تبیان، دستیار زندگی
نگاهی به مجموعه تلویزیونی شاید برای شما هم اتفاق بیافتد
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تبلیغ دین در تلویزیون عجیب نیست

نگاهی به مجموعه تلویزیونی شاید برای شما اتفاق بیافتد

شاید برای شما هم

گروه سینما وتلویزیون تبیان: رابطه‌ی دین با رسانه، قدمتی از زمان اختراع صنعت چاپ دارد و از آن زمان، ایجاد ارتباطی صحیح و موثر بین دین و وسایل ارتباط جمعی و تنظیم ساز و کار و ارایه‌ی راه کارهایی که به برقراری موثر این ارتباط کمک کند، مورد توجه هر دو قرار گرفته است. در ارتباط متقابلی که به این ترتیب شکل گرفت، گاه راسانه‌های جمعی مشروعیت خود در میان مردم را با پرداختن به متون و آموزه‌های دینی کسب کرده‌اند و گاه دین با بهره‌گیری از ویژگی و امکانات خاص هر رسانه، برای اشاعه‌ و تبلیغ خود به این وسایل روی آورده است.

مطالعه‌ی نقش رسانه در اشاعه‌ی دین و متقابلا نقش دین در تسهیل رابطه‌ی میان مردم و رسانه، سال‌هاست که در علوم اجتماعی، علوم ارتباطات، مطالعات فرهنگی و دین جایگاه ویژه‌ای پیدا کرده است. با ظهور رسانه‌های جدید و نظریه‌های ارتباطی خاص آنها و البته به تبع شرایط اجتماعی هر دوره، نگاه‌های تازه‌ای در خصوص تعامل دین و رسانه شکل گرفته است.  از یک سو اندیشمندان ارتباطات به ارتباط متقابل این دو حوزه‌ی مهم اجتماعی پرداخته‌اند و از سوی دیگر محققان حوزه‌ی دین نیز با مطالعه‌ی تکنولوژی‌های نوین ارتباطی، سعی در برقراری رابطه‌ی موثر بین این دو و نهایتا انتقال درست و روشن مفاهیم دینی با استفاده از رسانه‌های جدید داشته‌اند.

«شاید برای شما هم اتفاق بیفتد» هم یک مجموعه‌ی دینی است که با بی‌پروایی منحصر به فرد و نگاهی کمتر شعارزده به مسایل دینی و معرفتی می‌پردازد و خوف و رجا را نه با بیان همیشگی مرسوم بلکه در زندگی روزمره‌ی آدم‌ها نشان می‌دهد. آدم‌هایی که اغلب خاکستری هستند. این سریال کمتر به سراغ داستان‌های ماورایی رفته است و خیر و شر مطرح شده در آن خیر و شر به عنوان تقابل شیطان و آدم نیست، بلکه تقابل انسان با نفس خودش است

تعامل دین و رسانه چه به عنوان دو نهاد اجتماعی و چه به عنوان پیام و ابزار انتقال با توجه به وظایف رسانه‌ای و وجوه مختلف دینی که در سراسر دنیا نسبت به هر کدام از ادیان وجود بزرگ  دارد هنوز موافقان و مخالفان بسیاری در سراسر دنیا دارد. برخی نظریه‌ها معتقدند که ذات دین با رسانه بیگانه است و نمی‌توان برای تبلیغ دین از رسانه بهره جست. ازطرف دیگر برخی ساده‌انگارانه معتقدند که رسانه تنها وسیله‌ای برای انتقال پیام از جمله پیام‌های دینی است.(1)

رسانه‌های سنتی مانند کتاب، نقالی، پرده‌خوانی، منبر و ... نقش موثری در تبلیغ دین داشتند. این رسانه‌ها چون با ذهن و خیال مخاطب ارتباط بر قرار می‌کردند به راحتی می توانستند به همه‌ی حوزه‌های معرفتی و دینی ورود کنند و خوف و رجا را هم‌زمان مطرح کنند. در رسانه‌های سنتی از بهشت و جهنم و ثواب و عقاب به راحتی و به مناسب‌ترین شکل صحبت می‌شد و مخاطب چون با خیال خود بهترین‌ها را در بهشت و بدترین‌ها را جهنم تصویر و تجسم می‌کرد آنها را می‌پذیرفت و بهشت برای‌اش دل‌نشین و جهنم برای‌اش سخت و طاقت‌فرسا بود.

حسن خجسته عضو هیئت علمی دانشکده صدا و سیما و رئیس سابق صدای جمهوری اسلامی ایران مقاله‌ای دارد با عنوان «نحوه کاربرد خوف و رجاء به عنوان دو اصل تربیت دینی در رادیو و تلویزیون». چکیده‌ی سخن ایشان در این مقاله این نکته است که: «خوف و رجاء در رسانه‌های سنتی ایران همواره به شکل مناسبی وجود داشته است اما در رسانه‌های مدرن که مهم‌ترین آنها گستره انبوه مخاطبان و پوشش وسیع آنها است خوف هیچ جایگاهی در تعلیمات دینی ندارد. سکولاریسم و خروج دین از حوزه اجتماعی و حصر آن در حوزه خصوصی یکی از مهمترین ویژگی‌های ذاتی مدرنیته است و رسانه‌های مدرن درحوزه عمومی در تبلیغ دین به طور تام و کامل ناتوان هستند، از این جهت فقط به رجاء می‌پردازند و قادر به بیان خوف نیستند.»

بنابراین استدلال است که برخی عقید ه دارند نشان دادن تصویر شیطان یا جهیم جهنم در تلویزیون حتا با مدرن‌ترین امکانات ممکن نیست چرا که با هیچ تکنولوژی نمی‌توان شدت عذاب در جهنم یا مثلا دگرگونی واقعی دنیا را در روز قیامت نشان داد. البته درباره‌ی موارد رجا و نیز بیان زیبایی‌ها هم چنین است، مثلا زیبایی فرابشری یوسف را چگونه می‌توان در قالب تصویر نشان داد؟ یا منفعت‌های بهشت را؟ به همین دلایل است که بسیاری از اندیشمندان اعتقاد دارند رسانه‌های مدرن به ویژه رسانه‌های تصویری در تبلیغ دین و نشان دادن نمونه‌های خوف و رجا موفق نیستند و به ویژه اصلا نمی‌توانند آن طور که باید به بیان خوف بپردازند.

به نظر می رسد رویکرد عریان صدا و سیما در ساخت سریال‌ها کمی با گذشته تفاوت پیدا کرده است و به سمت برنامه‌سازی هنرمندانه و استفاده از ظرفیت‌های رسانه‌ی مدرن تلویزیون رفته است

اما ناتوانی ذاتی رسانه‌های مدرن باعث نمی‌شود که  نتوان دین را از این رسانه‌ها تبلیغ کرد. اتفاقا با همین رسانه‌ها می‌توان در جهت تبلیغ دین و بیان شعائر اسلامی کوشید و حتا مناسک دینی را ترویج و تبلیغ کرد، اما این گونه تبلیغ‌ها راه و روش خودش را دارد و فنون خاصی را می‌طلبد.

سال‌هاست که میان صاحب نظران در سینما و تلویزیون درباره تعریف سینمای دینی و تعریف آن و درستی یا نادرستی این ترکیب وجود دارد. در اینجا ما فرصت ورود به آن بحث گسترده را نداریم و فقط به ذکر این نکته بسنده می‌کنیم که سینمای دینی و یه اثر دینی به فیلم‌هایی با موضوع مستقیم دینی مثل «ملک سلیمان» گفته نمی‌‌شود بلکه قطعا «بید مجنون» و «بچه‌های آسمان» هم جزو سینمای دینی هستند یعنی سینمایی که به مفهوم دین می‌پردازد و در قالب هنری و به صورت برآیندی دین را تبلیغ می‌کند. با این مثال‌ها باید گفت که تنها «مختار‌نامه» و «یوسف پیامبر» سریال‌هایی دینی نیستند و بسیاری از سریال‌های دیگر هم می‌توانند در ردیف سریال‌های دینی قرار بگیرند.

مثلا مجموعه‌ی «شاید برای شما هم اتفاق بیفتد» هم یک مجموعه‌ی دینی است که با بی‌پروایی منحصر به فرد و نگاهی کمتر شعارزده به مسایل دینی و معرفتی می‌پردازد و خوف و رجا را نه با بیان همیشگی مرسوم بلکه در زندگی روزمره‌ی آدم‌ها نشان می‌دهد. آدم‌هایی که اغلب خاکستری هستند. «شاید برای شما هم اتفاق بیفتد» بر خلاف سریال‌های ویژه‌ی ماه مبارک رمضان کمتر به سراغ داستان‌های ماورایی رفته است و خیر و شر مطرح شد در آن خیر و شر به عنوان تقابل شیطان و آدم نیست، بلکه تقابل خود با نفس یا آدم خاکستری با آدم سفید است. داستان خیر و شر آدم‌هاست در روابط متقابل، که البته در رابطه‌ای بزرگ‌تر و اصلی‌تر ردپای شیطان و خدا نیز در آن دیده می‌شود اما نه به عنوان پیام عریان بلکه به عنوان پیام پنهان.

به نظر می رسد رویکرد عریان صدا و سیما در ساخت سریال‌ها کمی با گذشته تفاوت پیدا کرده است و به سمت برنامه‌سازی هنرمندانه و استفاده از ظرفیت‌های رسانه‌ی مدرن تلویزیون رفته است. با استفاده از ظرفیت این رسانه است که می‌توان آدم‌های خوش‌ذات، شیطان‌صفت و یا خدا‌صفت را در قالب داستان‌هایی درباره‌ی زندگی نشان داد و دین و اخلاق و مذهب را تبلیغ کرد.


1- از مقدمه‌ی کتاب «دین و رسانه»، مجموعه مقالات، دفتر پژوهش‌های رادیو، خرداد 86.


رضا ساکی/ گروه سینما وتلویزیون تبیان