تبیان، دستیار زندگی
آثار برجاى مانده از ابراهیم(علیه السلام)در كنار كعبه و تاریخ مجسّمى از اعصار گذشته و روشن‌گر خاطره‌هاى جاویدان پیشین، چون زمزم، صفا، مروه، ركن، حطیم، حجرالاسود، و‌حجر اسماعیل است
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چند اثر باستانی در قرآن

1. كعبه:

کعبه

یكى از نام‌هاى كعبه، «بیت العتیق» است: «وَ‌لیَطَّوَّفوا بِالبَیتِ العَتیقِ.» (حج/22، 29) درباره علّت وصف كعبه به عتیق، وجوهى گفته شده است[33]: برخى مى‌گویند: از آن جهت كه بنایى بس كهن و باستانى است، به آن «بیت العتیق» گفته شده؛ زیرا كعبه، نخستین بناى ساخته شده در زمین براى پرستش خداوند است: «إنّ أوَّلَ بَیت وُضِعَ لِلنّاسِ لَلّذى بِبَكّةَ» (آل‌عمران/3، 96) از این‌رو مى‌توان گفت: كعبه كهن‌ترین اثرباستانى به شمار مى‌رود كه قرآن از آن نام برده است.

2. آیات بیّنات و مقام ابراهیم:

خداوند در خانه خود، نشانه‌هایى روشن و مقام ابراهیم را برجاى گذاشته است: «فِیه ءایـتٌ بَیّنـتٌ مَقامُ إبرهیمَ.» (آل‌عمران/3، 97) مقصود از آیات روشن، آثار برجاى مانده از ابراهیم(علیه السلام)در كنار كعبه و تاریخ مجسّمى از اعصار گذشته و روشن‌گر خاطره‌هاى جاویدان پیشین، چون زمزم، صفا، مروه، ركن، حطیم، حجرالاسود، و‌حجر اسماعیل است.[34] در بین این نشانه‌ها، از مقام ابراهیم جداگانه یاد كرده؛ زیرا سنگى‌است كه ابراهیم هنگام ساختن كعبه بر روى آن مى‌ایستاده و اثر گام‌هایش بر روى آن باقى مانده است.[35]

3. تابوت بنى‌اسرائیل:

تابوت، صندوقى بود كه موسى(علیه السلام)در واپسین روزهاى عمر خود، الواح تورات را كه احكام خدا در آن نوشته شده بود، به ضمیمه عصا و لباس خود و لباس هارون و یادگارهاى دیگر در آن نهاد[36] و به وصیّش «یوشع‌بن‌نون» سپرد. این یادگار، سالیان سال با كمال احترام در میان بنى‌اسرائیل نگاه‌دارى مى‌شد تا آن‌كه دشمنان،آن را از ایشان گرفتند؛امّا یكى از پیامبران بنى‌اسرائیل به نام «اشموئیل» براى اثبات مدّعاى خود مبنى بر شایستگى طالوت براى زمام‌دارى بنى‌اسرائیل، این صندوق را بار دیگر به آن‌ها نشان داد و گفت: نشان لیاقت طالوت آن است كه فرشتگان آن تابوت را براى آنان خواهند‌آورد:[37]«و‌قالَ لَهُم نَبیُّهُم إنّ ءایةَ مُلكِه أَن یَأتِیَكُم التّابوتُ فیه سَكینَةٌ مِن ربِّكُم وَ بَقِیَّةٌ مِّما‌تَرَك ءَالُ‌موسى و ءَالُ‌هـرونَ‌...‌.» (بقره/2، 248) این امر نشان مى‌دهد كه تابوت، با آثار برجاى مانده از آل‌موسى و هارون تا این زمان هم‌چنان باقى بوده است.

آثار برجاى مانده از ابراهیم(علیه السلام)در كنار كعبه و تاریخ مجسّمى از اعصار گذشته و روشن‌گر خاطره‌هاى جاویدان پیشین، چون زمزم، صفا، مروه، ركن، حطیم، حجرالاسود، و‌حجر اسماعیل است

4. بدن فرعون:

فرعون* به رغم آن‌كه تا واپسین لحظه، از عناد و لجاجت در برابر موسى و آیین او دست نكشید، هنگام غرق شدن، از ایمان خود خبر داد؛ امّا به او خطاب شد كه ایمان تو اكنون سودى نمى‌بخشد: «ءآلــَـنَ وَ قَد عَصیتَ قَبلُ و كُنتَ مِن المُفسِدینَ» (یونس/10،91) آن‌گاه خداوند خطاب به فرعون فرمود: ما بدن تو را پس از غرق شدن از آب بیرون مى‌افكنیم تا بماند و عبرت آیندگان شود: «فَالیَومَ نُنَجّیكَ بِبَدنِك لِتَكونَ لِمَن خَلفَكَ ءَایةً». (یونس/10،92) طبق وعده الهى، بدن فرعون به صورت اثرى باستانى و عبرت‌انگیز باقى ماند و هم‌اكنون در موزه مصر نگه‌دارى مى‌شود.[38]

5‌. بقایاى آبادى‌ها:

قرآن خرابه‌هاى شهرهاى قوم لوط، عاد و ثمود را نشانه‌هاى برجاى مانده از آنان دانسته و چون این نشانه‌ها در روزگار نزول آیات در دسترس مردم بوده، از آن‌ها خواسته است تا از سرگذشت این اقوام درس بگیرند. بر پایه روایتى، امام على(علیه السلام)در عبور از آثار بر جاى مانده از كسرا در مدائن به یكى از همراهانش كه براى بى اعتبارى دنیا شعرى خوانده بود فرمود: «چرا این آیه را نخواندى؟ «كَم تَركَوا مِن جَنّـت وَ عُیُون * وَ زُرُوع وَ مَقام كَریم * وَ نَعمَة كَانوا فِیها فـكِهِینَ * كَذلِكَ و أَورَثْنـها قَومًا ءَاخَرِینَ * فَما بَكَت عَلَیهِم السّماءُ وَ الأَرضُ و مَا كَانوا مُنظَرِینَ». (دخان/44،25 ـ 29)[39]

یكم. بقایاى آبادى قوم لوط:

خداوند بر اثر گناهان پى در پى و زشت قوم لوط، از آسمان بر آنان سنگ فرود آورد. «...‌لِنُرسِلَ عَلیهم حِجارَةً مِن طین» (ذاریات/51‌، 33) و دیار آنان را درهم كوبید: «فَجَعَلنا عَـلیها سافِلَها» (حجر/15، 74) با این حال، براى عبرت دیگران، گوشه‌هایى از ویرانه‌هاى آن را باقى گذاشت: «وتَرَكنا فِیها ءایةً» (ذاریات/51‌،37) از این رو، به شهر قوم لوط از آن جهت كه بر اثر عذاب الهى زیر و رو شده، «مؤتفكات*» گفته شده است:[40]«المُؤتَفِكـتِ أَتَتهم رُسُلُهم.» (توبه/9، 70) از برخى آیات قرآن برمى‌آید كه این ویرانه‌ها تا عصر پیامبر اكرم(صلى الله علیه وآله)وجود داشته و اهل مكّه در مسیر رفت و آمد خود به شام، از كنار آن عبور مى‌كرده‌اند:[41]«...‌و إنَّكم لَتَمرّونَ عَلیهم مُصبِحین * و بِالّیل أفلا تَعقِلون». (صافات/37، 137 و 138)

دوم. ویرانه‌هاى قوم عاد:

قوم عاد

قوم عاد*، خانه‌هاى خود را بسیار باشكوه مى‌ساختند؛ به‌گونه‌اى كه در روزگار خود مانند نداشت: «...‌إرَمَ ذاتِ العِمادِ * الّتى لَم‌یُخلَق مِثلُها فِى البِلـدِ‌...» (فجر/89‌، 7‌و‌8) امّا بر اثر سرپیچى از دعوت هود(علیه السلام)كیفر الهى بر آنان فرود آمد و فقط ویرانه‌اى از خانه‌هایشان برجاى ماند: «تُدَمِّرُ كُلَّ شَىء بِأمرِ رَبِّها فَأصبَحوا لایُرى إلاّ مسـكِنُهُم.» (احقاف/46،25) از آیه «و‌عاداً و ثمودا و قَد تَبَیّن لَكم مِن مَّسـكِنِهم» (عنكبوت/29، 38) برمى‌آید كه ویرانه‌هاى قوم عاد در مسیر تبوك بوده و تا عصر پیامبراكرم(صلى الله علیه وآله)وجود داشته است.[42]

سوم. ویرانه‌هاى قوم ثمود:

ثمود، خانه‌هاى خود را از سنگ و در میان كوه مى‌ساختند: «و‌ثَمودَ الَّذین جابوا الصَّخرَ بِالوادِ» (فجر/89‌، 9) امّا آن‌گاه كه بر اثر سرپیچى از دعوت صالح(علیه السلام)عذاب الهى فرود آمد، همین خانه‌هاى بس مستحكم نتوانست آنان را محافظت كند و به ویرانه‌اى تبدیل شد: «...‌فتِلكَ بُیُوتُهُم خـاویةً بِمـا ظَلَموا.» (نمل/27، 52) برخى مفسّران با استناد به این كه «تلك» به مكانى اشاره دارد كه در دسترس بوده، گفته‌اند: ویرانه خانه‌هاى قوم ثمود تا عصر پیامبر(صلى الله علیه وآله)باقى بوده است.[43] افزون بر آیه «...‌و قَد تَبَیّن لَكم مِن مَسـكِنِهم‌...» (عنكبوت/29،38) كه با صراحت بر این مدّعا دلالت دارد، شواهد تاریخى نیز نشان مى‌دهد كه مردم مكّه هنگام سفر تجارتى به شام، از كنار سرزمین حجر كه ویرانه‌هاى قوم ثمود در آن قرار داشت، عبور مى‌كردند.[44]

___________

[33] مجمع‌البیان، ج‌7، ص‌130.

[34] مجمع البیان، ج‌2، ص‌798؛ نمونه، ج‌3، ص‌15.

[35] كشف‌الاسرار، ج‌2، ص‌216.

[36] مجمع‌البیان، ج2، ص614‌؛ ابن‌كثیر، ج‌1، ص‌309.

[37] مجمع‌البیان، ج‌2، ص‌614‌؛ نمونه، ج‌2، ص‌240 و 241.

[38] نمونه، ج‌8‌، ص‌378؛ المنیر، ج‌11، ص‌260.

[39] العترة و القرآن، ص‌60‌؛ كنز الفوائد، ص‌145.

[40] لسان العرب، ج‌1، ص‌166 «اَفك»؛ القاموس المحیط، ج‌2، ص‌1235، «افك».

[41] مجمع‌البیان، ج‌8‌، ص‌715.

[42] التحریر و التنویر، ج‌20، ص‌248.

[43] نمونه، ج‌16، ص‌128.

[44] نمونه، ج‌16، ص‌270.

نویسنده: على نصیرى

تهیه:الف.شکوری

تنظیم:سعیدآقازاده