4مرحله تا ازدواج موفق
اجزای یک رابطه پایدار
هر رابطه متقابلی شامل چهار مرحله زیر میباشد که هر کدام را توصیف خواهیم کرد: «دیدن، به دل نشستن، آشنایی، صمیمیت».
-دیدن: شامل اولین تماسهای چشمی و سطحی است که بین دو نفر اتفاق میافتد. در این مرحله تعامل دختر و پسر با هم شروع میشود. ممکن است این تعامل موقت باشد (مثل یک رابطه کاری) یا طولانیمدت (مثل نامزدی).
-به دل نشستن: مرحله به دل نشستن مهمترین مرحله برای استحکام یک رابطه است. در روابط دوسویهای که اجباری برای آنها نیست (مثل دوستی و نه رابطه کاری) ممکن است به سرعت از این مرحله عبور کنند. در صورتی که این احساس قوی باشد باعث میشود با میل و رغبت به طرف فرد مقابل برویم و زمانی که ضعیف و یا در حد هیچ باشد باعث میشود با اکراه و حتی نفرت و اجبار ارتباط را برقرار کرده و یا ادامه دهیم.
-آشنایی: مرحله آشنایی شامل آشنا شدن با خصوصیات، ویژگیها و شخصیت یکدیگر میباشد. در این مرحله افراد به دنبال نقاط مشترک، تفاهم و علاقهمندیهای مشترک میگردند و هر چه این ویژگیهای مشترک بیشتر باشد زودتر به مرحله بعدی یعنی صمیمیت وارد میشوند.
-صمیمیت: آخرین مرحله یعنی صمیمیت به قوی شدن و عمیق شدن رابطه میانجامد. اعتماد، رازداری، دلواپس شدن برای طرف مقابل، ابراز احساسات و ... همگی در این مرحله رخ میدهند.
ازدواجی که دوره شناخت متقابل در آن طولانیتر باشد اما در عینحال شامل به دل نشستن نیز باشد و طرفین یکدیگر را بشناسند و بپسندند. در آینده به بررسی این مدل خواهیم پرداخت
مرحله مهمی که جا میافتد!
در یک رابطه غیرسنتی و دوستی قبل از ازدواج که با هیجانات و احساسات شدید همراه است معمولا فرآیند زیر اتفاق میافتد: «دیدن، به دل نشستن، صمیمیت». ملاحظه میکنید مرحله آشنا شدن در این ارتباط یا خیلی سریع رد میشود و یا اصلا اتفاق نمیافتد! دختر و پسر یکدیگر را ملاقات میکنند، جذب یکدیگر میشوند، ممکن است بهسرعت با هم صمیمی شوند و یا با در نظر داشتن خصوصیات سطحی (مثل علاقه به فیلم مشترک، متولد ماه فلان بودن و ...) به سرعت از این مرحله گذر کنند غافل از اینکه بیشترین شناخت باید در این مرحله رخ دهد. روشن است که این نوع ازدواج معایب زیادی دارد.
در یک ازدواج سنتی محض که زن و شوهر بدون هیچ آشنایی و یا در حد یک یا دو جلسه خواستگاری، به سرعت سر سفره عقد مینشینند چه اتفاقی میافتد؟ تقریبا فرآیندی مشابه این مراحل مشاهده میشود: «دیدن، صمیمیت».
معایب و مزایا؛
همانطور که مشاهده میشود، دو نوع حالت ممکن است. آشنایی و شناخت در این رابطه در کار نیست. البته این آشنایی بهتدریج و پس از ازدواج به دست میآید. اما دیگر کار از کار گذشته است و حتی اگر طرف مقابل زمین تا آسمان با معیارهای ازدواجمان فرق داشت باید شرایط را پذیرفت و کنار آمد. همچنین ممکن است ازدواج به حدی سنتی باشد که حتی اجازه ندهند دختر و پسر همدیگر را ببینند. بنابراین به دل نشستنی نیز در کار نیست و یا اگر باشد خانوادهها برای تصمیمگیری سریع چنان دختر و پسر را در فشار میگذارند که ممکن است تصمیمگیری عجولانه شود. پس این نوع ازدواج نیز معایب خاص خود را دارد.
کدام یک بهترند؟
در واقع هر دو دارای معایب خاص خود هستند. من در اینجا مدل دیگری از ازدواج را پیشنهاد میکنم که معایب این دو نوع ازدواج را کمتر دارد. ازدواجی که دوره شناخت متقابل در آن طولانیتر باشد اما در عینحال شامل به دل نشستن نیز باشد و طرفین یکدیگر را بشناسند و بپسندند. در آینده به بررسی این مدل خواهیم پرداخت.
برگرفته از باشگاه مجردها