تبیان، دستیار زندگی
سوره یوسف از سوره‏هاى مكّى و داراى یكصد و یازده آیه است. عدد كلمات آن هزار و هفتصد و هفتاد و شش (1776) كلمه و عدد حروف آن هفت هزار و صد و شصت و شش (7166) حرف است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تعبیر خواب یوسف (علیه السلام)

سیماى سوره یوسف‏

قرآن

سوره یوسف از سوره‏هاى مكّى و داراى یكصد و یازده آیه است. عدد كلمات آن هزار و هفتصد و هفتاد و شش (1776) كلمه و عدد حروف آن هفت هزار و صد و شصت و شش (7166) حرف است.

نام حضرت یوسف، 27 مرتبه در قرآن آمده، كه 25 مرتبه آن در همین سوره است و دو مورد آن در سوره‏هاى دیگر (سوره غافر آیه 34 و انعام آیه 84) مى‏باشد.. آیات این سوره، به هم پیوسته و در چند بخش جذاب و فشرده، داستان زندگى یوسف را از كودكى تا رسیدن او به مقام خزانه‏دارى كشور مصر، عفت و پاكدامنى او، خنثى شدن توطئه‏هاى مختلف علیه او و جلوه‏هایى از قدرت الهى را مطرح مى‏كند.

داستان حضرت یوسف (علیه السلام) فقط در همین سوره از قرآن آمده، در حالى كه داستان پیامبران دیگر در سوره‏هاى متعدّد نقل شده است. داستان حضرت آدم و نوح هر كدام در دوازده سوره، داستان حضرت ابراهیم در هیجده سوره، داستان حضرت صالح در یازده سوره، داستان حضرت داوود در پنج سوره، داستان حضرت هود و سلیمان هر كدام در چهار سوره و داستان حضرت عیسى و زكریّا هر كدام در سه سوره ذكر شده است. (تفسیر حدائق)

داستان حضرت یوسف در تورات، سِفر پیدایش از فصل (37 تا 50) نیز نقل شده است، و این مسئله نشانگر این است كه بدون شك قبل از اسلام نیز داستان یوسف در میان مردم مشهور و معروف بوده است‏ امّا در مقایسه با آنچه در قرآن آمده، به خوبى اصالت قرآن و تحریف تورات معلوم مى‏گردد.

قرآن در داستان یوسف (علیه السلام) بیشتر به شخصیّت خود او در گذر از كوران حوادث مى‏پردازد، در حالى كه در داستان پیامبران دیگر، بیشتر به سرنوشت مخالفان و لجاجت و هلاكت آنان اشاره نموده است.

گرچه داستان پردازان بى‏هدف، و یا آنها كه هدفهاى پست و آلوده‏اى دارند سعى كرده‏اند از این سرگذشت آموزنده یك داستان عشقى بسازند و چهره واقعى یوسف و سرگذشت او را مسخ كنند، و حتى در شكل یك فیلم عشقى به روى پرده سینما بیاورند ولى قرآن كه همه چیزش الگو و" اسوه" است، در لابلاى این داستان عالیترین درسهاى عفت و خویشتن دارى و تقوى و ایمان و تسلط بر نفس را منعكس ساخته آن چنان كه هر انسانى تحت تاثیر جذبه‏هاى نیرومندش قرار مى‏گیرد.

و به همین جهت قرآن نام زیباى" احسن القصص" (بهترین داستانها) را بر آن گذارده است، و در آن براى اولوا الالباب (صاحبان مغز و اندیشه) عبرتها بیان كرده است.

فضیلت سوره یوسف

در روایات اسلامى براى تلاوت این سوره فضائل مختلفى آمده است از جمله در حدیثى از امام صادق (ع) مى‏خوانیم:

من قرء سورة یوسف فى كل یوم او فى كل لیلة بعثه اللَّه یوم القیامه و جماله مثل جمال یوسف و لا یصیبه فزع یوم القیامة و كان من خیار عباد اللَّه الصالحین.

"هر كس سوره یوسف را هم روز و هم شب بخواند، خداوند او را روز رستاخیز بر مى‏انگیزد در حالى كه زیبائیش همچون زیبایى یوسف است و هیچگونه ناراحتى روز قیامت به او نمى‏رسد و از بندگان صالح خدا خواهد بود." (مجمع البیان‏)

و نیز رسول اكرم (ص) فرمود: «سوره یوسف را به بردگان خود بیاموزید، زیرا هر مسلمانى آن را بخواند و به خانواده و كنیز خود بیاموزد، خداوند سكرات مرگ را بر او آسان مى‏كند و نیرویى به وى مى‏بخشد كه به مسلمانى حسد نورزد». (مجمع البیان، ج 5، ص 206).

تعبیر خواب یوسف

قالَ تَزْرَعُونَ سَبْعَ سِنِینَ دَأَباً فَما حَصَدْتُمْ فَذَرُوهُ فِی سُنْبُلِهِ إِلاَّ قَلِیلاً مِمَّا تَأْكُلُونَ (47)

گفت: «هفت سال با جدیّت زراعت مى‏كنید و آنچه را درو كردید، جز كمى كه مى‏خورید، در خوشه‏هاى خود باقى بگذارید (و ذخیره نمایید).

یوسف (علیه السلام) بدون گلایه و شكوه از رفیق، كه چرا او را فراموش كرده و بدون آنكه قید و شرطى براى تعبیر خواب پادشاه تعیین كند، فورى به تعبیر خواب پرداخت، زیرا كتمان دانش به ویژه در هنگام نیاز جامعه به آن، امرى دور از شأن انسان‏هاى پاك و نیكوكار است.

یوسف غیر از تعبیر كردن خواب، راه مقابله با قحطى را با برنامه‏اى روشن بیان كرد تا نشان دهد علاوه بر علم تعبیر خواب، قدرت برنامه‏ریزى و مدیریّت دارد.

در حدیثى از امام صادق (ع) مى‏خوانیم: «هر كس سوره یوسف را هم روز و هم شب بخواند، خداوند او را روز رستاخیز بر مى‏انگیزد در حالى كه زیبائیش همچون زیبایى یوسف است و هیچگونه ناراحتى روز قیامت به او نمى‏رسد و از بندگان صالح خدا خواهد بود.»

پیام‏های آیه:

مجموعه تلویزیونی حضرت یوسف (ع)

1ـ طرح و برنامه‏هاى سازنده خود را بدون منّت و چشم‏داشت عرضه كنیم.

2ـ براى نجات جامعه بایستى از مشكلات شخصى چشم پوشید. (یوسف از زندانى بودن خود كه مسئله‏ى شخصى است، چیزى نگفت، بلكه به فكر حلّ مشكل مردم بود)

3ـ مدیریّت بحران و اداره جامعه در شرایط حاد و دشوار از وظایف اصلى حكومت است.

4ـ حكومت‏ها باید قحطى و خشكسالى را پیش‏بینى كنند و در ایّام فراخى با تدبیر از فشار مشكلات بكاهند..

5ـ به هنگام مناسب بودن شرایط حد اكثر بهره‏بردارى را باید نمود.

6ـ در مواقعى كه بحرانى در پیش است باید بر ظرفیّت تولید و كار افزود.

7ـ مردان خدا، باید براى رفاه مردم فكر كنند و طرح دراز مدّت و كوتاه مدّت داشته باشند. «قالَ تَزْرَعُونَ سَبْعَ سِنِینَ»

8ـ زمان، عنصر بسیار مهمى در برنامه ریزى و مدیریّت است. «سَبْعَ سِنِینَ»

9ـ فقط تشریح وضعیّت كافى نیست، باید طرح و برنامه داد. «تَزْرَعُونَ سَبْعَ سِنِینَ دَأَباً» ...

10ـ برنامه‏ریزى در تولید «تَزْرَعُونَ سَبْعَ سِنِینَ» و صرفه جویى و ذخیره‏سازى «فَذَرُوهُ» یك ضرورت است. (در حالى كه جوامع عقب مانده بدون توجّه به این مراحل فقط مصرف مى‏كنند.)

11ـ كنترل حكومت بر روند تولید و توزیع، در شرایط بحرانى امرى ضرورى است. «تَزْرَعُونَ ... فَذَرُوهُ» ...

12ـ گندم اگر به خوشه باشد بر عمرش اضافه مى‏شود. «فَذَرُوهُ فِی سُنْبُلِهِ»

13ـ مى‏توان با برنامه‏ریزى، خود را براى مقابله با حوادث طبیعى همچون قحطى، زلزله و سیل آماده كرد. «فَذَرُوهُ فِی سُنْبُلِهِ»

14ـ برنامه‏ریزى و تدبیر براى آینده، منافاتى با توكل و تسلیم در برابر امر خدا ندارد. «فَذَرُوهُ فِی سُنْبُلِهِ» (با تدبیر، به استقبال تقدیر برویم.)

15ـ طرحها باید قابلیّت عملى داشته باشند. «فَذَرُوهُ فِی سُنْبُلِهِ» (بهترین شیوه عملى در آن زمانِ بدون سیلو و تكنولوژى، واگذاردن گندم در خوشه بود.)

16ـ هر تلخى‏اى بد نیست. همین قحطى مقدّمه‏ى حاكمیّت یوسف شد و همچنین مقدّمه صرفه‏جویى و كار بیشتر در میان مردم گشت. «تَزْرَعُونَ، فَذَرُوهُ، إِلَّا قَلِیلًا»

17ـ آینده‏نگرى و برنامه‏ریزى بلند مدّت براى مقابله با مشكلات اقتصادى جامعه، لازمه مدیریّت كشور است. «تَزْرَعُونَ ... فَذَرُوهُ ... إِلَّا قَلِیلًا» 

18ـ صرفه‏جویى امروز، خودكفایى فردا و اسراف امروز، نیازمند شدن فردا را بدنبال دارد. «قَلِیلًا مِمَّا تَأْكُلُونَ»

19ـ رؤیاى كافران نیز مى‏تواند بیانگر واقعیّت‏ها و حاوى دستور العمل‏هایى براى حفظ جامعه باشد.

20ـ امروز باید براى فرداى بهتر كوشش كرد. «تَزْرَعُونَ ... ثُمَّ یَأْتِی مِنْ بَعْدِ ذلِكَ»

نوشته آمنه اسفندیاری – گروه دین و اندیشه تبیان


منابع:

1- تفسیر نور ج6

2- تفسیر نمونه ج 9

3- تفسیر اثنی عشری ج 6

4- تفسیر هدایت ج 5

5- مجمع البیان ج 5