تبیان، دستیار زندگی
چقدر طول کشید تا مریم و محمود به هم برسند. چقدر طول کشید تا هردو خانواده‌هایشان را راضی کردند تا با شرایط طرف مقابل بسازند. چقدر طول کشید تا مریم و محمود بر سر سفره عقد بنشینند و بله را رد و بدل کنند و حالا بعد از همه این‌ها وقتی مریم و محمود وارد زندگی م
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مشکلات فردای عروسی


چقدر طول کشید تا مریم و محمود به هم برسند. چقدر طول کشید تا هردو خانواده‌هایشان را راضی کردند تا با شرایط طرف مقابل بسازند. چقدر طول کشید تا مریم و محمود بر سر سفره عقد بنشینند و بله را رد و بدل کنند و حالا بعد از همه این‌ها وقتی مریم و محمود وارد زندگی مشترک شده‌اند یک جورهایی فهمیده‌اند که زیاد نمی‌دانند باید چگونه قصر خوشبختی خود را بسازند.


جدایی

آن‌ها زود با هم درگیر می‌شوند، با هم قهر می‌کنند، تقصیرها را گردن خانواده‌های هم می‌اندازند و همدیگر را تهدید می‌کنند. اما زندگی مشترکی که با این همه سختی حاصل می‌شود را چگونه باید حفظ کرد. قصری را که در رویاهای خود ساخته بودیم چطور باید در عالم واقع پیاده کنیم. این راه دشوار را خیلی‌ها پیموده‌اند و افراد زیادی نیز به قصر خوشبختی رسیده‌اند.

هرگز به پشت سر خود نگاه نکن

طاهره می‌گوید: ازدواج مثل آن داستان قدیمی می‌ماند که اگر به پشت سر نگاه کنی سنگ می‌شوی. اگر در خاطرات نامزدی و روزهای اول ازدواج گیر کنیم و به همان نحو بخواهیم تا آخر حساس،  رمانتیک و بی‌تجربه باشیم، باید بگویم هیچ پیشرفتی نکرده‌ایم. این بانوی 40 ساله که مادر یک فرزند نیز هست می‌گوید: مرور خاطرات قدیمی خوب است ولی نباید در آن‌ها توقف کرد. ما مسن‌تر می‌شویم و نگاهمان به زندگی تغییر می‌کند و خودمان هم تغییر می‌کنیم، عشق تند جوانی به محبتی عمیق‌تر و منطقی‌تر بدل می‌شود و این هرگز به معنی بی‌اعتنایی نیست. نباید به خاطر این تغییر همدیگر را سرزنش کنیم. یکی دیگر از مسائلی که با بازگشت به عقب سراغ ما می‌آید، برخی عادات دوران مجردی است که البته باید ترک شود وگرنه مشکل ایجاد می‌کند. از آن جمله می‌توان به وقت گذاشتن بیش از حد برای دوستان، فقط به خود توجه کردن و اجتناب از قوانین و نظم خانه اشاره کرد.

شما همسر خود را قبول کرده و باید او را به خاطر منحصر به فرد بودنش و تفاوت‌هایی که با دیگران دارد، دوست بدارید. تلاش برای عوض کردن همسرتان فقط احساسات او را جریحه‌دار و زندگی مشترک شما را خراب می‌کند.

خودتان تغییر کنید

سعید می‌گوید نصف عذابی که سال‌های اول ازدواجم کشیدم به خاطر این بود که فکر می‌کردم، می‌روم فلان دختر را به عقد خود در می‌آورم و او جوان است و کم‌کم طوری که می‌خواهم تربیتش می‌کنم و تغییرش می‌دهم.

مرد 45 ساله که بیش از 10 سال با همسرش اختلاف سنی دارد، می‌گوید: بر خلاف تصور من همسرم که آن روز دختری 15 ساله و بسیار باهوش بود، شخصیتش شکل گرفته و انسان مستقلی بود. من باید خود و نگرشم را تغییر می‌دادم، زیرا این تنها کاری بود که می‌توانستم بکنم، اما من در پی تغییر او بودم و به چیزی که او بود (یک زن کوشا، زیبا و فداکار) قانع نبودم و این کار من اشتباه بود. بعدها فهمیدم اگر تمام این سال‌ها که با او چالش داشتم فقط همین نگرش خود را تغییر می‌دادم، زندگی بهتری برای خودم و او درست می‌کردم.

همسر

دیده می‌شود حتی زوج‌هایی که از نظر سنی به هم نزدیک هستند نیز فکر می‌کنند می‌توانند همسرشان را به میل خود تغییر دهند. قرار نیست زن و مرد صد در صد مطابق میل هم باشند، 70 درصد تفاهم هم برای یک زوج خوشبخت رقم قابل توجهی است.

شما همسر خود را قبول کرده و باید او را به خاطر منحصر به فرد بودنش و تفاوت‌هایی که با دیگران دارد، دوست بدارید. تلاش برای عوض کردن همسرتان فقط احساسات او را جریحه‌دار و زندگی مشترک شما را خراب می‌کند.

گوش و گوشواره

یک مثل قدیمی می‌گوید: هرکس گوش را می‌خواهد، باید گوشواره را هم بخواهد. معنی آن این است که وقتی شخصی را به همسری یا دوستی برمی‌گزینی کسانی نیز همراه او به خانواده تو اضافه می‌شوند که باید با آنان سازگار باشی، اما همه این کار را نمی‌کنند. شاهین می‌گوید: روزهای زیادی از زندگی مشترکمان را بر سر این تباه کردیم که خانواده من چه گفته‌اند و خانواده همسرم چه جواب داده‌اند و روزهای عید و تعطیلات باید به خانه چه کسی برویم و اخلاق‌های بد من و همسرم به چه کسی در خانواده رفته است و شروع می‌کردیم به تقبیح خانواده یکدیگر که مسوول رفتارهای بد ما هستند. با این کار رفته‌رفته از خانواده یکدیگر متنفر می‌شدیم فقط برای این که مقابله به مثل کرده باشیم. کار ما به مشاوره کشید و تازه فهمیدیم خانواده چیزی است که انتخابش نمی‌کنیم و نمی‌توانیم تغییرش بدهیم. باید آن را بپذیریم و برایش احترام قائل شویم، وگرنه زندگی زناشویی پا نمی‌گیرد.

زمام امور را به دست احساسات سپردن از جمله کارهایی است که برای یک زندگی توأم با خوشبختی مضر است. اگر بگذارید خشم بر شما مستولی شود و به راحتی دست به پرخاشگری بزنید، موفق نمی‌شوید همسری نمونه باشید!

جیغ می‌کشم پس هستم

زمام امور را به دست احساسات سپردن از جمله کارهایی است که برای یک زندگی توأم با خوشبختی مضر است. اگر بگذارید خشم بر شما مستولی شود و به راحتی دست به پرخاشگری بزنید، موفق نمی‌شوید همسری نمونه باشید!

سمیرا2سال است که ازدواج کرده، او می‌گوید: همسر تنومندی دارم و خودم ریز جثه هستم و وقتی که کار به بحث و جدل می‌رسد برای این که حرفم به جایی برسد داد و فریاد می‌کنم، اما وقتی با آرامش برخورد می‌کنم معمولاً نتیجه بهتری می‌گیرم.

گفت‌وگوی آرام و منطقی شما را به پیش خواهد برد. اگر هنگام مجادله با همسرتان نتوانید خودتان را کنترل کنید، زندگی‌تان را به مخاطره می‌اندازید. زندگی تنها تفریح و مهمانی و خوشی نیست، باید در خود توانایی پذیرش مشکلات بزرگ‌تر را داشته باشید. از بحث‌های مهم و اساسی زندگی خود طفره نروید و سعی کنید در زندگی به هم اعتماد داشته باشید. مسائل مهم دیگری که باید در زندگی زناشویی به آن توجه کنید، وقت گذاشتن برای یکدیگر و اجتناب از غرور و تعصب بی‌جاست.

بخش خانواده ایرانی تبیان


منبع : چاردیواری

مقالات مرتبط :

گفتگوهای عاشقانه اما منطقی

همسرت شدم به شرط تغییر!!

تکرار این جملات عاشق ترتان می کند

زناشویی تان منجمد نشود

زندگی مشترک در روزهای نخست

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.