تبیان، دستیار زندگی
نیروی انسانی یکی از اساسی ترین شاخص های توسعه یافتگی کشورها محسوب می شود. عامل نیروی انسانیِ متخصّص و ماهر است که باعث پیشرفت سازمان ها یا کشورها و بهره وری بهینه از امکانات و منابع کشورها می شود ؛ زیرا نیروی مدیر و مدبّر است که می تواند منابع دیگر (از قب
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

در رثای مغزهایی که فرار می کنند


 پدیده فرار مغزها از دیرباز در ایران مطرح بوده است. در این فرصت کوتاه کمی علل و آثار آن را بررسی می کنیم.


فرار مغزها

با تغییر ادبیات پیشرفت و توسعه کشورها سخن از مفاهیمی به میان آمد که قبلا مغفول مانده بود. یکی از مهمترینِ این مفاهیم، سرمایه انسانی است.

نیروی انسانی یکی از اساسی ترین شاخص های توسعه یافتگی کشورها محسوب می شود. عامل نیروی انسانیِ متخصّص و ماهر است که باعث پیشرفت سازمان ها یا کشورها و بهره وری بهینه از امکانات و منابع کشورها می شود ؛ زیرا نیروی مدیر و مدبّر است که می تواند منابع دیگر (از قبیل منابع معدنی و زیرزمینی، منابع مالی، سرمایه ای و پولی، تجهیزات و ماشین آلات و ابزار تولید و اطلاعات) را به کار گیرد. سرمایه "نیروی انسانی متخصّص"، تنها سرمایه ای است که نمی توان مانند منابع فیزیکی دیگر، مقدار دقیق پولی آن را محاسبه کرد. لذا با مهاجرت نخبگان، به شدّت، قدرت مدیریت و حاکمیت کشور، کاهش یافته، و امور جامعه به نحو مطلوب، اداره نخواهد شد. متأسفانه هنوز اهمّیت و جایگاه نیروهای متخصص و حرفه ای در کشورهای جهان سوم، جا نیفتاده است.

در رقابت سختی که در جریان جهانی شدن اقتصاد جریان دارد، امنیت علمی، امنیت اقتصادی و امنیت اطلاعاتی حائز اهمّیت بسیارند؛ اما دستیابی به آنها مستلزم برخورداری از نیروی انسانی مناسب است. نیروی انسانی مناسب، استخوان بندی و شالوده کشور و منبع قدرت دولت است و کشورهای در حال توسعه باید به اهمّیت و جایگاه آن، توجّه کافی و جدّی مبذول دارند. البته منظور از نیروی انسانی در شرایط جدید،افراد دارای ویژگی های تخصصی هستند.

بررسی وضعیت نخبگان و تحصیل کردگان یکی از معضلات کشورهای در حال توسعه را نمایان می کند و آن فرار مغز هاست. اصطلاح «فرار مغزها» که درست پس از جنگ جهانی دوم (یعنی زمانی که کشورهای غربی، بازسازی ویرانه های ناشی از جنگ جهانی را آغاز کرده بودند) به شکل یک معضل پیچیده، پا به عرصه وجود گذاشت؛ به گونه ای که تعدادی از دانشمندان، مخترعان، مبتکران، هنرمندان، تکنسین ها، کارگران ماهر و خلاّق، مهندسان، نویسندگان، پزشکان، جراحان و متخصّصان (که سرمایه های انسانی کشورها به حساب می آیند)، به دلایل مختلف، مجبور به ترک وطن خود شدند.

فرار مغزها در واقع، فرار سرمایه های انسانی است؛ سرمایه هایی که با صرف هزینه گزاف به دست می آید و عبارتند از: علم، تخصص، تجربه، توان، سلامتی، قابلیت ها و در نهایت، انضباط که به وسیله آموزش و بهداشت در نیروی کار ذخیره می شود و موجب افزایش بهره وری آن در تولید می شود. بنابراین، منابع انسانی مانند دانشمندان، مهندسان، متخصصان، نیروی کارا و منابع سازمانی و نهادی به عنوان سرمایه های انسانی تلّقی می شوند و فرار این نیروها به آن معناست که جامعه از علم، تخصص و مهارت های فنی آنان محروم می ماند. ولی این نیروها به دلایل گوناگون، مهاجرت دایمی یا نیمه دایمی را به کشورهای دیگر ترجیح می دهند

بر اساس آمار ارائه شده از سوی صندوق بین المللی پول سالیانه بیش از 150 هزار نفر از افراد تحصیل کرده در دانشگاه های معتبر از کشور خارج می شوند .بر اساس این گزارش طی 10 سال اخیر، هر روز به طور متوسط 15 نفر با درجه کارشناسی ارشد و حدود 3/2 نفر با مدرک دکتری کشور را ترک می کنند.

مهاجرت افراد متخصص در واقع به معنای انتقال نیروی انسانی ماهر از کشورهای مبدا (عموما کشورهای جهان سوم یعنی دقیقا همان کشورهایی که نیاز مبرم به نیروی کار آزموده و متخصص دارند) به کشورهای پیشرفته می‌باشد.

خروج این سرمایه انسانی زنگ خطری برای کشورهای جهان سوم به حساب می‌آید، زیرا نه تنها این‌گونه کشورها را با تنگنای نیروی انسانی ماهر روبه ‌رو می‌سازد که جبران آن بسیار مشکل است؛ بلکه وابستگی این کشورها را نیز به کشورهای صنعتی هر روز فزون‌تر می‌کند.

مهمترین و واضح ترین اثری كه پدیده فرار مغزها بر كشور مبدا می گذارد اتلاف هزینه هایی است كه صرف تعلیم و تربیت نیروهای ماهر و تحصیل كرده شده است. كشورهای در حال توسعه همه ساله با صرف هزینه های هنگفت برای بخش آموزش و پرورش كه غالبا سهم مهمی از بودجه ناچیز آنها را شامل می شود اقدام به تربیت انسانهای ماهر و متخصص می كنند اما متاسفانه با مهاجرت این افراد به كشورهای پیشرفته صنعتی به ویژه ایالات متحده و كانادا، منابع عظیمی از سرمایه خود را از دست می دهند و این سرمایه به طرف كشورهای مقصد سرازیر می شود.

اجمالاً دو عامل عمده داخلی و خارجی را می توان از جمله عوامل فرار مغزها نام برد:

فرار مغزها یعنی استثمار کشورها

الف. عوامل خارجی

یکی از عوامل پدیده "فرار مغزها" توسعه فناوری در حوزه ها و عرصه های گوناگون، به ویژه صنعت و فراهم بودن وسایل و ابزار تحقیق و پژوهش در برخی کشورهاست که موجب شده افراد متخصص از سراسر جهان سوم و کشورهای در حال توسعه، به سوی این کشورها سرازیر شوند و از نظر نیروی انسانی نوعی عدم تعادل میان این کشورها برقرار شود، به گونه ای که هزینه آموزش را کشورهای مبدأ می پردازند و بهره وری از نیروهای مستعد و خلّاق انسانی را کشورهای مقصد بر عهده دارند. بنابراین، بخشی از هزینه های آموزشی و تربیت نخبگان را کشورهای مقصد به عنوان دستمزد و هزینه تحقیق به نخبگان سایر کشورها می پردازند؛ همین شکاف و فاصله درآمدها از جمله عوامل مهم جذب نخبگان از سایر کشورهاست. علاوه بر سطح بالای دستمزدها، که عامل مهم جذب به شمار می رود، کیفیت و سطح زندگی از لحاظ امکانات رفاهی، که معمولاً تفاوت فاحشی میان کشورهای پیشرفته و در حال توسعه دارد، از جمله عوامل جذب است. اساسا تسهیلات ویژه ای برای محققان و متخصصان و نیروهای نخبه علمی در کشورهای پیشرفته در نظر گرفته شده است که متأسفانه در جهان سوم و کشورهای در حال توسعه، یک محقق و نخبه علمی سالیان دراز باید توان و وقت خود را صرف تهیه مسکن و مایحتاج زندگی خود کند.

بنابراین، اجمالاً یکی از عوامل مهم خارجی در فرار و جذب نخبگان کشورهای در حال توسعه و جهان سوم به کشورهای توسعه یافته، موقعیت برتر کشورهای صنعتی می باشد.

ب. عوامل داخلی

به علاوه مسائل و مشکلات فرهنگی و آموزشی، فقدان توسعه سیاسی، فقدان توسعه اقتصادی، فساد اداری و سوء مدیریت را می توان از عامل داخلی مهاجرت نخبگان دانست.

الگوی کلی مهاجرت با پی روی از این نظریه است که تمایل به مهاجرت از یک نقطه به نقطه دیگر، تابعی از میانگین دستمزدها، سطوح میانگین تعلیم و تربیت و فاصله و میزان مهاجرت قبلی است و چون دستمزدها در کشور ما نسبتا پایین است، این امر زمینه ای برای فرار مغزها گردیده، به عبارت دیگر، هرچند فرار مغزها دارای علل و عواملی است که مهم ترین علت را می توان در عدم توسعه اقتصادی کشورهای جهان سوم دانست، اما اختلاف فاحش زندگی و اختلاف سطح دستمزدها از جمله عوامل وزمینه های جذب نخبگان به کشورهای صنعتی است.

مهمترین و واضح ترین اثری كه پدیده فرار مغزها بر كشور مبدا می گذارد اتلاف هزینه هایی است كه صرف تعلیم و تربیت نیروهای ماهر و تحصیل كرده شده است

ایران در زمره کشورهایی است که با مساله فرار مغزها روبه‌رو بوده و مهاجرت متخصصان آن در سطح بالایی قرار دارد.بر اساس آمار ارائه شده از سوی صندوق بین المللی پول سالیانه بیش از 150 هزار نفر از افراد تحصیل کرده در دانشگاه های معتبر از کشور خارج می شوند .بر اساس این گزارش طی 10 سال اخیر، هر روز به طور متوسط 15 نفر با درجه کارشناسی ارشد و حدود 3/2 نفر با مدرک دکتری کشور را ترک می کنند.

همچنین گزارش دیگری در این مورد نشاندهنده این مساله است که اگرچه ایران از نظر قدر مطلق تعداد مهاجران در سال 2000 در ردیف پانزدهم بوده است ولی در بین کشورهای فوق به لحاظ نسبت تعداد مهاجران تحصیلکرده به کل مهاجران ایران جزو چهار کشور اول با بالاترین نرخ مهاجرت تحصیلکرده ها بوده است.

البته منصفانه است که ذکر کنیم یک علت اساسی این جریان انتقال نخبگان به کشورهای توسعه یافته تخصص و سواد بالای نخبگان ایرانی است و این نشان میدهد که باید با پرهیز از سیاه نمایی به حفظ همین نیروهای متخصص در داخل کشور اهتمام کرد. اما چه باید کرد؟

باید به این معضل بزرگ به عنوان یک پدیده ملی نگاه شود. دولت و مجلس و رسانه های همگانی نسبت به حل آن عزم ملی از خود نشان دهند. وجود ثبات و آرامش سیاسی و همدلی، همکاری و وحدت نیروهای خودی و احزاب سیاسی و مسؤولان زمینه ساز ثبات و آرامش روحی افراد خواهد بود و این خود زمینه ساز حل بسیاری از مشکلات، احترام و توجه بیش تر به علم، دانش، خلّاقیت و تحصیل ضروری است. تأسیس شهرک هایی برای محققان و تأمین همه نیازهای علمی، تحقیقاتی، مادی و معنوی آنان در این مجموعه، به گونه ای که آنان بتوانند با خیالی آسوده به حل معضلات علمی و فرهنگی جامعه همت گمارند، مطلوب است به علاوه باید تجدیدنظر جدّی در وضع دانشگاه ها و بودجه های تحقیقاتی آنان و تخصص اعتبارات صورت گیرد و امکانات ویژه ای برای آنان در راستای تحقیق و پژوهش باید مورد توجه باشد.

ریحانه حمیدی فر

بخش اقتصاد تبیان