نقش اخلاق در تولید ثروت و افزایش درآمد
همه مردم از رونق كسب و كار و افزایش درآمد شان خرسند و شادمان میشوند. البته برای عدهای ارزشهای مادی اهمیت بیشتری داشته و حاضراند همه چیز را فدای پول كنند؛ ولی بعضی دیگر اینطور نبوده و نمیتوانند به بهای تباهی حقوق دیگران و رواداشتن اجحاف و ستم بر مردم به توسعه درآمد برسند.
به هرحال عموم مردم چه با مراعات ارزشهای اخلاقی و چه بدون توجه به آن، افزایش درآمد را دوست دارند و این در حالی است كه تعالیم اسلامی اصول اخلاقی ویژهای را میآموزد كه عمل به آنها موجب وسعت رزق و افزایش درآمد است. بنابراین دین خاتم راه دستیابی به توسعه مادی را فراهم و معرفی كرده است. زیرا این مطلوبی طبیعی و به حق است و سزاوار نیست كه دین مدعی كمال و جامعیت دنیا و آخرت آن را فروگذارد.
امام صادق علیهالسلام فرمودهاند: «كسی كه گردآوری مال حلال را دوست ندارد، در او خیری نیست...»1 این حدیث شریف روی دو موضوع تأكید دارد، نخست گردآوری مال كه كاری پسندیده است و دوم آنكه این مال به صورت حلال كسب شود. ضرورت حلال بودن دارایی روشن است ولی آنچه در این پژوهش اهمیت دارد مطلوبیت گردآوری مال است كه ممكن است بعضی از كسانی كه خود را دیندار و مقدس میانگارند، آن را ناپسند پندارند. در حالیكه باید توجه داشت كه در اسلام نه تنها علاقه به گردآوری مال حلال ستایش شده است، بلكه راهها و اصولی برای دستیابی به افزایش درآمد و وسعت رزق آموحته شده است.
ثروت این امكان را فراهم میكند كه انسان با آسودگی نیازهای خود را برآورده سازد و به دیگران هم مدد رساند. پول، پل دستیابی به امكانات مادی بوده و برای موجودی كه در دنیا زندگی میكند و نیازمندیها و وابستگی مادی دارد، برخورداری از ثروت ناگزیر و بسیار خوشایند و دلچسب است. ارزش گردآوری دارایی حلال برای آن است كه انسان در معرض نعمتهای بیكران و فضل و عنایت خداوند قرار گرفته و خود را در ربط با جود و كرم او میبیند. بنابراین اگرچه انسان نیاز مالی نداشته باشد كسب درآمد، از نظر معنوی سازنده و رشد دهنده بوده ، فوائد زیادی به دنبال میآورد.
امام صادق علیهالسلام به یكی از یاران خود به نام عُذافر هزار و هفتصد دینار داد و فرمود: برایم تجارت كن. سپس افزود: «میلی به سود آن ندارم، اگرچه سود چیز خوبی است، اما دوست دارم خدای تعالی ببیند كه جویای بهرمندی از فضل و فایدة او هستم.»2
ممكن است این مطالب تعارض بدوی و ظاهری با برخی روایات داشته باشد. روایاتی كه دنیا را سهم گمراهان معرفی كرده 3 و بهره مؤمنان را فقر و تنگ دستی دانسته است.4
پاسخ این است كه اگر سایر روایات را كنار هم قرار دهیم و نظری فراگیر به آنها داشته باشیم به روشنی معلوم میشود كه فقر مومنان در مواردی است كه عقوبت گناهان در دنیا به او رسیده و به سختیها مبتلا میگردد،5 و یا در صورت برخورداری از رفاه و وسعت روزی به زیان معنوی دچار میشود6 بنابراین به تنگی رزق گرفتار میآید تا پاك به آخرت و نعمات بیپایان آن برسد.
هم از این رو قدرت تقوا كه گذشته و آینده را از عصیان حفظ میكند از مهمترین عوامل وسعت روزی است. در مقابل دنیایی كه نصیب دشمنان خدا میشود تكاثری است كه از یک سو استدراج در دنیا و انقطاع از خداوند و زندگی ابدی را درپی دارد و از دیگر سو او را به دلمشغولی و گرفتاری و رنج در دنیا مبتلا میسازد.
پرسش اصلی در اینجا آن است كه در آموزههای اعتقادی و تعالیم اخلاقی اسلام چه راه و روشی برای توسعه روزی تعلیم داده شده است؟ و با مراعات كدام اصول اخلاقی میتوان به وسعت رزق دست یافت؟
نكته قابل تذكر این است كه در این پژوهش اخلاق را به معنای تخصصی و دقیق آن بكار نگرفته، و بخشی از آداب بندگی مثل دائم الوضو بودن و نماز شب و نیز مهارتهای زندگی نظیر اعتماد به نفس و خطر پذیری مورد توجه قرار گرفتهاند. زیرا هنوز در حوزه علوم اسلامی رسیدگی به این مسائل در علم اخلاق صورت میگیرد و دانش مستقلی برای این موضوعات تأسیس نشده است.
پی نوشت ها:
1- میزان الحكمه، باب المال. حدیث 19337
2- همان، باب كسب. خ 17643
3- الصادق علیهالسلام: فی مناجاة موسی : یا موسی ... اذا رأیت الغنی مقبلاً فقل : ذنب عجلت عقوبته. اصول كافی ج3 ص 362 باب فضل الفقراء المسلمین ح 12
4- الصادق علیهالسلام: كلما ازداد العبد ایماناً ازداد ضیقاً فی معیشته. اصول كافی ج3 ص 360 باب فضل الفقراء المسلمین ح4.
5- قالت فاطمة بنت رسول صلیاللهعلیهوآله : یطهرون من ذنوبهم بالبلایا و الرزایا. بحار الانوار ج67 . ص 242 . ح 75. و قال رسول الله صلیاللهعلیهوآله: إن المؤمن اذا قارف الذنوب البتلی بها بالفقر... . همان ج 67 ص 237.
6- الصادق علیهالسلام: إن الله یقول إن من عباری المؤمنین لمن لایصلح لهم أمر دینهم ألا بالغنی و الصحة فی البدن فأبلوهم به و أن من العباد لمن لایصلح لهم أمر دینهم إلا بالفاقة و المسكنه و السقم فی أبدانهم فأبلوهم به فیصلح لهم أمر دینهم... . اصول كافی ج 2 ص 60 . ح 4.
بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
منبع : برگرفته از سایت گفتگوی دینی