تبیان، دستیار زندگی
زیارت
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

زیارت[1]
زیارت

ما را كه غیر داغ غمت بر جبین نبود

یك لحظه طی نشد كه دل ما غمین نبود

هر چند آسمان به صبوری چو ما ندید

ما را غمی نبود كه اندر كمین نبود

راهی اگر به منزل آزادگی نداشت

رنج اسارت، این همه شور‌آفرین نبود

ای آفتاب محمل زینب! كسی چو من

از خرمن زیارت تو، خوشه‌چین نبود

تقدیر بود با سر تو هم‌سفر شوم

در این سفر، مقدّر من غیر از این نبود

گر آتش نگاه تو، در من نمی‌نشست

در شام و كوفه، خطبه‌ی من آتشین نبود

گر شوقِ سر به چوبه‌ی محمل ‌زدن نداشت

زینب پس از تو، زینب محمل‌نشین نبود

در حیرتم كه بی‌تو، چرا زنده مانده‌ام

عهدی كه با تو بستم از اوّل، چنین نبود

ده روزه‌ی فراق تو، بُعد زمان نداشت

یك عمر بود هجر تو، یك اربعین نبود

اشكم اگر جمال افق را نشُسته بود

از لعلِ سرخِ لاله، «شفق» را نگین نبود

"شفق، محمّد‌جواد غفور‌زاده"

پی نوشت:

[1] سلام بر حسین، ص 225.

بخش ادبیات تبیان  

 انتخاب شعر :جواد هاشمی