تبیان، دستیار زندگی
[توی ترافیک سردر گم خیابونهای تهران برای کار روزانه حرکت می کردم که یکدفعه چندتا بچه آمدند جلو یکی گفت: خانم از من یک فال بخرید ، ترا خدا بخرید . یکی دیگه اون زد کنار و گفت نه از من گل بخرید بدید به دوستتون که خوشحال بشه یکی دیگه اومد و اون زد کنار و گفت
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

واقعیتهای یك شهر


توی ترافیک سردر گم خیابونهای تهران برای  کار روزانه حرکت می کردم که یکدفعه چندتا بچه آمدند جلو یکی گفت: خانم از من یک فال بخرید ، ترا خدا بخرید . یکی دیگه اون زد کنار و گفت نه از من گل بخرید بدید به دوستتون که خوشحال بشه یکی دیگه اومد و اون زد کنار و گفت آدامس می خری فال هم دارم دیگه چی می خوای ؟ بگو ! من نگاهی به دور و برم انداختم و دیدم فقط چندتا بچه هستند ولی انگار چند تا آدم بزرگ برای فروش کالاهای خودشون دارند به هم می پرند تا بتونند چیزی بفروشند.


کودکان متکدی

غم تمام وجودم را گرفت . به راهم ادامه دادم نزدیکی محل کارم که رسیدم کنار جوی آب یک جوان که شاید اگر در دام اعتیاد نیفتاده بود الان او هم باید از حق زندگی راحت خودش استفاده می کرد و ادامه زندگی  می داد نه اینکه از بس که مواد مخدر کشیده بود،  توی جوی آب خیابون می افتاد و  نمی توانست خودش رو بالا بکشد . دیگه   نمی دونستم  چیکار کنم . از طرفی بخاطر باران شب گذشته جوی آب خیابون  لبریز از آب شده بود و بخشی از خیابون را آب فرا گرفته بود . دلم به درد اومده بود توی این شهر قشنگ توی این شهر هزار رنگ معضلات بیداد می کند .

سبزی رنگ زندگی شهری داره تبدیل به یک رنگ خاکستری تیره می شود .  شهر تهران دیگه آن شادابی را ندارد.وارد محل کارم شدم رادیو روشن بود و مطالب گوناگون از وضعیت شهر را اعلام می کرد مثلا" در مورد وضعیت ترافیک در سطح شهر ، جیره بندی بنزین ، افزایش قیمت تاکسی ها و مواد غذایی و هزاران موضوع دیگه که جایی برای گفتن نیست و همه به خوبی از آن مطلع هستیم . نشستم پشت میز کارم و  کار رو شروع کردم  چند ساعتی گذشت که صدای هیاهوی بچه های مدرسه و بوق ماشین های توی خیابون و خانواده هایی که برای بردن بچه ها آمده بودن فضا را پر کرد . جلوی پنجره رفتم و نگاهی به بیرون انداختم.  وای خدای من عجب ترافیک عجیبی شده بود انگار یک کلاف سردرگم توی خیابون رها شده بود و هیچکس نمی تونست آن را باز کند .

حتی پلیس راهنمایی و رانندگی هر چه سعی کرد نتونست خیلی سریع مشکل ترافیک آن لحظه را برطرف کند . از طرفی هم مردم ما فکر می کنند که با بوق ممتد زدن راه های تردد باز می شود دستاشون رو گذاشته بودن روی بوق و برنمی داشتند. اعصاب همه بهم ریخته بود .

تهران پایتخت ایران سرسبز که گاهی آدم وقتی توی بعضی از خیابونهایش توی بهار قدم می زنه بوی قدیم و گذشته را احساس می کنه اما یکسری از آدم ها اومدن و برای ساختمان های آسمان خراش خودشون و بردن سود زیاد درختان را قطع و خشک می کنند

رشته نوشتاری من از ذهنم خارج شده بود باید دوباره افکارم رو جمع و جور می کردم تا بتونم مطلب مورد نظرم را بنویسم . پیش خودم گفتم تا کی باید همه چیز را به مردم یاد داد .هر چند که سازمان راهنمایی و رانندگی با تهیه انیمیشن های تبلیغاتی سعی در فرهنگ سازی برای مردم دارد ولی  باز مشکل پشت مشکل پیش می آید. بالاخره  با گذشت ساعت ها پشت سر هم و صداهای ناهنجار از گوشه و خیابون و دست فروشان وماشین هایی که اجناس دست دوم می خرند وغیره تونستم مطلب خود را بنویسم و کار روزانه را انجام بدم . ساعت تقریبا" به پنج بعد از ظهر نزدیک شده بود و طبق معمول هر روز محل کارم را ترک کردم و روانه خیابون شلوغ پر از هیاهو شدم . ترافیک بیداد می کرد . ادارات تعطیل شده بود و همه  می خواستند از یک روز کاری خسته  کننده به طرف خانه هایشان بروند اما ترافیک شلوغ خیابون ها باعث  می شود تا  مردم حداقل دو تا سه ساعت توی ترافیک  قفل شده بمانند و خسته تر از کار روزانه به خانه برسند که اون هم مشکلات خواست خودش را دارد . حالا اگر بخواهی که خرید خانه هم انجام بدهید .

کودکان متکدی

حالا فکر کنید که شخص هم ماشین شخصی داشته باشد و نخواهد از وسائل عمومی استفاده کند. از یک مسیری که همیشه  تردد می کرده وارد آن مسیر می شه و می بیند که ای داد بیداد راهنمایی و رانندگی برای حل معضل ترافیک خیابون دو طرفه را یک طرفه کرد ه و تابلو ها را هم عوض کرده حالا تازه جریمه هم می شود و باید این جریمه گران را هم بر روی بقیه هزینه های سرسام آور زندگی پرداخت کند. شهر های بزرگ مشکلات بزرگی را هم با خود بهمراه دارند و تا کی این شهر روز به روز بزرگتر شده و حاشیه هایش محل سکونت خواهد بود . تهران پایتخت ایران سرسبز که گاهی آدم وقتی توی بعضی از خیابونهایش توی بهار قدم می زنه بوی قدیم و گذشته را احساس می کنه اما یکسری از آدم ها اومدن و برای ساختمان های آسمان خراش خودشون و بردن سود زیاد درختان را قطع و خشک می کنند حتی یادم می آید که در یکی از محله های قلهک چند سال پیش برای ساختن یک برج می خواستند محل یک باغ قدیمی را استفاده کنند. واقعا" برای ساختن شهری زیبا و عالی و توسعه یافته چه باید کرد. با تمام این تفاسیر ریز و درشتی که گفته شد ، مسئولین همه در صدد رفع اینگونه معضلات هستند. اما  چرا اینقدر آرام آرام پیش می روند باید پرسید. واقعا" برای  توسعه اجتماعی و مهندسی اجتماعی چه کار کرده اند؟ این نمونه ای از معضلاتی است که روزانه با آن همه به نوعی مواجه هستند.

در دنیای امروز  در اکثر شهرها می توان رد پایی از وقایع و رویدادهای تاریخی که در آن شهر سپری شده مشاهده  کرد. محله ها ، بافت های یک شهر از امکانات و عوامل رشد مساوی در طول زمان برخوردار نبوده و نیستند و همین مسئله موجب پدید آمدن تفاوت های آشکار در سیمای شهرها شده است .این تفاوت ها باعث بروز انگیزه توسعه و تجددگرایی در بین اقشار مختلف  ایجاد شده است ..امروزه در جهان توسعه خواهی تبدیل به یک جنبش فراگیر و جهانی  شده است . اکثر قریب به اتفاق  دولتها و ملت ها و شهروندان خواهان توسعه و پیشرفت هستند. در یک تعریف کلی و ناظر بر توسعه برنامه ریزی شده از سوی  آنها با  تلاش  های انجام شده می توان چنین مصداقی  ارائه کرد: " حرکت از وضع موجود به وضع مطلوب " .

حالا فکر کنید که شخص هم ماشین شخصی داشته باشد و نخواهد از وسائل عمومی استفاده کند. از یک مسیری که همیشه  تردد می کرده وارد آن مسیر می شه و می بیند که ای داد بیداد راهنمایی و رانندگی برای حل معضل ترافیک خیابون دو طرفه را یک طرفه کرد ه و تابلو ها را هم عوض کرده حالا تازه جریمه هم می شود و باید این جریمه گران را هم بر روی بقیه هزینه های سرسام آور زندگی پرداخت کند.

تهران به عنوان پایتخت ایران و یکی از شهرهای بزرگ جهان دارای امکانات و مشکلات مختلفی است که اکثر شهرهای بزرگ دچار این معضلات است . همچنین همانند سایر کشورها نیز دولت و مردم خواهان توسعه و رسیدن به وضع مطلوب زندگی شهری هستند. شهرداری تهران و شورای شهر که افراد آن به عنوان نمایندگان منتخب مردم برای سامان دهی شهر انتخاب شده اند توانسته اند تا حدودی  نسبت به تغییرات ظاهری در شهر و موضوعات فرهنگی و اجتماعی حرکت هایی را انجام دهند . اما با تمام این تفاسیر برای رسیدن به یک شهر مطلوب با امکانات شهری استاندارد در جهان فاصله زیادی است . یکی از مسائلی که می توان به آن اشاره داشت مسئله عدم هماهنگی شهرداری با سازمانها و نهادهای دولتی  همانند سازمان بهزیستی ، راهنمایی و رانندگی  ، آموزش و پرورش ، وزارت کشور  ودیگر سازمانها که در موضوعات شهری مخصوصا" مشکلات و معضلات اجتماعی شهر بزرگ تهران است فعالیت می کنند .

کودکان متکدی

به عنوان مثال  جمع آوری و اسکان کودکان  و افراد  بی خانمان است که در سطح شهر بصورت پراکنده دیده می شوند. هر زمان برای اینکه اطلاع پیدا کنیم که مسئولیت  جمع آوری این افراد در سطح شهر به عهده چه سازمانی است ، شهرداری و سازمان بهزیستی هرکدام عنوان می کنند که به عهده طرف مقابل است . اینگونه عدم هماهنگی ها در اداره شهرها موجب ایجاد سدی بزرگ برای توسعه شهری می شود . هر چند که شهردار و اداره تحت نظارت  وی در ارائه خدمات شهری تلاش بسیاردارند ولی هنوز شرایط به مطلوبیت مورد نظر نرسیده است .

شورای شهر و شهرداری باید در اقدامی مسئولانه نسبت به هماهنگی با سایر سازمانها اقدام کنند تا مشکلات  اجتماعی و شهری به نحو احسن برطرف شود . وجود برخی از آسیبها و مشکلات اجتماعی – فرهنگی در شهرهای ما در حدی بالاتر ازاستاندادهای جهانی ( مشکلات ترافیکی، برخی از انحرافات اجتماعی ، بیکاری ، فقر،.مسکن .........) است . شهردار تهران بزرگ دکتر قالیباف در یکی از مصاحبه های خود نگاه راهبردی و استراتژیك خود را نهادینه كردن شهروند مداری در ابعاد مختلف به جای شهرداری برای بهبود زندگی فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی شهروندان تهرانی عنوان كرد. وی گفت: اساس كار من این است كه در هر تصمیم دقت شود كه چه اثری برای مردم دارد با توجه كه شورای شهر نهاد مدنی است اولین وظیفه شورا و شهردار كه منتخب مردم هستند این است كه مشاركت مردم را معنی دار كند.

یکی دیگر از نقطه نظرات ایشان در خصوص شهروند مداری این است که می توان با کمک NGO ها و مردم در مراکز مردمی نسبت به حل مشکلات اقدام نمایند . به نظر باید سیاست گذاری کلانی برای شهرهای یزرگ در نظر گرفته شود و از نیروها و سازمانهای دولتی ، خصوصی و NGO ها  با تمام قوا برای رفع معضلات استفاده  شود و به جای اینکه به معضلات و افراد مبتلا به آن همانند گوی پرتاپ شوند و نداند که مسئول واقعی رفع آن چه سازمانی است همت  کنید و با همفکری و جذب نظرات کارشناسان اجتماعی ،  طراحی مهندسی اجتماعی صحیح و منطقی نسبت به رفع معضلات انجام دهید. زیرا آیندگان نیاز به برنامه های حاضر ما دارند تا بتوانند در جامعه ای با ثبات و بدور از معضل یا حتی الامکان کمترین معضلات به زندگی شهری بپردازند و شاهد توسعه اجتماعی و فرهنگی در سطح زندگی شهری و کشورمان باشند.

بخش اجتماعی تبیان


منبع: فرین مهرنگ - فصل نو

لینک های مرتبط :

• رکاب بزنید، کرایه ندهید 

• خیلی دور خیلی نزدیک... 

• در ازدحام و شلوغی شهر 

پایتخت ، پارکینگ می شود!!