تولد خورشید مبارک!
شب زایش مهر ریشهی کریسمس
« شب چله » یا « شب یلدا » جشنی است با پیشینهای به درازای دستکم هفت هزار سال و یادگاری از مهرپرستی و آیین میترائیسم. این جشن همچون نوروز, سیزدهبدر, جشن سوری و مهرگان... پس از یورش و شکست ایرانیان از مقدونیان, اعراب, مغولها و تُرکان همچنان پابرجا مانده و هر سال در سَراسَر خانههای ایرانیان برپا میگردد.
واژهی «یلدا» یک واژهی سُریانی –از گویشهای آرامی در شمال بین النهرین - به معنای زایش و زادروز است. چراکه این جشن, جشن ِ زایش و رو به فزونی گذاردن خورشید/مهر/میترا است. دستکم هفت هزار سال پیش ایرانیان -یعنی قوم آریا- پیش از سه تکه شُدن و واگرایی درونی به مادها و پارت ها و پارس ها, به دانش گاهشُماری دست یافته و دریافته بودند که واپَسین شب آذرماه و نخستین شب زمستان, بُلندترین شب سال است. در بخشی از شاهنامهی فردوسی میخوانیم:
نَباشد بَهار و زمستان پَدید نَیارَند هِنگام ِ رامِش نَوید
از این بیت میتوان دریافت که ایرانیان به این دانش هرازان سال پیشتر دست یافته بودند.و این بیت می گوید که اگر گاه شماری قدیم نبود انان زمان جشن ها را نمی دانستند.
جشنهای ماهیانه و اصیل ایرانی, جشنهایی هستند که برپایهی گاهشماری خورشیدی برگزار میشوند. این جشنها پس از ورود اعراب به ایران و چیرگی آنها, با توجه به جایگزین شدن گاهشماری عربی ِ مَهشیدی(قمری) به جای گاهشماری خورشیدی، در یک بازه ی زمانی ویژه، اَرجمندی خود را از دست داده بودند. ولی به کوشش دانشمند بزرگ ایرانی, خیام نیشابوری دوباره بازسازی شدند. گاهشماری جلالی که به کوشش خیام ایجاد شد را میتوان یکی از دقیقترین گاهشماریها به شمار آورد که در هر 5 هزار سال تنها یک روز اختلاف زمانی دارد.
میدانیم که ایرانیان از دیرباز آیینهای خود را همراه با شادی و روشنایی برگزار میکردند. آیینهایی که همواره در کانون گرم خانواده برگزار میشود و به دور از هر گونه کَژرَوی و فِساد است. به همین اَنگیزه است که ایرانیان درازترین شب سال –یعنی شب چله- را به همراه خانواده و بیشتر در کنار بزرگ ِ خانواده بیدار نشسته تا سر برآوردن خورشید از آسمان و روشنایی را نظارهگر باشند. پس از شب چله است که دوران ِ کاستی روز/ شید(نور)/ روشنایی پایان یافته و دوران فزونی روز/ خورشید/ شید سر میرسد. در این شب بیدار ماندن و روشن نگه داشتن خانه نمادی است از یاری به روشنایی/خورشید در برابر تاریکیها و پلیدیها, تا سر برآوردن خورشید و رسیدن روز.
گذشته از شکل ِ نمادین شب چله باید دانست که جشن یلدا, شب زادروز الههی مِهر یا میترا می باشد. «مهر» به معنی خورشید و یکی از بغ دختها و خدایان آریاییها در گذشته های دور و پیش از گِرَویدَن ِ ایشان به آیین زرتشت است.مهر از دوشیزه ای به نام ناهید به دنیا امده بود. باید گوشزد نمود که با توجه به بازگوییهای مورخین یونانی, ایرانیان نزدیک به هفت هزار سال پیش به آیین یگانه پرستی زرتشتی درآمدند و از این دیدگاه یگانه و نخستین به شمار میآیند.
مِهر در آینده و پس از روی کار آمدن آیین یکتاپرستی زرتشتی, تبدیل به یکی از ایزدان و فرشتگان دین زرتشت شد و بخشی از نَسَک (کتاب) اَوستا به نام او یعنی مِهریَشت نامگذاری شده است. ایزَد مِهر از گرامیترین ایزدان و فرشتگان اَهورمزدا است و دُشمن سَرسَخت دروغ به شمار میآید. ایرانیان همواره به صِفَتهایی چون راستگویی, دلیری و سَروَریخواهی پُرآوازه بودند. در اندیشهی ایرانی اَهریمن سرچشمهی هر گونه پَلیدی و تاریکی و دروغ است. در اندیشه ی ایرانی دروغ شکلی دیو گونه به خود میگیرد و سَرراست برابر با یک دیو شناسانده میشود.
در مهریَشت اَوستا میخوانیم:
- «مهر از آسمان با هزاران چشم بر ایرانی مینگرد تا دروغی نگوید.»
در اردیبهشت یَشت آمده است:
- «دروغ باید تباه گردد، دروغ باید سرنگون شود، دروغ باید نابود گردد و در جهان مادی باید راستی بر دروغ چیره شود.»
یا برای نمونه داریوش در سَنگ نِبِشتِه یِ خود از خداوند میخواهد که کشور ایران را از سه چیز یعنی «دروغ, خُشکسالی و دُشمن» دور نگه داشته و پاسداری نماید. یا در سنگ نبشتهی بیستون خود یکی از گناهان بزرگ شورشیان را دروغگویی ایشان باز میشناساند.
آیین مهر در زمان سه تِکه شدن آریاییها و مهاجرت بخشی ازیشان به اروپا همراه آنها به اروپا نیز کشیده شد. در روم باستان نیز ژولیان یکی از پادشاهان رومی به این آیین گروید.هنوز هم نیایش های این شاه رومی با مهر برجاست. «ای پدر در آسمان نیایش مرا بشنو» «یولیانوس» یا همان ژولیان در این نیایش خدا را پدر می نامد. این اسمی بود كه ترسایان به تقلید از مهرپرستان بر خدا گذاشتند و بعد ها در قرآن به شدت این لفظ نکوهیده شد و بی شک از تحریفاتی است که در دین مسیح راه پیدا کرد . همچنین امپراتورانی چون کومودوس 180-192 م، سپتیمیوس سوروس 211-193، کاراکالا 211-217 و جولیان پُرآوازه به جولیان مرتد، و نیز بسیاری از سربازان و افسران روم، سَخت پیرو این آیین بودند و در رم، بریتانیا (در پی هجوم روم به سال 43 م.)، و کِنارههای رود راین، دانوب و فُرات، کِنیسهها و نیایشگاه های پُرشماری برای میترا بر پا داشتند.
آنها سالها جشن زادروز میترا و شب چله را جشن میگرفتند و آن را سرآغاز سال میدانستند. حتی پس از گسترش دین تَرسایی (مسیحیت) در اروپا نیز این شب تقدس خود را نِگه داشت و با زادروز حضرت مسیح یگانه گشت. مهرپرستی گستره ای از شرق ایران تا اروپا داشت. تاثیرات فراوان این آیین ایرانی و آریایی را هم اکنون در دین مسیحیت میبینیم.
مسیحیت تنها با بهرهگیری از مهرپرستی بود که توانست جایی برای خود در اروپا پیدا کند. این آیینها عبارت بودند از: فدیه, نیاز و ... نیز مراسم و آدابی چون عشا ربانی, غسل تعمید, ناقوس زدن, نوازندگی به هنگام نیایشنیز به دین عیسی اضافه شد و ریشه ان در مهر پرستی بود . 25 دسامبر که زادروز مهر شمرده می شود و با کمی اشتباه در گاه شماری همان اول دی ماه و پیوند آن با شب چله ی ایرانی نیز از دیگر وام گیری های عجیب مسیحیت از میترائیسم است. این وام گیری ها به اندازه ای زیاد بود که آبای کلیسای مسیح زمانی که این همه وجوه اشتراک میان مذاهب خود و مذهب میترا (مهرپرستی) یافتند, شگفت زده شدند و مدعی گشتند که مذهب میترا این مراسم را از مسیحیت دزدیده است, یا اینکه این مذهب نیرنگ گمراه کنندهی اهریمن است.
هنگامی كه به آیین و مراسم مسیحیان در كریسمس نگاه می كنیم بسیاری از نشانه های ایرانی این مراسم را در می یابیم. ایرانیان قدیم در شب چله درخت سروی را با دو رشته نوار نقره ای و طلایی می آراستند. بعدها در قرن هجدهم به ابتکار یک آلمانی به نام نوتران مسیحیان درخت كاج را به تقلید از مهرپرستان و ایرانیان تزیین كردند.
یكی دیگر از وام گیری های مسیحیان از مهرپرستان، روز مقدس مسیحی یعنی یكشنبه است.Sunday به معنی روز خورشید یا مهر است كه روز مقدس مهرپرستان بود. ارنست رنان درباره آیین مهرپرستی گفته است: «اگر عیسویت به هنگام گسترش خود بر اثر بیماری مرگ ماری باز می ایستاد، سراسر جهان به آیین مهر می گروید.»
معزی نیز در وصف عیسی میگوید:
تو جان لطیفی و جهان جسم کثیف است * تو شمع فروزنـده و گیتــی شب یلــدا
سیف اسفرنگی تأکید میورزد که یلدا شهرت و آواز? خود را از نام مسیح دارد:
سخنم بلندنام از سخن تو گشت و شایـد * که درازنامی از نام مسیح یافت یلـــــدا
نویسنده : کورش محسنی همراه با تغییر و اضافات