جای خالی آقا یا خانم «اقتباس»! اقتباس در سینمای دفاع مقدس، اگر حتی این روزها نتوان سراغی از اصل این گونه سینمایی در میان تولیدات سینمای ایران گرفت، هنوز هم یکی از نقاط اتکا و امیدواری برای ساخت آثاری ماندگار در این گونه است.
چند سال پیش از این و زمانی که در دیدار سینماگران با رهبر انقلاب، ابراهیم حاتمیکیا در صحبتهایش به تمام شدن و ته کشیدن سوژههای دفاع مقدس برای ساخت فیلم گریزی زد، رهبر انقلاب آن را قبول نکردند و در پاسخ به این دغدغه انگشت اشاره را به سوی مکتوبات این عرصه گرفتند و از یک «کتاب» بعنوان مرجعی مناسب برای «فیلم»سازی از 8 سال دفاع مقدس سخن به میان آوردند. مروری بر تولیدات سالهای اخیر و توفیق فیلمهایی چون «اتوبوس شب»، «پاداش سکوت» و... در این عرصه مهر تاکیدی است بر این نقطه اتکا. اما تحقق این رویا همواره از دو سو قالب تحلیل و بررسی بوده و هست؛ سینما و ادبیات. اینکه سینماگران تا چه حد سراغ از محصولات ادبی میگیرند یکسوی داستان و سوی دیگر آن میزان مکتوبات ادبی قابل استفاده برای تصویرسازی مطابق با استانداردهای سینمایی است.
یک منبع سرشار
لزوم بهرهگیری از پتانسیل تولیدات مکتوب در سینما، نکتهای است که هر از گاهی از سوی مدیر و یا سینماگری بر آن تأکید میشود و کم نیستند سینماگرانی که از همین معبر نام و نشانی برای خود در جغرافیای سینمای ایران دست و پا کردهاند؛ از داریوش مهرجویی گرفته تا کیومرث پوراحمد. در این میان اما محور بیشتر اظهارات نبود متون قابل اتکا در حیطه داستاننویسی در ایران بودهاست. دغدغهای که البته امروز، با تلاش برخی نهادها پاسخ درخوری یافته است. یکی از نهادهای تأثیرگذار در این راستا انتشارات «سوره مهر» حوزه هنری است که با انتشار و توزیع کتابهای داستانی و حتی بازنشر خاطرات دفاع مقدس در قالب داستانی پیشگام عرصه تأمین مکتوبات قابل اقتباس در سینما بوده است. ابتکار تألیف خاطرات جنگ و دفاع مقدس در قالب داستان و رمان یکی از برگ برندههای این مرکز در تجدید چاپ چندباره این آثار و حتی رکورداری در فهرست آثار پرفروش حوزه ادبیات با نمونههایی چون «دا» محسوب میشود. از همین منظر هم امروز میتوان تولیدات این مرکز را یکی از اصلیترین منابع برای بهرهگیری در زمینه اقتباس در سینمای دفاع مقدس دانست. نکتهای که با مراجعه به نمونه موفقی چون «اتوبوس شب» (اقتباس شده از مجموعه داستان «داستانهای شهر جنگی» نوشته حبیب احمدزاده) میتوان بر صحت آن مهر تأکید زد. از همین نمونه تاکنون آثاری چون «بابانظر»، «دا»، «خاکهای نرم کوشک»، «شنام»، «خاطرات عزتشاهی» و... نیز مورد توجه اهالی سینما قرار گرفتهاند.
«دا»؛ تصویر مکتوب یک حماسه
یکی از امیدهای پیش رو برای تحقق همراهی میان ادبیات و سینمای دفاع مقدس کتاب «دا» است که از زمان انتشار، نامهای بزرگی در سینما چون داریوش مهرجویی و پرویز پرستویی را شیفته پتانسیل تصویری خود کرد. بازخوانی آنچه تاکنون پیرامون این کتاب و نسخه احتمالی آن در سینما، رسانهای شده است در مسیر آسیبشناسی روند اقتباس در سینمای دفاع مقدس خالی از لطف نیست؛ آذرماه 87 درست در روزهایی که ابراز علاقهمندی به جلوههای تصویری کتاب «دا» در میان سینماگران اوج گرفته و هر روز از گوشهای خبر از احتمال ساخت فیلمی با اقتباس از این کتاب به گوش میرسید، مدیر مدرسه کارگاهی فیلمنامهنویسی حوزه هنری نسبت به اخبار پراکنده خبرگزاریها واکنش نشان داد و تاکید کرد: «هیچ شخصیت حقیقی و حقوقی حق استفاده سینمایی، تلویزیونی و رادیویی از کتاب «دا» بدون اجازه و هماهنگی مدرسه فیلمنامهنویسی حوزه هنری را ندارد.» با این اظهارات داستان اقتباس از پرفروشترین کتاب سال 87 جدیتر از پیش در دستور کار قرار گیرد. عزیزالله حاجیمشهدی اگرچه آن روز در واکنش به خبری مبنیبر ساخت فیلمی بر اساس دا توسط تهمینه میلانی این اظهارات را بر زبان آورد، اما نزدیک به یک سال بعد یعنی در شهریور ماه 88 خود خبر از نخستین تلاش جدی برای ساخت فیلمی براساس پرفروشترین کتاب داستانی دفاع مقدس داد و گفت: «فیلمنامه تنهایی پرهیاهو نوشته تهمینه میلانی بر اساس کتاب «دا» در بانک فیلمنامه مدرسه کارگاهی فیلمنامهنویسی حوزه هنری ثبت شده است.» حاجیمشهدی درباره ثبت این فیلمنامه گفت: «در مقایسه با دیگر فیلمنامههای حوزه دفاع مقدس این فیلمنامه ترکیب و ساختاری متفاوت دارد و برای بازنویسی نهایی انجام یک سفر پژوهشی بویژه به خرمشهر و منطقه جنگی جنوب میتواند در واقع نمایی بیشتر حوادث نقش موثر داشته باشد.» یکسال پس از این اظهارات اما میلانی با بازکردن پرونده یک اختلاف قدیمی با مدیران سابق حوزه این همکاری را اندکی از متن به سمت حاشیههای رسانهای سوق داد. اما نکتهای که نمیتوان آن را نادیده گرفت پتانسیل بالای «دا»ست که به خوبی در قالب یک فیلمنامه گنجانده شده و اندکی همدلی و اعتماد دو سویه برای به سرانجام رسیدن آن لازم است چراکه «دا» بیتردید در تعاملی پویا میان ادبیات و سینما میتواند به تصویری ماندگار از دفاع مقدس برپرده سینماها تبدیل شود. علاقمندان هنوز منتظر این رخداد مبارکند.
ابتکار تألیف خاطرات جنگ و دفاع مقدس در قالب داستان و رمان یکی از برگ برندههای انتشارات سوره مهر در تجدید چاپ چندباره این آثار و حتی رکورداری در فهرست آثار پرفروش حوزه ادبیات با نمونههایی چون «دا» محسوب میشود.
یک یادآوری، یک تلنگر
جدای از این تفاسیر اما یادآوری یک نکته خالی از لطف نیست؛ در آغاز این گزارش به دیدار رهبر انقلاب با کارگردانان سینما و تأکید ایشان بر پتانسیل تصویری یکی از مکتوبات این حوزه اشاره شد. این بازخوانی مختصر بر اقتباس پرحاشیه از یک کتاب دفاع مقدس را با یادآوری این نکته به پایان میبریم که کتابی که آن روز رهبر انقلاب بر محتوای آن مهر تاکید گذاشت، مجموعه خاطراتی بود از شهید بزرگوار عبدالحسین برونسی با نام «خاکهای نرم کوشک» که اتفاقا در زمانی اندک مورد اقتباس واقع و حاصل شد فیلمنامه «بهکبودی یاس»؛ فیلمنامهای که جواد اردکانی آن را مقابل دوربین برد و توانست جایزه سیمرغ زرین بهترین فیلم از نگاه ملی را هم از جشنواره بیستوهفتم فیلم فجر از آن خود کند. اما کدام یک از پیگیران سینما امروز خاطرهای از اکران این فیلم «پرهیاهو» و احتمالاً «مهم» در ذهن دارد؟ تمام سهم این فیلم با تمام دشواریها، فراز و نشیبها و تأکیدات رهبر تنها یک مجسمهزرین بود و یک اکران محدود؛ «بهکبودی یاس» در میانه بازار داغ فیلمهای تجاری، با فاصله بیش از یکسال از ساخت و جشنوارهای که در آن جایزه برد، به اکران عمومی رسید. البته نه در فصل مناسب اکران، که بلافاصله بعد از جشنواره بیستوهشتم فجر و درست در شلوغی اسفندماه و شب عید، آنهم تنها در 5 سالن سینما تهران! آیا سرانجام هر فیلم اقتباسی دیگری در حوزه دفاع مقدس اینگونه رقم خواهد خورد؟
امید صبوری
بخش سینما و تلویزیون تبیان