چه کسانی اقتصاد را گِل آلود میکنند؟
تنها نگاهی داریم به سیاستها و سخنهای مهمترین نهاد اقتصادی کشور یعنی بانک مرکزی؛ بیش از دو هفته است از اعلام پیشفروش سکه این بانک و بیش از ده روز از اعلام طرح جدید ارزی این بانک میگذرد.
کدام یک از این دو تا کنون با جزییات دقیق و زمان اجرای مشخص و از زبان یک نفر سخنگو بیان شده است؟ آن هم درباره نهادی که خود سکاندار اقتصاد کشور است؛ یعنی باید باشد اگرچه اکنون نیست. اصلاً اگر قرار نبود اکنون جزییاتی از این طرحها مشخص شود، چرا رسانهای شدند؟
آب گل آلود همیشه به معنای این نیست که برخی در حال سوءاستفاده از شرایط و بستن بار خود هستند؛ هرچند در بیشتر موارد و در اقتصاد ما اینگونه است که هر جا آبی گل آلوده است، پس آن ماهی گیرانی قهار هستند که طعمههای خود را با مهارت هر چه تمامتر و ارزیابیهای دقیق از میزان گل آلودی آب بیرون میکشند. اما آب گل آلود گاهی مانع از آن میشود که ماهیگیران عادی به روزی معمول خود برسند.
این روزها اقتصاد ما شرایط سیاست ما را گرفته و عدم شفافیت در اقتصاد کشور به حدی زیاد شده که حتی معمولترین اقدامات اقتصادی هم با ریسکهای بالا روبهرو میشود. البته این عدم شفافیت در اقتصاد کشور موضوع امروز و دیروز نیست؛ موضوعی است که سالهاست کشور درگیر آن است و سیاستها اقتصادی که نه کلانشان مشخص است و نه خردشان، منجر به آن شده که همواره آب اقتصاد کشور به درجات گوناگون گل آلود باشد.
اما نکته در اینجاست که به تازگی این میزان گل آلودگی اقتصاد کشور به اعلی درجه خود رسیده و جالب در این میان آن است که بالا رفتن این عدم شفافیت نه به گردن آن دست از ماهیگیران معروف است، بلکه خود مسئولان اقتصادی کشور مسبب اصلی این عدم شفافیت در اقتصاد هستند.
واضح است که سیاستهای اقتصادی این روزها در کشور، نه به شکل مرزهای کلان و نه در قالب خطوط خرد و جزیی به هیچ وجه شفاف نیست
به عبارتی هرچند تا پیش از این نیاز بود فرصت طلبان خود اقدام به گیج و گنگ کردن فضای اقتصادی برای بهره برداری کنند، امروز مسئولان اقتصادی با سیاستهای نسنجیده و بعضاً زودرس خود، چنان فضای اقتصاد کشور را دچار ابهام کردهاند که باید گفت، زحمت بسیاری را از دوش فرصتطلبان و دلالان اقتصادی (به معنای اعم کلمه) برداشتهاند!
سیاستهای اقتصادی این روزها در کشور، نه به شکل مرزهای کلان و نه در قالب خطوط خرد و جزیی به هیچ وجه شفاف نیست. برای درک این مورد، هیچ نیازی هم به دانش اقتصادی نیست و هر فرد با هر درجه از اطلاعات و تنها با نگاهی به وضعیت بازار کشور و تیتر اخبار و حجم بالای مصاحبهها و ضد و نقیض گوییها متوجه میشود که این آشفته بازار است و نه اقتصاد.
این روزها در اقتصاد هر کسی گویا علم و درفش خویش را برداشته است. بانک مرکزی در یک سو طرح میدهد و مجلس در سوی دیگر، رئیس جمهور یک چیز میگوید و وزیر چیز دیگر، هر روز طرح و لایحه و پیشنهاد و تأیید و تکذیب و هزاران حرف و سخن دیگر در تیتر اخبار و روزنامهها دیده و شنیده میشود که واقعاً جای شگفتی دارد.
آن سوی کسی کاری میکند که این سویتر، دیگری لغو میکند، آنجا تصمیمی گرفته میشود که اینجا آن را نمیپذیرند و تصمیم دیگر میگیرند. در این فضا چه کسی برد میکند؟ فرصت طلبان اقتصادی یا مردم عادی؟
تنها نگاهی داریم به سیاستها و سخنهای مهمترین نهاد اقتصادی کشور یعنی بانک مرکزی؛ بیش از دو هفته است از اعلام پیشفروش سکه این بانک و بیش از ده روز از اعلام طرح جدید ارزی این بانک میگذرد. کدام یک از این دو تا کنون با جزییات دقیق و زمان اجرای مشخص و از زبان یک نفر سخنگو بیان شده است؟ آن هم درباره نهادی که خود سکاندار اقتصاد کشور است؛ یعنی باید باشد اگرچه اکنون نیست. اصلاً اگر قرار نبود اکنون جزییاتی از این طرحها مشخص شود، چرا رسانهای شدند؟
این روزها اقتصاد ما شرایط سیاست را گرفته و عدم شفافیت در اقتصاد کشور به حدی است که حتی معمولترین اقدامات اقتصادی هم با ریسکهای بالا روبهرو میشود
اصلاً بپرسید که سیاستهای کلان پولی بانک مرکزی چیست؟ نه در حرف و سخن، بلکه در عمل. واقعاً چه کسی میداند که اکنون بانک مرکزی چه میکند و در آینده میخواهد چه کاری کند؟ فعال اقتصاد و مردم عادی که قصد دارند در این آشفته بازار، بخشی از سرمایه خود را به کار انداخته و یا اصلاً به زندگی روزمره خود بپردازند، چگونه باید برای حتی یک ساعت آینده خود تصمیم بگیرند؟
حتی با کمی چشمپوشی میتوان از این هم فراتر رفت و مشکلات اعم اقتصادی این روزها را نیز به گردن همین عدم شفافیت در سیاستها و تصمیم گیریها انداخت. در جایی که حرف و سخن مسئولان اقتصادی کشور تا حد سرسام آوری ضد و نقیض است و عمری کوتاه دارد و به سرعت تغییر و تحول مییابد، آیا جای تعجب است که تورم کشور و این چنین با سرعت افزایش یابد و از دست کسی هم کاری بر نیاید؟ شاید در وهله نخست یک چنین قیاسی منطقی نباشد، اما به روشنی میتوان ارتباط اینها را با کمی موشکافی بیان کرد.
آب گل آلود این روزهای اقتصاد کشور بیش از همه ناشی از گل آلودگی ذهن و بیان و عمل مسئولان اقتصادی کشور است. در جایی که نهادهای بزرگ اقتصادی و مسئولان ارشد خود نمیدانند چه میخواهند و چه میگویند، جای هیچ تعجبی نیست که دلالان بازار و فرصت طلبان خون مردم را در شیشه کنند و هر روز سهم بیشتری از این فضای آشفته ببرند. اختلاس و فساد و رانت خواری، گاهی ذهن خلاق و هوشمند و مریض نمیخواهد، کافی است مسئولان اقتصادی کشور سردرگم و بلاتکلیف و دستپاچه باشند.
هم در این فضا است که کم کم راه برای اظهار نظر همگان باز میشود و هر کسی احساس میکند که باید برای اقتصاد کشور نسخه بپیچد. نسخههایی که در خلاء تصمیم گیری صحیح و مشخص مسئولان، گاهی هم به عمل منجر میشود و آشفته اقتصاد را آشفتهتر میکند!
منبع : تابناک