تبیان، دستیار زندگی
آیا بعد از چاوز سهم رجعت به احمدی نژاد خواهد رسید؟ آیا احمدی نژاد می تواند رجعت کند؟ و نفر بعدی که خواهد بود؟
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

احمدی نژاد هم رجعت می‌کند؟


بعد از چاوز سهم رجعت به احمدی نژاد خواهد رسید؟ آیا احمدی نژاد می تواند رجعت کند؟ و نفر بعدی که خواهد بود؟


احمدی نژاد

احمدی نژاد در گفتگوی تلویزیونی خود در پاسخ به سوالی از مرتضی حیدری که در آن به سال آخر دولت اشاره شد گفت" از کجا می دانید که یک سال به آخر دولت مانده؟"  آن زمان ذهن ها همه به سمت انتخابات 24خرداد متمایل شد و اینکه دولتی ها برنامه هایی برای مدل پوتین- مدووفی ایرانی دارند اما با گذر از آن تاریخ و ماجرای رد صلاحیت ها، دیگر خبرخاصی نشد، شاید گفته جدید الهام رمز گشای آن حرف باشد!

خانواده الهام رویکردی خاص در حمایت از محمود احمدی نژاد و دولت وی دارند زمانی فاطمه رجبی در ابتدای دولت نهم کتابی را می نویسد با عنوان" احمدی نژاد، معجزه هزاره سوم" و حال خود غلامحسین الهام در اظهار نظری در همایش گرامیداشت سوم تیر گفته است:  " در آینده ای نزدیک احمدی نژاد که به تبعیت از امام زمان هوشمندانه نائب او را تبعیت کرد انشاءالله در رجعتی دیگر همراه با امام زمان حکومت دیگری را پیگیری خواهد کرد".

شاید با دیدن این جملات اولین نکته ای که به ذهن مخاطب متبادر می شود این چند جمله است: " تردید ندارم که او بازخواهد گشت و به همراه همه صالحان و حضرت مسیح(ع) و تنها باقیمانده از نسل پاکان، انسان کامل، خواهد آمد و جامعه بشری را در استقرار صلح و عدالت کامل و مهربانی و کمال یاری خواهد کرد" قسمتی از پیام تسلیت احمدی نژاد به مناسبت درگذشت هوگو چاوز، مسئله رجعت برای اولین بار در دولت بدین مناسبت مطرح شد که با واکنش ها و حواشی بسیاری هم روبرو گردید اما این تنها خط از بحث رجعت در درون دولت نبود.

گویا این مسئله در گفتمان دولت جایی خاص دارد و قطاری فراهم است تا دوستان به صف رجعت کنندگان بپیوندند! بعد از چاوز خبری در رسانه ها مطرح شد که تکذیب شد البته اینبار نه رجعت چاوز بلکه رجعت یکی از دوستان رئیس جمهور. فردی که از او به عنوان لیدر جریان انحرافی نام برده می شود در جایی مدعی شده بود که در جریان انتخابات بعدی به ریاست جمهوری خواهد رسید، شهید شده و در نهایت به همراه چاوز رجعت خواهد کرد. اما فارغ از اینکه این خبر صحت داشته یا از پایه دروغ است، اظهارات اخیر نشان می دهد که به طور کلی چنین دیدگاه هایی در دولت وجود دارد.

این اظهار نظرها نه تنها امتداد راه خدمتگزاری دولت و گفتمان سوم تیر نیست بلکه شاید به نوعی دفاع بد هم محسوب شود. بهتر است هزینه های دولت را در راه فرهنگ سازی خدمت رسانی و عمل در خدمت به مردم در مدت باقی مانده مصروف کنند و الا این بحث ها دردی از جامعه دوا نمی کند و قدری به رئیس دولت دهم نمی افزاید

البته این تنها گفته چالش برانگیز دولتی ها نبوده  و گویا گفتمانی خاص درباره مسائل دینی در دولت وجود دارد و دولتی ها نیز سعی در مخفی نگه داشتن آن نداشته و از چالش انگیزی که به واسطه طرح ایتگونه مسائل پیش می آید، واهمه ای ندارند. اما قبل از آنکه به دنبال آن باشیم که آیا چنین موضوعی پیرامون رجعت احمدی نژاد محقق خواهد شد یا خیر ، باید از این رفتار دولت رمز گشایی شود. رفتاری که نه تنها شخص رئیس جمهور بلکه اطرافیان وی نیز دامن زننده به آن بودند و آن اصراری است در ورود دولت به حوزه هایی که مورد تخصص آنها نیست و بر خلاف توصیه ها، پرداختن به حواشی که دولت را از اصل دور می دارد و امری اشتباه است.

احمدی نژاد

معمولا یک فرد در همه زمینه ها صاحب تخصص نیست و باید با مشورت با دیگران در امور خارج از توان و معلومات خود مبادرت کند اما دولتی ها در مواردی از جمله معارف دینی اصرار دارند تا خود وارد شده و استنباط های خود را مطرح کنند.این رویکردها که اغلب مبتنی بر تکیه به عنصر روحانیت نیز نمی باشند نکات تلخی از تاریخ ایران را به انسان یاد آوری می کنند.

دولتی ها همیشه از اینکه جریان انحرافی نوعی توهم مخالفان و حرفی بدون سند است، گفته اند اما باید توجه داشت همیشه اثبات یک نکته اینچنینی نیاز به مدرک و بیان دلایلی خاص ندارد بلکه برای وجود انحرافاتی در گفتمان دولت، می توان به همین امور ظاهرا  جزئی بسنده کرد. اظهار نظرهای شاز و به دور از تعهد و تخصص، خود نوعی انحراف است. انحرافی که بارها تذکر داده شد اما گوشی بدان بدهکار نبود. باید پرسید واقعا دولتی ها چه صلاحیتی در خود می ببینند که وارد این مسائل می شوند، مسائلی ای که ورود به آن نه تنها باری از دوش دولت بر می دارد بلکه هزینه هایی را هم به آن تحمیل می کند و در سرعت دولت در خدمت رسانی چون سرعت گیری هایی می ماند که روند را  کند خواهد کرد.

اما آیا واقعا احمدی نژاد رجعت خواهد کرد؟

مسئله رجعت آرزویی است که مومنین در سر می پرورند تا در ساخت دولت مهدوی با حضرت صاحب الامر همراه و همگام باشند اما با گذر از اینکه این گفتمان هیچ نفعی برای دولت و شعار خدمت آن ندارد و درگیر چنین مسئله ای شدن نیز انحراف از اولویت های اصلی و اصول است؛ رجعت در نگاه دولت مانند سایر مباحث دینی با نگاهی خاص مطرح می شود آیا این نگاه به رجعت در کنار همان نگاهی قرار خواهد گرفت که معتقد است چاوز هم می تواند رجعت کند نگاهی که در تریبون نماز جمعه به خواندن چهار کتاب بیشتر توصیه شد!

باید پرسید واقعا دولتی ها چه صلاحیتی در خود می ببینند که وارد این مسائل می شوند، مسائلی ای که ورود به آن نه باری از دوش دولت بر می دارد بلکه هزینه هایی را هم به آن تحمیل می کند و در سرعت دولت در خدمت رسانی چون سرعت گیری هایی است که روند را  کند خواهد کرد

مطرح  کردن این امور شاهد دیگری بر گفتمان انسان گرایی خاص دولت دارد. چندی پیش در اینباره مطلبی با عنوان " زنده باد کدام بهار و کدام انسان" بر روی سایت قرار گرفت که بیانگر این موضوع بود که نگاه این افراد در جایگاه دولت به انسان دیدگاهی خاص و غیر کاربردی است که باید اصلاح شود. نگاهی برگرفته از مشی و قرائت شخصی تا متکی به روحانیت دیدگاهی که چاوز را در کنار صفات خوب انسانی ای که دارد با چشم پوشی از سایر عملکردهایش، از رجعت کنندگان عنوان می کند، دیدگاهی که گویا نگاه لیبرالیسم را در زمینه فرهنگی دنبال می کند.

احمدی نژاد

محمود احمدی نژاد بسته به عملکرد، میزان تدین و آرزو و مطالبه ای که در درون خود دارد می تواند امتیاز رجعت را کسب کند یا بالعکس اما  قضاوت در این مورد و پیگیری آن امری بیهوده به نظر می رسد.  آنچه مهم به نظر می رسد این است که به فلسفه رجعت بر گردیم اینکه در ابعادی از این فلسفه این موضوع مطرح است که عده ای از مومنین که آرزوی خدمت و همراهی در دولت مهدوی را دارند رجعت می کنند، با این وجود بهتر است دولتی ها اکنون بیش از این گمانه ها و انتصابات! با خدمت به مردم در تمامی شئون اقتصادی ،فرهنگی،اجتماعی و...  و  آنچه امروز در راستای تحقق آرمان های انقلاب اسلامی در راه رسیدن به حکومت مهدوی بر دوش دارند را به بهترین نحو به انجام رسانده و گفتمان بهار که از آن دم می زننند را اکنون بهاری نگاه دارند. برخی از عملکرد ها دولت که از نقاظ ضعف آن نیز محسوب می شود در ویژگی های دولت مهدوی و رجعت کنندگان جایی نخواهد داشت از جمله برخی از بداخلاقی های سیاسی که مورد عتاب رهبری هم واقع شد، عدم تبیعیت کامل از ولی فقیه در عمل  و....

دولت اگر خصوصیات مثبت را در خود نهادینه کند، این ضعف ها را برطرف نماید و گوشه ای از دولت بهار انسان ها را به مردم بچشاند حتی اگر رجعتی صورت نگیرد اجر آن شاید می توان گفت کافی خواهد بود. در توجیه ای جالب! تکذیبه ای دادند که منظور از رجعت، آرزوی بازگشت رئیس جمهور در آینده در عرصه سیاسی بوده است اما چه به معنای رجعت و چه بازگشت، این اظهار نظرها نه تنها امتداد راه خدمتگزاری دولت و گفتمان سوم تیر نیست بلکه شاید به نوعی دفاع بد هم محسوب شود. بهتر است هزینه های دولت را در راه فرهنگ سازی خدمت رسانی و عمل در خدمت به مردم در مدت باقی مانده مصرف کنند و الا این بحث ها دردی از جامعه دوا نمی کند و قدری به رئیس دولت دهم نمی افزاید چه بسا این رویکرد، تنها در خرافه گرایی جامعه ،دور شدن از اصل و دین ستیزی ها نقش داشته باشد.

امیر رضوانی

بخش سیاست تبیان