تبیان، دستیار زندگی
بسیاری هستند که مشکلات امروز اقتصاد ایران را از ناحیه یک دولت و یا افراد خاص می دانند ولی واقعیت به عقیده ی نگارنده این گونه نیست
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : محمد شهاب
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ام المصائب تولید کشور چیست؟


بسیاری هستند که مشکلات امروز اقتصاد ایران را از ناحیه یک دولت و یا افراد خاص می دانند ولی واقعیت به عقیده ی نگارنده این گونه نیست.


تولید در اقتصاد  ایران از همان ابتدا بر اساس حرکت روی منحنی هزینه  ی کل کوتاه مدت بنا نهاده شده بود، و این در حالی بود که کشورهای توسعه یافته خیلی قبل تر به این نتیجه رسیده بودند که حرکت روی منحنی هزینه کل کوتاه مدت تولید را به فنا و نیستی تبدیل خواهد کرد.

تولید

استراتژی که برای ایران پیچیده شده بود حتی از حرکت روی منحنی هزینه  کل کوتاه مدت نیز بدتر بود و آن گره زدن وابستگی بود که این وابستگی خود سبب میشد که سرمایه های فیزیکی مجانی کشورهای توسعه یافته، توسط ایران خریداری و برای ایران هزینه و منافعش را کشورهای توسعه یافته ببرند...

و این سبب میشد که به طور مدام منحنی هزینه ی کل کوتاه مدت ایران به سمت بالا شیفت پیدا کند و این یعنی منحنی هزینه ی کل ایران که ماهیت آن همان منحنی عرضه ی اقتصاد را دارد پر شیب شود.

پر شیب بودن منحنی عرضه اقتصاد چیزی جزء انعکاس عدم انعطاف پذیری تولید و میل شدید به افزایش قیمت ها به دلیل ضعیف بودن تولید نیست.

بحث در این جا بسیار است که به نظر نمی توان به کنه آن در یک یادداشت اشاره کرد، کوتاه سخن آنکه آنچه به اسم تولید در اقتصاد ایران شکل گرفت بر پایه چیزی بنا نهاده شده بود که هزینه ی ثابت و کمک کننده برای تقویت بنگاه نبود بلکه بر پایه ی سرمایه های فیزیکی خریداری شده ای بنا نهاده شده بود که نتیجه ی اش این بود که در واقع تولید بدون تکیه گاه قوی شکل بگیرد و این یعنی درون مایه تولید در اقتصاد ایران تهی و خالی بود و آنچه امروز از افزایش قیمت ها و رکود شاهد هستیم رونمایی از این درون مایه تهی است که با نقدینگی پوشش یافته بود.

دولت امروز اگر کسری بودجه داشته باشد توان پوشش این نقص بزرگ تولید که همان تهی بودن تولید از پایه درست و اساسی است را ندارد و این سبب میشود که دست به اقداماتی بزند که بیش از پیش به ضرر اقتصاد و در جهت درآمدزایی کوتاه مدت باشد

آنچه امروز مشکلات را ایجاد کرده است همه به ضعف تولید برمیگردد، استراتژی های غلطی که به اسم صنعتی سازی توان استفاده از ظرفیت های داخلی را از ما گرفت. به گونه ای که با خیل عظیم نخبه نتوانستیم از نخبگان در جهت ارتقاء بنیه های تولیدی خود استفاده کنیم

آنچه امروز مشکلات را ایجاد کرده است همه به ضعف تولید برمیگردد، استراتژی های غلطی که به اسم صنعتی سازی توان استفاده از ظرفیت های داخلی را از ما گرفت. به گونه ای که با خیل عظیم نخبه نتوانستیم از نخبگان در جهت ارتقاء بنیه های تولیدی خود استفاده کنیم.

تمام بحث بر سر این است که تولید در ایران به صورت نگاه کوته بینی پایه گذاری شد، به تولید کنندگان یاد دادند که با پول سرمایه فیزیکی و کارگر بخرند و بر اساس آن تولید کنند در حالی که این شیوه ی تولید دوام نمی آورد مگر با افزایش قیمت ها، کاهش سود در این روش تولید حتمی است، وقتی کاهش سود داشته باشیم انگیزه های مولد گری نیز کاهش می یابد در ثانی تا کی می توان قیمت ها را افزایش داد؟ تا کی می توان کاستی ها را با پول پوشاند؟ نمی شود، نمی توان این راه برای تولید را ادامه داد، راهی برای تولید مناسب است که به جای افزایش هزنیه ها، کاهش هزینه ها را در جلوی پای تولید کنندگان بگذارد.

استراتژی که برای ایران پیچیده شده بود حتی از حرکت روی منحنی هزینه ی کل کوتاه مدت نیز بدتر بود و آن گره زدن وابستگی بود که این وابستگی خود سبب میشد که سرمایه های فیزیکی مجانی کشورهای توسعه یافته، توسط ایران خریداری و برای ایران هزینه و منافعش را کشورهای توسعه یافته ببرند

کاهش هزینه های متوسط بلند مدت این چیزی است که تولید در کشورهای غربی بر اساس آن شکل گرفته اند، تولید در غرب بر اساس انتقال هزنیه کل کوتاه مدت و حرکت روی هزینه ی کل بلند مدت کم شیب ( حرکت روی  قسمت نزولی منحنی هزینه ی متوسط بلند مدت) شکل گرفته است، در این مسیر تولید هزینه های متوسط روز به روز کاهش می یابد و سود را افزایش می دهد، در این روش تولید، قیمت ها خیلی کم افزایش می یابد ( چون حرکت روی منحنی هزینه های کل بلند مدت کم شیب صورت می گیرد) به همین دلیل تورم را در حد 2 تا 3 درصد برای کشورهای غربی ایجاد می کند... ولی در ایران هزینه های کل کوتاه مدت  با خرید سرمایه فیزیکی و استهلاک به بالا شیفت می کند و این یعنی منحنی هزینه ی کل بلند مدت شیب بسیار تند دارد و این ها یعنی نابودی صد در صد انگیزه های سرمایه گذاری.

تولید

حقیقتا امروز به خوبی، تولید تهی و بی پایه بودن تولید برملا شده است، از این جهت می توان این بر ملایی را  فرصت طلایی برای اقتصاد ایران دانست که با رو شدن ام المصائب خودش به فکر راه چاره ای بیفتد.

سرمایه های انسانی در ایران هنوز هستند، و امروز بهترین فرصت است که نگذاریم آینده ی اقتصاد ایران آنی شود که کشورهای غربی پیش بینی آن را کرده اند.

پیش بینی غرب برای اقتصاد ایران این است که ایران به بازاری برای کالاهای خارجی تبدیل شود و با ورود بانک های خارجی  و تولید کنندگان خارجی به راحتی منابع ملی به تاراج گذاشته شود.

باید پایه های دانش را در تولید مستقر کرد، کالاهای سرمایه ای را بومی کند و با تکیه بر دانش، این خود باشیم که سرمایه های فیزیکی جدید خلق می کنیم، نباید مدام یک کالای سرمایه ای تولید کرد، ما به جای تجهیزات و وجه سخت افزاری باید سراغ خلاقیت و تفکر و نرم افزار امر باشیم...این رویه کمکی خواهد بود به بهبود اقتصاد ایران از طریق کم شیب کردن منحنی هزینه ی کل بلند مدت.

محمد شهاب

بخش اقتصاد تبیان


مطالب مرتبط:

رهایی از دام اقتصاد پولی

تولیدزدایی به جای تولیدزایی؟!

هیچ وقت برای هیچ اقتصادی چیزی به نام بن بست وجود ندارد...

چرا پول‌ها به سمت تولید نمی‌رود؟

چرا کیفیت تولید داخلی پایین است؟