تبیان، دستیار زندگی
راه یافتنِ یک یا چند بیت از یک شاعر در شعر شاعر دیگر، می‌تواند معلول علت‌های زیادی باشد که تحقیق و تتبع و تضمین را می‌توانیم از دلایل آن به حساب بیاوریم، اما راه یافتن یک غزل کامل تقریباً بدون هیچ تغییری در واژه‌ها و... از شاعری در دیوان شاعری دیگر، ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

غزلی از شاه نعمت‌لله ولی در دیوان عمادالدین نسیمی

غزلی از شاه نعمت لله ولی در دیوان عمادالدین نسیمی

راه یافتنِ یک یا چند بیت از یک شاعر در شعر شاعر دیگر، می‌تواند معلول علت‌های زیادی باشد که تحقیق و تتبع و تضمین را می‌توانیم از دلایل آن به حساب بیاوریم، اما راه یافتن یک غزل کامل تقریباً بدون هیچ تغییری در واژه‌ها و... از شاعری در دیوان شاعری دیگر، می‌تواند به سبب توارد، انتحال یا دخل و تصرف کاتبان و نسخه‌نویسان و برخی موارد دیگر باشد!

در این نوشته به غزلی واحد در دیوان شاه نعمت‌لله ولی و دیوان عمادالدین نسیمی اشاره شده است. به احتمال قوی، این غزل از شاه نعمت‌لله ولی است که به دیوان عمادالدین نسیمی راه یافته که در باب این مسائل، پس از این بحث خواهیم نمود.

شاه نعمت‌لله ولی: «سید نورالدین نعمت‌لله‌بن عبدلله‌بن محمد، ... از کبار عرفای ایران در قرن هشتم و نهم هجری است. وی در غزلهای خود گاه سیّد و گاه به نام خویش (یعنی نعمت‌لله) تخلص می‌نمود» (صفا 1531: 4/ 228ـ229). «شاه نعمت‌لله... به سال 730 یا 731 متولد شد... و در رجب سال 834 در یکصد و چهار یا یکصد و سه سالگی بدرود حیات گفت» (همو: 4/ 229).

عمادالدین نسیمی: تولد احتمالاً حدود 770ق و متوّفی حدود سال 820ق (نک: مقدمه دیوان عمادالدین نسیمی، صص 24ـ25) از شاعرانی است که تحت تأثیر اندیشه‌های حروفیه بوده (نک: همان).

غزل عمادالدین نسیمی:

این حضور عاشقان است، الصلا

صحبت صاحبدلان است، الصلا

یار با ما در سمــاع معنوی است

گر نظر داری عیان است، الصلا

در سمــاع عشـق رقصانیـــم بــاز

این معانی را بیــان است، الصلا

حضرت مستان خاص‌الخاص ماست

مجلس آزادگــان است، الصـلا

هر کجـا ذوقی است گـو در نِه قـدم

جان سیّد در میان است، الصـلا

(عمادالدین نسیمی1372: 122)

این غزل، تنها در یکی از نُسَخِ دیوان عمادالدین ضبط شده است و آن هم نسخه خطی کتابخانه دانشگاه تهران به شماره 4695 است که در سال 1087ق کتابت شده است (نک: همان: 63).

این غزل عیناً در دیوان شاه نعمت‌لله ولی (شاه نعمت‌لله ولی 1358: 9) هم آمده است و تنها اختلاف میان این دو غزل، مصراع اولِ بیت آخر است که در دیوان عمادالدین نسیمی، به صورت «هر کجا ذوقی» ضبط شده که در دیوان شاه نعمت‌لله ولی به صورت «هر که را ذوقی» آمده است. قابل ذکر است که مصححِ دیوان عمادالدین در حاشیه همین ضبط (مقصود «هر کجا ذوقی») گفته است: «در اصل قدری محو شده است، شاید هم «هر که با» باشد» (عمادالدین نسیمی 1372: 122).

در مورد ضبط این عبارت یا ترکیب در نسخه دیوان عمادالدین، باید گفت: احتمالاً «هر که را» (به جای «هر کجا») بوده که مصحح این کتاب، احتمال داده «هر که با» باشد؛ زیرا هم در غزل پیشین از شاه نعمت‌لله ولی و هم غزلی که پس از این خواهد آمد، این کلمات به صورت «هر که با ذوقی...» ضبط شده است.

غزلی دیگر تقریباً شبیه به این غزل در دیوان شاه نعمت‌لله ولی آمده است که ردیف آن از «است، الصلا» به «است و سماع» تبدیل شده و در آن برخی ابیات و مصراعها جابه‌جا شده و یک بیت حذف شده و دو بیت نیز به آن افزوده شده است:

این حضور عاشقان است و سمـاع

صحبت صاحبدلان است و سماع

حضرت مستـان خاص‌الخاص او

مجلس آزادگــان است و سماع

یار با مــا در سمــاع معنــــوی

این معانی را بیــان است و سماع

گـر دوای درد می‌جویـــی بیــا

درد او درمان جـان است و سماع

در حریم کبریـــــای عشــق او

های و هوی عاشقان است و سماع

هرکه را ذوقی است گو درنِه قدم

جان سیّد در میان اســت و سماع

(شاه نعمت‌‌لله ولی 1358: 441)

با توجه به دلایلی که پیش از این مذکور افتاد، می‌توان گفت که غزل مورد بحث، از دیوان شاه نعمت‌لله ولی به دیوان عمادالدین نسیمی راه یافته است:

  1. 1. شاه نعمت‌لله ولی متخلص به سیّد بوده که این تخلص در بیت پایانی غزل مورد بحث آمده است.
  2. 2. در دیوان شاه نعمت‌لله ولی غزل دیگری بسیار شبیه به این غزل آمده است.
  3. 3. این غزل فقط در یکی از نسخه‌های دیوان عمادالدین نسیمی آمده است.
  4. 4. در هنگام ولادتِ عمادالدین نسیمی شاه نعمت‌لله ولی حدود چهل سال سنّ داشته است.
  5. 5. در برخی نسخه‌های دیوان عمادالدین نسیمی غزل هایی از سعدی و مولانا نیز راه یافته است.

در واقع در برخی از نسخه‌های دیوان عمادالدین نسیمی، اشعاری چند از شاعران متفاوت راه یافته است؛ از جمله یک غزل از سعدی که مصحح دیوان نسیمی، متوجه آن شده است (نک: عمادالدین نسیمی 161:1372)، همچنین دو غزل از غزلیات شمس نیز در دیوان نسیمی راه یافته که نگارنده در مقاله‌ای جداگانه به آن پرداخته است. چنین است مطلع آن دو غزل:

ندا آمد به جان از چرخ پرویــن

که بالا رو، چو دُردی پست منشیـن

(جلال‌الدین محمد بلخی 1386: 749)

مصرع دوم این بیت در دیوان نسیمی به این صورت ضبط شده است: «که بالا رو چو دزد بسته منشین» (عمادالدین نسیمی 1372: 262‌ـ‌263).

غزل دیگر چنین آغاز می‌شود:

با چنین رفتن به منزل کی رســی؟

با چنین خصلت به حاصل کی رسی؟

(جلال‌الدین محمد بلخی 1386: 1011؛ عمادالدین نسیمی 1372: 286).


منابع:

ـ جلال‌الدین محمد بلخی، 1386، کلیات شمس، بر اساس چاپ بدیع‌الزمان فروزانفر، تهران، هرمس.

ـ صفا، ذبیح‌‌لله، 1351، تاریخ ادبیات در ایران، تهران، امیرکبیر.

ـ عمادالدین نسیمی، 1372، دیوان عمادالدین نسیمی، به کوشش ید‌لله جلالی پندری، تهران، نشر نی.

ـ شاه نعمت‌لله ولی، 1358، دیوان شاه نعمت‌لله ولی، با مقدم? جواد نوربخش، تهران، انتشارات خانقاه نعمت‌اللهی.


مجید منصوری-دانشجوی دکترای زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران