تبیان، دستیار زندگی
امروز و فردا کردن، دقیقا همان بازی زیرکانه زمان است که عمری را که حاضر نیستیم به هیچ قیمتی بفروشیم، اندک اندک و به رایگان از ما می ستاند. این عادت بر اثر تکرار، قوت می گیرد و هر بار محکم تر و موجّه تر از بار قبل می شود و در هر تکرار، فرصتی را از ما می گیر
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تمثل امروز و فردا کردن ها


رمز امروز و دیروز کردن ما این است که من و شما را در حشر در برابر آفتاب آنجا ( نه مثل این آفتاب ) نگه میدارند در ضمن اینکه نمی دانیم چه خواهد شد . یک دسته از آن جمع هایی که در آنجا به انتظار نگه داشته می شوند همین عده اند . در قیامت کسانی که در انتظار می مانند هم نگرانند هم گرسنه اند و هم تشنه . نگرانند که چه خواهد شد  تمثیل این امروز و فردا کردن ها ست .


پیر مرد

امروز و فردا کردن، دقیقا همان بازی زیرکانه زمان است که عمری را که حاضر نیستیم به هیچ قیمتی بفروشیم، اندک اندک و به رایگان از ما می ستاند. این عادت بر اثر تکرار، قوت می گیرد و هر بار محکم تر و موجّه تر از بار قبل می شود و در هر تکرار، فرصتی را از ما می گیرد و وظیفه ای را از وظایف ما به تأخیر می اندازد و فرصت از دست رفته، دیگر به هیچ قیمتی باز نخواهد گشت.

امام علی(ع) می فرماید: «هر کس فرصت را از زمانش به تأخیر انداخت مطمئن باشد که آن را از دست می دهد»( غررالحکم، ح 8795 .) و به تأخیر انداختن امور، افزون بر این که فرصت گران بها و زودگذر را از ما می گیرد، نقشه ها و آرزوهای زندگی را نیز برباد می دهد و جز سرشکستگی و یأس، چیزی باقی نمی گذارد. از این رو، امام باقر(ع) می فرماید: «زنهار از افکندن کار امروز به فردا ؛ زیرا این کار، دریایی است که مردان در آن نابود می شوند».(بحارالأنوار، ج 78، ص 164، ح 1 .)

از طرفی هر روز، کار مخصوص به خود را دارد که باید در همان روز انجام گیرد. امیرمؤمنان علی(ع) می فرماید: «کار هر روز را در همان روز انجام بده ؛ زیرا هر روز، کار مخصوص به خود را دارد»(نهج البلاغه، نامه 53 ) و به تأخیر انداختن کارها، از میان بردن روزی است که دیگر تکرار نمی شود. امروز و فردا کردن، بیماری ای است که به صورت خفیف و پیشرفته و در شکل های مختلف در بیشتر مردم دیده می شود.

البته منظور از «امروز» در امروز و فردا کردن، زمان حال است و مُراد از «فردا» زمانی است که هنوز نیامده است.

پس امروز و فردا کردن، یعنی وانهادن کار الآن به بعد، و این می تواند موکول کردن کار الآن به ساعتی دیگر، روزی دیگر و یا هفته ای دیگر باشد. پیامبر(ص) در توصیه های خود به اباذر فرمود: «ای اباذر! از امروز و فردا کردن بپرهیز ؛ زیرا تو به امروزْ وابسته ای، نه به روزهای دیگر»(7بحارالأنوار، ج 77، ص 75، ح 3 .) و امام علی(ع) به پیروان خود تأکید فرموده است که: «کار امروز را به فردا میفکن و آن را همان روز به انجام برسان».(عیون الحکم و المواعظ، ص 136 )

این بلا و فتنه امروز و فردا کردن ها دامن اکثر قریب به اتفاق ما را گرفته است،این امر برای امور روزمره و مادی هم امری ناپسند است چه رسد به امور معنوی و انجام تکالیف و واجباتی که شرعا بر عهده ماست ما همه فراموش کرده ایم که برای چه به دنیا آمده ایم و عمر به سرعت در گذر است ،مرتب به خود می گوییم از فردا نمی گذارم نمازم قضا شود از ،از فردا قرآن می خوانم ،از فردا به مادرم کمک خواهم کرد و ...

عمر من شد فدیه ی فردای من                                وای از این فردای نا پیدای من

فردای رویایی و طلایی ما هرگز نمیرسد و این یعنی ورشکست شدن نابود شدن سرمایه ای که با عظیم ترین ثروت ها قابل بازگشت نیست یعنی از دست رفتن عمر ...

یکی از ابعاد این است که همه فکر می کنند خدا با انسان پیمانی بسته که من پروردگار شما هستم و ما هم بله گفته ایم ( الستُ برَبّکم قالوا بلی ) و ما را اینجا آوردند تا ببینند حرف ما راست است یا نه و امتحانمان کنند

بیاناتی از استاد فرزانه حضرت آیت الله محمد شجاعی ( مد ظله العالی )

«رمز امروز و دیروز کردن ما این است که من و شما را در حشر در برابر آفتاب آنجا ( نه مثل این آفتاب ) نگه میدارند در ضمن اینکه نمی دانیم چه خواهد شد . یک دسته از آن جمع هایی که در آنجا به انتظار نگه داشته می شوند همین عده اند . در قیامت کسانی که در انتظار می مانند هم نگرانند هم گرسنه اند و هم تشنه . نگرانند که چه خواهد شد  تمثیل این امروز و فردا کردن ها در قیامت همین است  همین امروز و فردا کردن ها ( که ان شاء الله از فردا فهم قرآن را شروع می کنم ) این یکی از رموز است .

از این امروز و فردا کردن ها بپرهیزید که نه تنها فردا نمی آید بلکه یک چنین نتیجه ای را هم در قیامت دارد . هیچ چیز بی حساب و کتاب نخواهد بود زود حرکت کنید .

این گفته ها از حکم حضرت امیر المومنین ( علیه السلام ) است . ما خیرٌ بَعدهُ النّارُ بخیر  هیچ خیری که بعد از آن آتش است خیر نیست  ما شرّ بَعدهُ الجنّة بشرّ  هیچ بدی که بعد از آن بهشت باشد بد نیست . احدی از دنیا لذتی نمی برد الا اینکه همان لذت برای او در قیامت غصه شود .

«افضلُ الصّدق الوفاءُ بالعُهود» (میزان الحكمه جلد دوم صفحات 1074 و 1075 شماره 410)

بچه مرد پدر پسر

حضرت استاد می فرمایند : قبلا هم گفته ام که من و شما یادمان رفته است که در یک عالمی با خدا پیمان داشتیم که آن عالم  عالم عهد است و عالم ذرّ و میثاق  اینجا را دقت کنید  خیلی از مسائل اینجا معلوم نشده و مجهول مانده است ابعاد قضیه بسیار مجهول مانده است .

یکی از ابعاد این است که همه فکر می کنند خدا با انسان پیمانی بسته که من پروردگار شما هستم و ما هم بله گفته ایم : ( الستُ برَبّکم قالوا بلی ) و ما را اینجا آوردند تا ببینند حرف ما راست است یا نه و امتحانمان کنند .

ولی مسئله به این سادگی نیست . همه آنچه که از جانب خدای متعال در قرآن آمده و به قلب حضرت رسول ( صلوات الله علیه ) وارد شده از دقایق و ریزه کاری ها و وظایف توحیدی و شرک و معاد و غیره ( آنچه در قرآن آمده ) در یک کلمه برای همه آنها در آن عالم ( ذرّ و میثاق ) ما با خدا عهد و پیمان بسته ایم . الستُ برَبّکم قالوا بلی  فقط یک جمله نیست این را باز کنید و به دنبال معنای آن بروید .

آنچه در قرآن آمده و تفصیل ربوبیّت حق است که ما برای تمام آن ریزه کاریها با خدا پیمان بسته ایم همه هم بسته اند  خوبان و صالحان ، بدان و کافران همه هم بلی گفته اند اما بعضی دروغ گفته اند به اشکال گوناگون و بعضی هم راست گفته اند به اشکال گوناگون .

یکی از اسماء قرآن ذکر است  یعنی یادآوری . کل آنچه که در قرآن آمده است یادآوری آنچه که با خدا پیمان بسته ایم است .

چرا اسم قرآن را ذکر گذاشته اند؟ (و انّها لتذکرة)

یکی از اسماء قرآن تذکره است . خود حضرت رسول اکرم ( صلوات الله عیله ) مُذکّر است .قرآن یکی از اسماء وجود مبارک حضرت را مُذکّر یاد کرده است  ، همه انبیاء را هم مُذکّرنامیده است ، آنها مُذکِر آن پیمانی هستند که ما با خدا بسته ایم .

خداوند در قرآن میفرماید : صدقوا صادقین . این از کوته فکری ماست که فکر میکنیم که صدق یعنی اینکه فقط در حرفهایمان راستگو باشیم . اسلام هم به این مسئله که دروغ حرام است دستور داده است اما معنی صدق تنهابه راستگوئی در گفتارمان نیست

ما برای آنچه که عهد بسته ایم امتحان می شویم ، لحظه به لحظه هم دروغ ما معلوم میشود . هیچ لحظه ای هم نیست و نمی شود که قرآن برای آن دستوراتی نداشته باشد .

" احمقُ النّاس مَن ظنّ اِنّهُ اعقلُ النّاس :  بی شعورترین مردم کسی است که فکر میکند عاقل ترین آنهاست ."

اگر شعور داشته باشیم باید حرکت کنیم و بیدار باشیم .

"افضلُ الصّدق الوفاءُ بالعُهود :  به یک نظر یک عهد است که با خدا بسته ایم ."  پیمان ربوبیّت یکی است اما باز که شود  عهده است . بهترین راستگوئی عبارت است از وفا کردن به عهدها .

در قرآن دقت کرده اید ! خداوند در قرآن میفرماید : صدقوا  صادقین . این از کوته فکری ماست که فکر میکنیم که صدق یعنی اینکه فقط در حرفهایمان راستگو باشیم . اسلام هم به این مسئله که دروغ حرام است دستور داده است اما معنی صدق تنهابه راستگوئی در گفتارمان نیست . ( حضرت زهرا (سلام الله علیه ) وحضرت مریم (سلام الله علیه ) صدیقه اند )

خداوند در قرآن خصوصیات موحّدان را وصف می کند و بعد میفرماید : «اولائک الذین صدقوا»  معلوم است که راستگوئی معنای عمیقی دارد . یا آیه ای دیگر که میفرماید : «مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ ...» (سوره احزاب آیه 23) از مومنین رجالی هستند که در آنچه که با خدا پیمان بسته اند راست گفته اند و بر سر پیمان خود ایستادگی کردند .

از خدا بخواهید به شما شعور بدهد و فهم تا قبل از اینکه وقتتان تمام شود بیدار شوید  حتما مکرر و با تضرع و گریه بخواهید .»

رحمتم موقوف آن خوش گریه هاست       چون گریست از بهر رحمت موج خاست

چون خدا خواهد که پوشد عیب کس     کم زند در عیب معیوبان نفس

چون خدا خواهد که پرده کس درد         میلش اندر طعنه پاکان برد

چون خدا خواهد که مان یاری کند         میلمان را جانب زاری کند

فرآوری : محمدی

بخش قرآن تبیان


منابع :

پایگاه حوزه

وبلاگ آقای جعفر شجاعی(نا گفته ها و نا شنیده هایی از حضرت آیت الله محمد شجاعی)