تبیان، دستیار زندگی
سیر فی الله مرحله ای است که انسان مراحل سیر و سلوک را طی کرده و به کمال نسبی ناشی از ریاضتها دست یافته و در حال تماشای حق باشد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

سیر فی الله چیست؟

سیر فی الله

پرسش: منظور از سیر فی الله چیست؟

پاسخ: سیر فی الله مرحله ای است که انسان مراحل سیر و سلوک را طی کرده و به کمال نسبی ناشی از ریاضتها دست یافته، و در حال تماشای حق باشد. این مرحله را مرحله توحید محض و امثال آن هم می گویند. عباراتی برگزیده از عطار نیشابوری را می آوریم. در آخر کلام او سیر فی الله به صورت مبهم آمده است. او در ابتدا مراحل سیر و سلوک و سیر الی الله را هفت مرحله دانسته، که عبارت است از طلب، عشق، معرفت، استغناء، توحید، حیرت و فنا؛ یعنی بقاء در ذات او یا فناء فی الله. این هفت وادی را عطار در منطق الطیر چنین بیان کرده است:

                                گفت ما را هفت وادی در ره است                          چون گذشتی هفت وادی درگه است

اول مرحله طلب:

در این مرحله سالک راه حقیقت باید مردانه گام در راه نهد و از خود بگذرد و همت قوی دارد و در همه حال و همه جا یار را بجوید و به دنبال او كه در درون وی است، كند و كاو و جستجو نماید. این وادی وادی پر خطری است ولی سالک نباید وحشتی به دل راه دهد؛ سر تا پا تسلیم رضای او باشد و بكوشد تا بیابد كه عاقبت، جوینده یابنده بود:

                                    چون فرود آیی به وادی طلب                             پیشت آید هر زمانی صد تعب

دوم مرحله عشق:

درین وادی وجود طالب و سالك مالامال از عشق و شوق و مستی می گردد. عشق وجودش را چنان پر می سازد كه یكسره آتش سوزان می شود و در تب و تاب می افتد. عشق به پروردگار به صورت عشق به همه مظاهر هستی كه جلوه رخ دوست هستند، نمودار می گردد و در عین سوز و گداز و اشتعال درون سر تا پا خوبی و صفا و صلح و آشتی می گردد. سالک در این مرحله می سوزد و به یاد دوست، همه كس و همه چیز را دوست می دارد.

درین حال سالك خود را در مسیر و جریان كل كاینات می بیند و با تمام ذرات هستی همراه و همراز می گردد.

                                   زنده دل باید درین ره مرد كار                             تا كند در هر نفس صد جان نثار

سوم مرحله معرفت:

عبارت است از شناخت و به نظر عرفا اصل معرفت، شناخت خداوند است. ارزش هر كس به معرفت بود و هر كه را معرفت نبود بی قیمت بود. نسبت به نفس خود و ذات حقیقت شناخت پیدا می كند و چشم دل و جان وی، چشم سر و چشم درونی وی باز می شود. عارف پاكدل چشم جانش به حقایق و رموز دستورهای دین و هدف انبیاء باز می گردد.

چهارم مرحله استغنا:

درین مرحله صوفی و سالك چنان به خداوند متكی می گردد كه از همه چیز و همه كس جز او بی نیاز می گردد، و خود را در كوی امن و رجا مستغنی می یابد و از همه مال و مقام و جلوه های وسوسه انگیز زندگی بیكباره دل می كند و طمع می برد.

                            ای بس كه چو پروانه پر سوخته زان شمع                           در كوی رجا دامن پندار گرفتیم

و این مرحله رسیدن به فقر سلوكی است كه استغنای كامل و بی نیازی به همه چیز است، و این همان است كه پیامبر اكرم می فرمود: "الفقر فخری".

رسیدن به این مرحله و پشت پا زدن به هوس ها و جلوه های دنیایی، پا گذاردن بر سر افلاك و نه گنبد میناست، و اینجاست كه سالك می تواند با افتخار خود را بالاتر و برتر از حطام دنیا و زخارف خاكی مشاهده كند و صفات خداوندی را در وجودش متجلی ببیند.

پنجم مرحله توحید:

اكنون عارف به مرحله توحید می رسد، چشم دل باز می كند تا جان بیند. در این حال مشاهده می كند كه در جهان یكی هست و هیچ نیست جز او، و بر هر چه بنگرد او را در وی می بیند. حضرت علی علیه السلام می فرماید: "ما نظرت فی شیء إلا وما رأیت الله فیه".

در این حال عارف همه چیز و همه جا را از آن جا که مظهر و آفریده اویند، زیبا می بیند و می ستاید.

به دریا بنگـــــــــــرم دریا تو بینم                                     به صحرا بنگرم صحرا تو بینم

به هر جا بنگرم كوه و در و دشت                                    نشان از قامت رعنــــا تو بینم

در این مرحله گاه عارف حتی جدا دانستن حق را از خود و از عالم هستی كه جلوه رخ دوست است دوگانگی می داند، و به مصداق "كنت كنزا مخفیا ..."، معتقد است كه جهان هستی تجلی و جلوه رخ دوست است و هر چه هست اوست و جز او هیچ نیست.

ششم مرحله حیرت:

در این مرحله در دل عاشق و اهل الله در وقت تامل و تفكر و حضور، حیرت و سرگردانی وارد می شود، و در طوفان فكرت و معرفت سرگردان می شود و هیچ باز نداند.

                           در رهت حیران شدم ای جان من                                 بی سرو سامان شدم ای جان من

مرحله آخر یا وادی فنا:

این مرحله مرحله نیستی و محو شدن سالك است از خود و بقای اوست در حق. در این حال منیت و خود خواهی وی به

سیر فی الله

همراه همه صفات مذموم و ناپسند نابود می شود و وجودش زنده می گردد به صفات پسندیده و محمود الهی.

درین مرحله است كه انسان به آزادگی مطلق می رسد.

فنا پایان راه سیر الی الله است، و شروع بقاء بالله و یا شروع سیر فی الله. در این حال است كه انسان متخلق به اخلاق الله می گردد و لیاقت جانشینی خدا را و جایگاه خلیفة اللهی را پیدا می كند و چنان غرق دریای افعال الهی می شود كه نه خود را و نه غیر را اراده ای نبیند جز فعل و اراده و اختیار مطلقه حق تعالی. در اینجا سالك به ایمان كامل می رسد و تسلیم محض است؛ یعنی مسلمان واقعی كه هدف غائی و نهائی اسلام و هر دین توحیدی دیگر تسلیم محض بنده است به اراده و مشیت خداوند.

در سوره شریفه حجرات آیه 14 می خوانیم كه "بادیه نشینان گفتند ایمان آوردیم. بگو ایمان نیاوردید و لكن بگویید اسلام آوردیم و هنوز ایمان به دلهای شما وارد نشده است."

عطار می گوید:

                           چونكه گردی فانی مطلق ز خویش                                 هست مطلق گردی اندر لامكان

مشاور پاسخگو: موسسه ذکر

تنظیم: مرکز مشاوره