تبیان، دستیار زندگی
در ادامه جریان حضور بازیگران چهره در تئاتر این بار نوبت به نیکی کریمی رسیده است . بازی نیکی کریمی در شام با دوستان با انتقادهایی همراه است . انتقادهایی که نیکی کریمی را هم وادار به واکنش کرده است .
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : مجتبی شاعری
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

خانم کریمی تئاتر ما جهان سومی نیست


در ادامه جریان حضور بازیگران چهره در تئاتر این بار نوبت به نیکی کریمی رسیده است . بازی نیکی کریمی در شام با دوستان با انتقادهایی همراه است . انتقادهایی که نیکی کریمی را هم وادار به واکنش کرده است .

شام با دوستان

حالا چند سال است که برای جذب مخاطب در تئاتر از چهره های مطرح سینمایی استفاده می شود. حتی نمونه هایی از میان کارگردانان سینما بوده اند که بدون هیچ سابقه ی تئاتری، نمایشی را روی صحنه برده اند که از این میان، داریوش مهرجویی و کیومرث پوراحمد چهره های شناخته شده تری هستند. این رسم نوظهور در میان بازیگران چهره ی سینما رونق بیشتری دارد. منتقدین این شیوه ، ادله ای دارند که در جنجال های مطبوعاتی، بخش فنی انتقادشان گم می شود.  بی تردید بازیگران چهره ای که سابقه ی تئاتری ندارند، مفهوم این انتقاد را تاب نمی آورند، خصوصاً این که در بیشتر موارد، پیش از اجراء، سیل انتقادها به طرف بازیگر و کارگردانی که او را انتخاب کرده ، هجوم می آورد.

در سینما این امکان وجود دارد که عوامل سازنده ی یک فیلم اعم از فیلم نامه نویس و کارگردان و بازیگران و ... بتوانند قضاوت دوباره ای درباره ی کارشان داشته باشند. اما این امر برای بازیگر تئاتر به سختی اتفاق می افتد. بازی در تئاتر مثل تصویر در آینه ی تختی است که به محض نتابیدن نور از شیء به آینه، از دست می رود. تصویر مجازی قابل ثبت و حفظ کردن نیست. بازیگر تئاتر اگر الفبای نقش بازی را نداند، نمی تواند در مورد بازی اش قضاوت کند. به ویژه این که همیشه برای بازیگران چهره عده ای مشوق همیشگی وجود دارند که در هر شرایطی برای کف زدن و هورا کشیدن آماده اند.

مهم ترین هدفی که از حضور یک بازیگر چهره ی سینما در تئاتر، می توان در نظر گرفت، رونق سالن های نمایش است. تئاتر مخاطب خاص خود را دارد. تئاتر یک هنر دور همی است. عاشقانی دارد که قسمت اعظمشان جوانان علاقه مند به تئاتر و سینما هستند.

آن هایی که می آیند و تئاتر می بینند که چیز یاد بگیرند و آرزوهای سال های بعدشان را روی صحنه ببینند. گروهی از این جوان ها با پای گذاشتن به میان سالی و از دست رفته دیدن آرزوهایشان تماشای تئاتر را هم رها می کنند. در مجموع تئاتر مثل سینما، هنر خانوادگی محسوب نمی شود. هنر خانوادگی هم اگر باشد برای بخشی از تئاتر است که بیشتر به تئاتر آزاد موسوم می شود. تئاترهای کمدی یا سیاه بازی از معدود بخش های هنر نمایش است که جنبه ی خانوادگی شدن را بیشتر از گونه های دیگر داراست.

حضور بازیگر چهره فقط برای این مهم است که تماشاچی های غیرحرفه ای تئاتر بیایند و برای دیدن بازیگری روجلدی از تئاتر لذت ببرند.

با این وجود منتقدین حضور بازیگران چهره در تئاتر، این خطر را گوشزد می کنند که یکدست نبودن فرم بازی ها که ریشه در قرائت از متن نمایشی دارد، آهسته آهسته باعث دگردیسی تئاتر شود. آن وقت در چند سال بعد با تئاتری مواجهیم که دیگر تئاتر نیست. استحاله شده است و باید به دنبال نامگذاری جدید برای هنر یا شبه هنری جدید باشیم. به هر حال پیش داوری در این موضوع هم کمکی به تئاتر نمی کند. این روند ادامه خواهد داشت و شاید در چند سال بعد خیلی عادی هم به نظر بیاید و دیگر به دانش آموخته های تئاتری یا هنرآموزان نمایش هم دیر به دیر نوبت بازی و اجرا برسد

تئاتری که رادی و مرزبان و بیضایی دارد، رحمانیان و چرمشیر و پسیانی دارد، نمی تواند تئاتر جهان سومی باشد

با این حال هر دو گروه این مناقشه باید اصول حرفه ای را رعایت کنند. اهل تئاتر که خود را دلسوز هنر نمایش در ایران می دانند ،بهتر است به جای واکنش های تخریب کننده، برای آموزش این گروه بازیگران فکری داشته باشند. آن وقت با واکنش های تند و تیز هم مواجه نخواهند شد.

در نشست خبری نمایش شام با دوستان که آیدا کیخانی آن را کارگردانی کرده است، خانم نیکی کریمی طوری پاسخ این انتقادها را می دهد که فقط به تنش در فضای تئاتر منجر نمی شود. نوعی تخاصم است و از آن مهم تر نادیده انگاشتن تلاش های اهل تئاتر این سرزمین محسوب خواهد شد .

به زعم نیکی کریمی ایجاد محدودیت ها در حضور بازیگران چهره در تئاتر نوعی نگاه جهان سومی است و در عین حال تئاتر جهان را مبرا از این دیدگاه می داند. بهتر بود که خانم کریمی این طرح کلی و استناد به تئاتر جهان را با مصداق های مشخص تری عنوان می کرد.

اولاً که تئاتر ایران تئاتر جهان سومی نیست، تئاتری که رادی و مرزبان و بیضایی دارد، رحمانیان و چرمشیر و پسیانی دارد، نمی تواند تئاتر جهان سومی باشد. اگر سینمای امروز ایران پشتوانه ی حضورهای جهانی دارد و برای همه شناخته شده است بخش عمده ای از این موفقیت را در مدیون هنر تئاتر این سرزمین است. تئاتر در ایران همه جانبه رشد کرده است،درست است که امروز مشکلاتی دارد ( بی نظم و بی برنامه است. تبعیض در آن زجرآور است که اتفاقاً به همین دلیل حضور بی پروای سینمایی ها در آن است که اگر تبعیض وجود نداشت اجراهای ایران شهر به گروه های اصیل تئاتری هم واگذار می شد  تئاتری هایی در ایران شهر اجازه ی حضور دارند که نامی هم در سینما دست و پا کرده باشند) اما با این حال هنوز هنر قابل تاملی به شما می آید . تئاتری که بازیگران و کارگردان های زیادی دارد که در بهترین تئاترهای خارج از ایران نمایش روی صحنه می برند نمی تواند جهان سومی باشد.

اگر بسیاری از کشورها تئاتر وارداتی را تنها در شیوه های اجرا و کارگردانی ارتقا داده اند، تئاتر در ایران علاوه بر رعایت اصول جهانی اش ، به فرمی بومی و ایرانی هم رسیده است.

هم سو با شیوه های اجرا، ادبیات نمایشی هم در ایران پیشرفت کرده است. امروز بیضایی و ساعدی و رادی  مقلدینی در نوشتن نمایش نامه دارند و این نشانه تاثیر فرهنگ بومی تئاتر برای هنر آموزان آن دارد .  چطور از یک هنر جهان سومی این همه نام به دست می آید. هنوز که هنوز است اهالی مطرح سینما به یک ستایش بزرگان تئاتر دلخوش دارند. منتظرند ببینند چرمشیر و رحمانیان در مورد متن نمایشی شان چه نظری می دهند. حتماً در فضاهای سینمایی که امثال نیکی کریمی بسیار حضور داشته است، نوع احترام ویژه به همکاری چون پسیانی را به جهت کسوت و دانش تئاتری اش  احساس کرده است.

ثانیاً این که اگر خانم کریمی در مسیر دانش آموختگی تئاتر قرار گرفته بود و یا مثل یک هنرآموز تئاتری الفبای درام را تعلیم دیده بود، با این اطمینان تلاش این گروه  را جهان سومی نمی خواند. یک بازیگر تئاتر یا دانشجوی آن، مشق های زیادی می کند.  نمایش نامه های زیادی می خواند و در مسیر خواندن نمایش نامه ناچار است روان شناس، فیلسوف و جامعه شناس بشود. قرائت از متن نمایشی با مرارت به دست می آید. بازیگر تئاتر فقط اعتماد به نفس روی صحنه را تمرین نمی کند، حالات مختلف انسان هایی را تجربه می کند که الفبایش جز از راه سختی کشیدن به دست نمی آید.

مجتبی شاعری

بخش سینما وتلویزیون تبیان