زنجیر اسارت یا کمند محبت؟!
هر كسی می تواند موضوعی را به یك زاویهای ببیند ، وقتی به مشهد می رویم می بینیم که خیلی از زوارها برای بوسیدن ضریح به آن هجوم می آورند . هر کسی این صحنه را می تواند جوری تحلیل کند .البته تحلیل هرکسی با توجه به عینکی است که زده است ؛ میشود دیپلماتی برخورد كرد و گفت اینها وحشی هستند ، میشود عینك عرفان بزنیم و بگوییم كه اینها عاشق هستند .
می گوییم داماد چكاره است؟ میگوید بدبخت کارگر است، با دید افراد تن پرور و لوس كارگری بدبختی است، اما با دید اولیاء خدا پیغمبر دست اولیاء خدا را میبوسد. بعضیها شهادت را از بین رفتن میدانند اما با دید قرآن میفرماید: «وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ» 1 بنابراین دیدها فرق میكند ...
عبادت چیست ؟! عبادت زنجیر است یا كمند محبت؟!
بعضی ها درس خواندنشان زورکی است، اگر نمره نباشد نمیخواند . بعضیها عاشق علم هستند ، حاضر است لباسش را هم بفروشد و كتاب بخرد كه درس بخواند. هر چیزی بلوغ میخواهد، دیدها فرق میكند .
عبادت از دید اولیاء خدا زنجیر نیست، كمند محبت است. بار نیست، چتر حفاظت است .
برای بعضیها عبادت بار است « وَ إِنَّهَا لَكَبِیرَةٌ ؛ سنگین است »2 ، برای بعضیها چتر حفاظت است؛ «إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنْ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ»3
عبادت سود خدا نیست، مصلحت ما است. عبادت سربار نیست، سرمایه است. یك ذكر خدا یك درخت را در بهشت خلق میكند. عبادت پرداختن نیست، بلکه گرفتن است .
چطور حال عبادت را در خودمان زنده كنیم؟
«یَا أَیُّهَا النَّاسُ أَنْتُمْ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ»4 اول باید احساس فقر كنیم، حدیث داریم اگر سه چیز نبود انسان گردن كلفتی میكرد و خود را تا ابد نابود می کرد: فقر و مرض و مرگ .قرآن مرتب میگوید كه شما عاجز هستید برای اینكه ما را بنده خودش كند، مرتب کمبود ها را به ما یاد آور می شود؛ میگوید: «إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُكُمْ غَوْرًا» 5 اگر آب را تلخ كنیم، چه میكنید؟
«لَوْ نَشَاءُ جَعَلْنَاهُ أُجَاجًا »6 اگر بهار آمد و درختها سبز نشد چه میكنی؟ «لَوْ نَشَاءُ لَجَعَلْنَاهُ حُطَامًا» 7
اگر بخواهیم حركت كره زمین را كند میكنیم و شب طول میكشد چه میكنید؟ «إِنْ جَعَلَ اللَّهُ عَلَیْكُمْ اللَّیْلَ سَرْمَدًا» 8 بالأخره در یک کلام میگوید : تو فقیر هستی .
اول هیچ بودی ؛ «وَلَمْ تَكُنْ شَیْئًا» 9 یعنی هیچی بودی، بعد میگوید: یك چیزی بودی ولی قابل ذكر نبودی؛ «لَمْ یَكُنْ شَیْئًا مَذْكُورًا» 10 بعد میگوید؛ «مِنْ مَاءٍ مَهِینٍ» 11 آب پست بودی، بعد میگوید؛ «فِی ظُلُمَاتٍ ثَلَاثٍ» 12 سه تاریكی داشتی. آنجا دست هیچ طراح و نقاشی نبود، «هُوَ الَّذِی یُصَوِّرُكُمْ فِی الْأَرْحَامِ» 13 یعنی او تو را طراحی كرد، «وَ جَعَلَ لَكُمْ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ» 14 بعد وقتی به دنیا آمدی «لَا تَعْلَمُونَ شَیْئًا» 15 هیچی بلد نبودی !
هیچی نمیدانستی ! مار میدیدی خیال میكردی كه طناب است كه برداری. فرق بین آهن گداخته و سرخ را با گل سرخ نمیدانستی، آنوقت برای تو سنگین است كه عبادت كنی؟
اگر خواستیم عبادت كنیم باید بنشینیم و حساب كنیم كه چقدر بیچاره هستیم . بعداً هم همینطوریم «وَالْتَفَّتْ السَّاقُ بِالسَّاقِ» 16دو سه روز دیگر پای ما را رو به قبله میكشند ، خودمان میفهمیم كه هیچ هستیم، همه میخواهند جمع شوند و یك نفس به ما اضافه كنند ، یك دقیقه عمر ما را اضافه كنند اما افسوس که نمی توانند. هم هیچ بودهایم و هم هیچ هستیم و هم هیچ خواهیم شد.
ما باید احساس كنیم كه فقیر هستیم و هر چه داریم از اوست. «الَّذِی أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَآمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ »17 اگر معلم گفت از درس دادن من تشكر كن و درس را یاد بگیر، تشكر از معلم فایدهاش به جیب خود دانش آموز میرود. اگر گفتند خانهات را رو به خورشید بساز، نه اینكه خورشید به تو نیاز دارد، تو اگر خانهات را روبه خورشید بسازی، از نور خورشید استفاده میكنی .
چرا عبادت كنیم؟
«یَا أَیُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمْ الَّذِی خَلَقَكُمْ وَالَّذِینَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ ؛ عبادت باید خالص باشد، خدا را عبادت كنید برای اینكه شما را و قبل از شما را آفرید .»18ما شكر كنیم برای اینكه قبل از ما را آفرید؟ چرا باید چنین کاری را بکنیم ؟
بله، اگر قبل از ما نبودند ما هم نبودیم، این معنایش این است كه تاریخ را فراموش نكن. در تاریخ خیلی ها زحمت كشیدهاند تا ما به اینجا رسیدهایم ، ما الان رسیدهایم به درختی كه میوهاش را میچینیم .
خداوند عمل خالص میخواهد عمل با ریا كه فاسد است را نمیخواهد. عمل خالص، عملی است که نه از مردم جزا و نه تشکر بخواهیم؛ «لَا نُرِیدُ مِنْكُمْ جَزَاءً وَلَا شُكُورًا»19
اخلاص این است كه آدم اگر كاری میكند نخواهد كه اسمش باشد، آنكه باید بداند، میداند. روز قیامت عدهای میگویند ما جبهه بودیم خدا و فرشتهها میگویند: تو دروغ میگویی، برای خدا جبهه نرفتی، جبهه رفتی تا بگویند شجاع هستی . عدهای میگویند: ما قاری بودیم، خدا و فرشتهها میگویند: دروغ میگویی، با اخلاص قرآن نخواندی، قرآن می خواندی به این نیت که بگویند چه صدای خوشی دارد .
علامت آدمهای مخلص این است كه زیاد یاد قیامت هستند؛ قرآن میفرماید: «إِنَّا أَخْلَصْنَاهُمْ بِخَالِصَةٍ ذِكْرَى الدَّارِ» 20
منبع : مقالات آقای قرائتی
تنظیم: زهرا اجلال – گروه دین و اندیشه تبیان
پی نوشت ها :
1- آل عمران / 169
2- بقره / 45
3- عنکبوت / 45
4- طه / 15
5- ملک / 30
6- واقعه / 70
7- همان / 65
8- قصص / 71
9- مریم / 9
10- انسان / 1
11- سجده / 8
12- زمر / 6
13-آل عمران / 6
14- نحل / 78
15- همان
16- قیامت / 28
17- قریش / 4
18- بقره / 21
19- انسان / 9
20- ص / 46