تبیان، دستیار زندگی
«جیوز»، شخصیت اصلی داستان‌های وودهاوس، در داستان‌های انگلیسی طرفداران زیادی دارد و در بسیاری از آثار وودهاس ردپایی از او و حرکات خنده‌دارش دیده می‌شود. شخصیتی که علاوه بر کتاب‌های این نویسنده به برنامه‌های سینمایی و رادیویی نیز راه یافته و شهرت زیادی را ب
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

طنز ناب انگلیسی

گفت و گو با «بابک واحدی» نخستین مترجم آثار «پی. جی. وودهاوس» در ایران


«جیوز»، شخصیت اصلی داستان‌های وودهاوس، در داستان‌های انگلیسی طرفداران زیادی دارد و در بسیاری از آثار وودهاس ردپایی از او و حرکات خنده‌دارش دیده می‌شود. شخصیتی که علاوه بر کتاب‌های این نویسنده به برنامه‌های سینمایی و رادیویی نیز راه یافته و شهرت زیادی را برای خالقش رقم زده است.

«بهترین آواز»

«بهترین آواز» مجموعه‌داستانی کوتاه از نویسنده‌ی طنزپرداز انگلیسی، «پی. چی. وودهاوس» است. از این نویسنده پیش از این در ایران اثری ترجمه نشده بود و مجموعه‌ی مذکور نخستین کاری‌ست که به فارسی ترجمه و منتشر شده. وودهاوس را بیشتر به خاطر داستان‌ها و رمان‌هایی می‌شناسند که با محوریتِ شخصیتِ «جیوز» نوشته شده.

«بهترین آواز» ترجمه‌ای است از اثری که در سال 1926 منتشر شد و «جیوز» در آن حضور دارد. داستان‌های این مجموعه را می‌توان جزو آثار مطرح طنز دنیا به شمار آورد که نویسنده و شخصیت‌هایش هنوز در ایران شناخته شده نیستند.

«جیوز»، شخصیت اصلی داستان‌های وودهاوس، در داستان‌های انگلیسی طرفداران زیادی دارد و در بسیاری از آثار وودهاس ردپایی از او و حرکات خنده‌دارش دیده می‌شود. شخصیتی که علاوه بر کتاب‌های این نویسنده به برنامه‌های سینمایی و رادیویی نیز راه یافته و شهرت زیادی را برای خالقش رقم زده است.

در این اثر، «برتی»، مردی ثروتمند و سبک‌سر، به همراه خدمتکارش که همان شخصیت مطرح داستان‌های وودهاوس است، به منزل عمه‌ خود می‌رود. عمه‌ای که مهمان مهمی دارد و از برتی می‌خواهد تمام تلاش خود را برای گذاشتن تاثیر مثبت بر مهمان ویژه‌اش بکند. نویسنده تمام این حوادث را در کنار هم قرار می‌دهد تا موقعیت‌هایی خنده‌دار پیش بیاورد.

«بهترین آواز»، شامل دو داستان به نام‌های «جیوز و فاجعه قریب‌الوقوع» و «جیوز و بهترین آواز» است؛بابک واحدی، مترجم این اثر، به دلیل آشنا نبودن مخاطب ایرانی با شخصیت  داستان‌های وودهاوس، عنوان کتاب را به انتخاب خود «بهترین آواز» برگزیده است.

پلام گرِنویل وودهاوس Pelham Grenville Wodehouse (1975 - 1881) طنزنویسِ انگلیسی، چندین رمان، مجموعه داستان کوتاه و نمایشنامه‌ی موزیکال در کارنامه‌ی بالغ بر هفتاد سال نویسندگی خود دارد. در خانواده‌ای اشرافی به‌دنیا آمد و داستان‌هایش هم، به‌رغم تحولات سیاسی و اجتماعی بسیاری که در زمان حیاتش رخ دادند. و نیز زندگی در فرانسه و آمریکا، اغلب روایتگرِ مناسبات و رفتار و زندگی آدم‌های طبقه‌ی اشراف انگلیس‌اند. کارهای او را هم هم‌عصرانی چون رودیارد کیپلینگ و هم نویسندگان معاصری چون داگلاس آدامز و زدی اسمیت بسیار ستوده‌اند. وودهاوس را بیش‌تر به‌خاطر داستان‌ها و رمان‌هایی می‌شناسند که با محوریت شخصیتِ جیوز نوشته؛ این کتاب دو تا از همین‌دست داستان‌های اوست.

کتاب «بهترین آواز» را «بابک واحدی» ترجمه کرده که ترجمه‌ای روان، دلنشین و خواندنی‌ست. این کتاب به همت انتشارات «کتاب‌سرای نیک» منتشر شده. به همین مناسبت گپ و گفتی کوتاه با مترجم انجام داده‌ایم که می‌خوانید.

***

اغلب مترجمان، به خصوص در آثار اولی که ترجمه می‌کنند، سراغ نویسندگانی می‌روند که نوعی شناخت کلی درباره‌ی آن‌ها در قشر کتاب‌خوان وجود داشته باشد. اما شما سراغ نویسنده‌ای رفتید که هیچ اثری از او در ایران ترجمه نشده بود. این انتخاب به هر حال نوعی ریسک به شمار می‌رود. درباره‌ی انتخاب این نویسنده بگویید. چرا «وودهاوس» را انتخاب کردید؟

درست نیست که قصدی بتراشم برای انتخاب نویسنده‌ای ناشناس (البته فقط در ایران) برای آغاز راه ترجمه. دلیل انتخاب وودهاوس برای ترجمه پس از خواندن داستان اول از سه داستان این کتاب که از میان ده‌ها داستان این نویسنده بزرگ انگلیسی دست‌چین شده، پیدا شد؛ ساده بگویم، یک دل سیر پیش خودم خندیدم. همین بود که آستین بالا زدم و از بین چندین و چند کتاب کوچک قطع پالتویی که روی میز بود و من چند تای‌شان را برای خواندن برداشته بودم، این یکی را شروع کردم. و باید اعتراف کنم اگرچه خیلی کند پیش می‌رفتم، دانشم از انگلیسی جوابم کرده بود، و هرازچندگاه دست‌به‌دامان اینترنت و انجمن‌های آن‌لاین مترجمان آن‌ورآبی وودهاوس می‌شدم، از ترجمه جمله‌به‌جمله‌اش لذت می‌بردم و چند ماهی با همین چند ده صفحه زندگی کردم. از این مجموعه کتاب دیگری هم ترجمه کرده‌ام (آهن، پتاسیم، نیکل اثر پریمو لِوی) که اتفاقاً آن هم در ایران ناشناخته مانده، به همان‌ اندازه وودهاوس دِین بزرگی بر گردن ادبیات جهان دارد، و همان‌قدر نثرش دشوار و پر از اصطلاحات غریب است.

دلیل انتخاب وودهاوس برای ترجمه پس از خواندن داستان اول از سه داستان این کتاب که از میان ده‌ها داستان این نویسنده بزرگ انگلیسی دست‌چین شده، پیدا شد؛ ساده بگویم، یک دل سیر پیش خودم خندیدم. همین بود که آستین بالا زدم و از بین چندین و چند کتاب کوچک قطع پالتویی که روی میز بود و من چند تای‌شان را برای خواندن برداشته بودم، این یکی را شروع کردم.

کاری که از «وودهاوس» ترجمه کردید، زیرمجموعه‌‌ی بسته‌ای چند ده جلدی‌ست؛ مجموعه‌ای که آثار نویسندگان بزرگ دیگری هم در آن هست. درباره‌ی این مجموعه بفرمایید و آثاری که از نویسندگان مختلف در آن قرار گرفته.

این مجموعه را نشر خوش‌سلیقه پنگوئن که همیشه نشان داده علاقه زیادی به تدارک مجموعه‌های خوش‌رنگ و لعاب و خوش‌محتوا دارد، به مناسبت 70 سالگی خودش تهیه کرده بود. جعبه‌ای شکیل پر از کتاب که سال 2005 منتشر شد و 70 جلد کتاب کم‌ورق و ارزان‌قیمت با طرح‌ جلدهای شگفت‌انگیز توی آن بودند. خواندن کتاب‌های این مجموعه سفری است که خواننده را با بهترین‌های ادبیات جهان آشنا می‌کند (البته نه همه‌ی بهترین‌ها!) و با آثاری از کسانی چون آلبر کامو، رولد دال، هومر، جورج اوروِل، زیگموند فروید، نابوکوف، ویرجینیا ولف، جاناتان سافران فوئر، اسکات فیتزجرالد، گابریل گارسیا مارکز، ترومن کاپوتی، جان اشتاین‌بک، پریمو لوی، جان آپدایک و خیلی‌های دیگر.

دبیر مجموعه چه کسی بود؟ در انتخاب‌های شما مۆثر بود یا اینکه هر مترجمی بنا به ذوق و علاقه، کارش را انتخاب می‌کرد؟

این مجموعه را آقای امرایی برای نشر کتاب‌سرای تندیس تدارک دیده بودند. جناب امرایی خودشان به مترجم‌ها پیشنهادهایی می‌دادند اما در اوایل کار که هنوز گزینه‌های زیادی روی میز دفتر تندیس بود، مترجم‌ها حق انتخاب بیشتری داشتند، چندتایی کتاب را می‌بردند، می‌خواندند و اگر دوست داشتند دست به کار می‌شدند. جا دارد از این فرصت برای تشکر و قدردانی از آقای امرایی که بی‌ زحمت‌های ایشان این کار به هیچ‌کجا نمی‌رسید، استفاده کنم.

از این مجموعه چند جلد منتشر شد؟ چرا ادامه پیدا نکرد؟

با تلاش‌های انتشارات تندیس و آقای امرایی چندده‌تایی از کتاب‌ها ترجمه و منتشر شدند. چندین جلد هم تا جایی که اطلاع دارم مدت‌هاست هنوز دست برادران/خواهران وزارت ارشاد را می‌بوسند. شاید همین مشکلات مجوز، و بعدها مشکل همه‌گیر گرانی روزافزون کاغذ و مشکلات دیگر بود که این مجموعه را متوقف کرده. درهرحال امیدوارم هرچه‌زودتر کار دوباره از سر گرفته شود، این مجموعه به سرانجام برسد و بشود آن مجموعه منحصربه‌فردی که قرار بود بشود.

یکی از سختی‌های کار در ترجمه‌ی آثار «وودهاوس»، دوری زبان آن نسبت به زبان معاصر است. احتمالا برای پیدا کردنِ معنی بعضی از کلمات یا اصطلاحات ساعت‌ها وقت گذاشته‌اید. ضمن اینکه طنزِ پنهان و آشکار اثر هم باید در زبان فارسی نمود پیدا کند و این هم از دیگر مشکلات ترجمه‌ی این نوع کارهاست.

درست است، کار سختی بود؛ ترجمه اصطلاحاتی که غرابت کمی با انگلیسی ادبیات امروز امریکا و انگلیس دارند، یافتن لحنی که به لحن شوخ، ول‌انگار و در عین حال فاخر و اشرافی راوی داستان‌های وودهاوس نزدیک باشد و نیز تمیز دادن لحن و ادبیات جیوزِ نوکر با ووسترِ ارباب. برای آن‌که از پس کار برآیم، دو کار کردم: اول این‌که اقتباس تلویزیونی سال 1990 کلایو اِکستون از داستان‌های جیوز را دانلود کردم و دیدم، و بعد هم انجمنی یافتم که مترجمان آثار وودهاوس به زبان‌های مختلف دنیا در آن با هم به گپ‌وگفت می‌نشینند.

درباره‌ی آثاری که زیر چاپ یا در دست دارید بگویید.

در حال حاضر مجموعه داستانی از اِرسی سوتیروپولو، از مهم‌ترین نویسندگان معاصر یونان و تنها کسی که توانسته دو جایزه ادبی معتبر یونان را هم‌زمان به خانه ببرد، با عنوان «استاد دروغ‌های کوچک» را نشر افسون خیال در دست چاپ دارد. مدتی هم هست که دارم روی داستان‌های دیگر ‌وودهاوس کار می‌کنم؛ نویسنده‌ای که گمانم تا پایان عمر افسون نوشته‌هایش رهایم نخواهم کرد. رمانی پولیتزردار هم از استیون میلهاوزر، نویسنده امریکایی، در دست دارم که کار ترجمه‌اش دارد تمام می‌شود.

فرآوری: رویا فهیم

بخش کتاب و کتابخوانی تبیان


منابع: وبلاگ طوبا، ایبنا، کتابسرای تندیس