تبیان، دستیار زندگی
ریچارد گر بازیگر و هنرمند فعال حقوق بشری، هیچگاه آرام و قرار ندارد و در همه حال مدام در تكاپو است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

هنرمند و قدرت اخلاقیات

نگاهی به زندگی و جدیدترین اثر ریچاردگر، «داوری»


ریچارد گر بازیگر و هنرمند فعال حقوق بشری، هیچگاه آرام و قرار ندارد و در همه حال مدام در تكاپو است. طوری كه گاه حتی فرصت غذاخوردن هم ندارد. جدیدترین فیلم او «داوری» (Arbitrage) كه در آن نقش یك مرد 60 ساله ثروتمند و سرمایه‌دار را دارد، یكی از بهترین اجراهای او در سال‌های اخیر به حساب می‌آید كه برایش نامزدی گلدن گلوب را هم به همراه داشت.

فیلم داوری

جالب آنكه هر چند ریچارد گر در طول چهل سال بازیگری‌اش بسیار مورد ستایش قرار گرفته است اما مردان آكادمی اسكار هرگز به این بازیگری كه انتقادات صریحی به سیاست‌های روز داشته است، توجهی نشان نداده‌اند و او با وجود داشتن كارهای قابل توجه در كارنامه خود، هرگز به عنوان نامزد اسكار انتخاب نشده است. البته خود او توجهی به این موضوع ندارد و همیشه می‌گوید: «این چیزها برایم مهم نیست. اگر به من مربوط باشد، صادقانه بگویم، اینها بر من تأثیری ندارد. من مجبورم تا حدودی دور از نظر باشم پس ترجیح می‌دهم همین طور پیش برود.»

اما رسیدن به چنین مقصودی برای این بازیگر 63 ساله چندان ساده نیست. زیرا وی همواره در هر نقشی كه بوده است، مركز توجهات قرار گرفته و هنوز هم با وجود موهای نقره‌ای‌اش هر كارگردانی خواهان به كار گرفتن او است.

تصادف ساختگی

اما حكایت نقش‌آفرینی او در «داوری» چیز دیگری است. او در این فیلم نقش یك سرمایه‌دار را بازی می‌كند كه متهم است چندین میلیون دلار از سرمایه‌اش را در یك صحنه تصادف ساختگی از دست رفته، نشان داده است. داستان «داوری» داستان قدرت اخلاقیات است و نشان می‌دهد كه چگونه این آدم و امثال او از قدرت نفوذ سیاسی و قانونی خود استفاده می‌كنند  تا خود را از گرفتاری‌هایی كه درگیر آنها هستند، نجات دهند. گر با هنرمندی تمام چهره یكی از این گونه افراد را در قالب میلر به تصویر می‌كشد. او درباره میلر كاراكترش در داوری می‌گوید: «او از هر جهت كه حساب كنید، كار خود را خوب بلد است و یك حرفه‌ای تمام عیار است. او دارای ثروت عظیمی است و قادر است، هر چیزی را كه شما آرزوی آن را دارید و هر آنچه را كه از آن تنفر دارید، یك جا داشته باشد، اما خب در عین حال مثل همه مردم است. او نیز همه مشكلاتی را كه هركس می‌تواند داشته باشد، دارد.»

كاراكتر پیچیده

ریچارد گر در مزرعه‌ای در سیراكیوز در حومه نیویورك بزرگ شد. پدرش یك بیمه‌گذار و مادرش خانه‌دار بود و همین بیمه‌گذار بودن پدرش باعث شده است وی كاملاً با كاراكتر افرادی مثل میلر آشنایی كاملی داشته باشد. كسانی كه مثل كیسه مشت‌زنی زمان ما هستند. گر به همین دلیل به جای آنكه این كاراكتر را كاراكتری پیچیده و منفور نشان دهد، او را مثل آدم‌های حقیقی این دسته نشان می‌دهد كه ظاهری فریبنده دارند و هر كسی را جذب می‌كنند. طوری كه مخاطب در طول فیلم آرزو می‌كند، پیروزی نهایی با او باشد. گر درباره‌ كاراكترش توضیح می‌دهد كه: «این كاراكتر، كاراكتری مشمئز كننده و رذل نیست. انتخاب هوشمندانه‌ این بود كه این كاراكتر را كسی مثل هر كدام از خودمان نشان دهیم. او مثل یك آینه است. وقتی می‌خواهیم مقابل او جبهه‌گیری كنیم، ناگهان خودمان را در او باز می‌یابیم.»

داستان «داوری» داستان قدرت اخلاقیات است و نشان می‌دهد كه چگونه این آدم و امثال او از قدرت نفوذ سیاسی و قانونی خود استفاده می‌كنند تا خود را از گرفتاری‌هایی كه درگیر آنها هستند، نجات دهند

در مضیقه

البته این همیشه آسان نیست كه ادعاها و اعتراض‌های یك بازیگر ثروتمند هالیوود را كه ثروت‌اش به زعم ما می‌تواند به میلیاردها دلار برسد، راحت درك كنیم. بویژه ریچارد گری كه در پیشینه خود تجربیات بودایی را دارد و یك بودایی و ساده زیست محسوب می‌شود و در عین حال عین ریگ پول خرج می‌كند. او سال 1994 به خاطر یك آگهی تبلیغاتی در تایمز حاضر شد 20 هزار پوند خرج كند تا بر حقایقی در زندگی شخصی‌اش تأكید كند و جلوی شایعات را بگیرد، اما حالا آن دوران گذشته است و او دیگر آن درآمدهای كلان برای فیلم‌هایی مثل «عروس فراری» و «اولین شوالیه» را ندارد. طوری كه گاه حتی به نظر می‌رسد در هالیوود امروز در مضیقه است.

مقداری طمع كار

شاید او به این دلیل امروز به اینجا رسیده است كه زمانی وارد حرفه بازیگری شد كه فیلم‌هایی مثل «روزهای بهشت» ساخته ترنس مالیك (كه سنگ بنای بازیگری او را در اواخر دهه 70 بعد از چند سال شروع ناموفق بنیان گذارد) فیلم‌هایی كاملاً عادی و نرمان تصور می‌شدند و پرداخت‌های كلان كم كم او را از مسیری كه داشت، منحرف كرد. خود او اقرار می‌كند: «متنفرم بگویم اما همه ما یك مقدار طمع كار بودیم. من سراغ پروژه‌هایی می‌رفتم كه پرداخت‌های كلان خوبی داشتند. فیلم‌هایی كه مشكل بودند اما استودیوها بنابر دلایل بسیار علاقه‌مند به ساختن آنها بودند و مردم نیز برای دیدنشان لحظه شماری می‌كردند، اما الان خیلی چیزها تغییر كرده است. همه ما می‌خواهیم كاملاً مراقب و مترصد باشیم كه چگونه می‌توان در جهان جدید خود را حفظ كرد. الان اگر بخواهید سراغ چنین پروژه‌هایی بروید، معلوم نیست كسی آن را بپذیرد.»

عصر آرامش

اما این طمع كاری اكنون جای خود را به آرامش داده است كه بخشی از آن به دلیل آموزه‌های تبتی او است. او كه سال‌ها رابط هالیوود و دالایی‌لاها، رهبر بوائیان تبت بوده است، از سال 1978 با این مكتب آشنا شد. یعنی زمانی كه سفری كوتاه به نپال داشت. ریچارد گر بعدها چنان تحت تأثیر بودائیسم قرار گرفت كه مۆسسه خانه تبت را كه بنیادی غیر سودآور است، با هدف معرفی فرهنگ و  آموزه‌های تبتی بنیان نهاد.

بخش سینما و تلویزیون تبیان


منبع: بانی‌فیلم آنلاین