نرسم آن را قبول نمیکنم. به نظرم عماد وجوه مختلفی داشت و باورپذیر بود که آن را قبول کردم و تلاش کردم آن را باورپذیر بازی کنم.
منبع: وطن امروز