تبیان، دستیار زندگی
صنعت سینما بواسطه تعلق خاطر عمیق به تخیل، همواره برای سینماگرانی با تخیل قوی احترام بسیار قائل بوده و بیشترین امكانات خود را در اختیار این گروه از فیلمسازان قرار داده است كه استیون اسپیلبرگ یكی از شاخص ترین آنها است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اسپیلبرگ بر بام خیال و تکنیک


صنعت سینما بواسطه تعلق خاطر عمیق به تخیل، همواره برای سینماگرانی با تخیل قوی احترام بسیار قائل بوده و بیشترین امكانات خود را در اختیار این گروه از فیلمسازان قرار داده است كه 'استیون اسپیلبرگ' یكی از شاخص ترین آنها است.


اسپیلبرگ

استیون اسپیلبرگ 18 دسامبر سال 1946 میلادی در ایالت اوهایو بدنیا آمد و از همان كودكی علاقه بسیاری به سینما داشت و بخش عمده ای از كودكی خود را در سالن های سینما سپری كرد.

او موفق‌ترین کارگردان سینما در زمینه تجاری محسوب می‌شود كه با فیلم‌های «آرواره‌ها» ( 1975)، «ای.تی» ( 1982) و «پارک ژوراسیک» ( 1993) ركورد فروش سینمای جهان را شكست و هریک از این فیلم‌ها پرفروش‌ترین فیلم دوران خود بودند.

مجموع فروش فیلم‌های ساخت اسپیلبرگ تاكنون به رقم چشم گیر 8 / 5 میلیارد دلار رسیده است و نشریه اقتصادی فوربس ثروت این فیلم‌ساز آمریكایی را بیش از 3 میلیارد دلار برآورد كرده است.

تماشای فیلم های انیمیشن كمپانی والت دیسنی برای او بسیار لذت بخش بود كه رگه هایی از آن را در ساخته های سینمایی او شاهد بوده ایم.

سپیلبرگ از 12 سالگی برای خودش فیلم های آماتوری می ساخت ، فیلم نامه هایش را خودش می نوشت ، از دوستانش برای بازی استفاده می کرد و آنها را به خوبی هدایت می کرد. در 16 سالگی ، یعنی در سال 1964یک فیلم بلند به نام Firelight با زمان 2 ساعت و نیم ساخت. اسپیلبرگ به کالج ایالتی کالیفرنیا رفت و در آنجا در رشته سینما تحصیل کرد. در اواخر دهه شصت ، پنج فیلم دیگر ساخت اما بالاخره در سال 1968 با فیلم کوتاه آمبلین بود که مورد تحسین قرار گرفت.

اسپیلبرگ توانست با کمپانی کلمبیا ( Colombia Pictures ) قراردادی امضا کند و کارگردانی چند اثر تلوزیونی را به عهده بگیرد. این دوره کاری تجربه های بسیاری را برای اسپیلبرگ به همراه داشت.

اسپیلبرگ اولین اثر مهم و خلاقانه خود را که به اکران سینماها هم راه یافت در سال 1971 و با نام دوئل ساخت. دوئل اثری جاده ای ، دلهره آور و بسیار خلاق بود. دوئل ماجرای سفر یک فروشنده دوره گرد بود که اسیر دیوانگی یک راننده تریلر می شود ، راننده ای که تماشاگر هرگز چهره او را نمی بیند. اسپیلبرگ به خوبی از پس صحنه های تعقیب و گریز بر آمد و ایجاد دلهره را در متن کار قرار داد. او توانست با این فیلم ، توجه دست اندرکاران هالیوود را به خود جلب کند و خود را به عنوان یک استعداد تازه ، معرفی کند.

اسپیلبرگ در سال 1974 فیلم شوگرلند اکسپرس را ساخت. فیلمی در حد و اندازه های فیلم های معمول ، درباره زنی که شوهر خلاف کارش را از زندان فراری می دهد تا خانواده بتواند دوباره دور هم جمع شود. فیلم صحنه های تعقیب و گریز درخشانی دارد ، به ویژه در صحنه ای که زن و شوهر فراری ردیفی طولانی از ماشین های پلیس را به دنبال خود می کشند.

استقبال منتقدان از فیلم و نیز فروش متوسط آن زمینه را برای حضور پرررنگ تر اسپیلبرگ در این عرصه فراهم ساخت و با فیلم 'شوگرلند اكسپرس' جای پای او محكم تر شد.

پس از پایان دبیرستان به كالج ایالتی كالیفرنیا رفت و در رشته سینما به تحصیل پرداخت.

پس از اتمام دانشگاه، بواسطه فیلم های كوتاه، به تلویزیون راه یافت و به ساخت اپیزودهایی از مجموعه های تلویزیونی پرداخت كه از آن میان 'گالری وحشت' شهرت بیشتری دارد و مخاطبان بسیاری را برای خود دست و پا كرد.

در سال های ابتدایی دهه 70 میلادی همراه با موج جوانان فیلمساز به هالیوود رفت و فیلمی كم هزینه اما بسیار جذاب را با عنوان 'دوئل' ساخت كه فقط یك هنرپیشه داشت و به تقابل انسان و ماشین می پرداخت.

فیلم «آرواره‌ها» محصول 1975 از موفق‌ترین و مهم‌ترین آثار كارنامه سینمایی اسپیلبرگ است. این فیلم داستان یک کوسه است که ساكنان یک شهر ساحلی را به وحشت می اندازد. این فیلم به یكی از پرفروش‌ترین آثار سینمایی در زمان اكران تبدیل شد و شهرت و موفقیت اسپیلبرگ را دوچندان ساخت.

اسپیلبرگ كه خاطرات كمرنگی از فیلم های سریالی دوران كودكی در سالن های سینما داشت با سری فیلم های پرفروش 'ایندیانا جونز' به ادای دین به فیلم های فوق پرداخت و لحظات سرگرم كننده بسیاری را برای مخاطبان آثار خود رقم زد.

اسپیلبرگ در 'آرواره ها' تمامی عناصر موجود در فیلم را برای هراس هرچه بیشتر تماشاگران گردهم آورد و برخلاف دو فیلم قبلی خود روی عنصری كلیدی به نام بازیگر بیشتر متمركز شد و به نتایج فوق العاده ای دست یافت.

این كارگردن نام دار یك سال بعد فیلمی درباره دنیای كودكان و افسانه‌های تخیلی و فضایی ساخت که توجه مخاطبین بزرگسالان را نیز به خود جلب كرد. «ای. تی» كه در زمان اكران پرفروش ترین فیلم تاریخ سینما شد و هم اكنون یكی از موفق ترین آثار اسپیلبرگ در زمینه تجاری محسوب می‌شود. این فیلم جایزه بهترین فیلم خارجی جوایز دیوید دوناتلو ایتالیا را در سال 1983 كسب كرد.

فیلم بعدی اسپیلبرگ «رنگ ارغوانی» بود كه در سال 1985 ساخته شد و نامزد 11 جایزه اسكار شد، هرچند هیچ یک را كسب نكرد.

یكی از موفق ترین فیلم های كارنامه سینمایی اسپیبرگ بی شك فیلم «فهرست شیندلر» محصول 1994 است. این فیلم موفق شد در جوایز اسكار و جوایز بافتا عنوان بهترین فیلم و بهترین كارگردانی را كسب كند و در جوایز گلدن گلوب جایزه بهترین كارگردانی را برای اسپیلبرگ به همراه آورد.

فیلم بحث برانگیز فهرست شیندلر ( 1994) ، پروژه بعدی اسپیلبرگ بود. فهرست شیندلر ، ماجرای یک آلمانی کارخانه دار و عضو حزب نازی آلمان ، به نام اسکار شیندلر را روایت می کرد که جان صدها یهودی عازم به اردوگاه های مرگ را نجات می دهد. این فیلم زمانی 3 ساعته داشت و به شیوه ای سیاه و سفید ، فیلم برداری شده بود ، در حالی که گاهی یک تک رنگ به شکل نمادین در تصویر دیده می شد. فیلم از جهت سیاسی ، حرف و حدیث های بسیاری را به همراه داشت ، اما با این وجود اعتبار هنری ویژه ای برای اسپیلبرگ به همراه داشت و نخستین اسکار کارگردانی را نصیب او کرد.

فروش سرسام آور فیلم فوق به تولید ایده های بلندپروازانه و تخیل برانگیز این كارگردان جوان كمك كرد و به ساخت فیلم های 'برخورد نزدیك از نوع سوم' و 'ئی تی: موجود غیرزمینی' منجر شد.

فیلم دومی بواسطه داستان جذاب و لطیف خود، كودكان و نوجوان های بسیاری را به سالن های سینما كشاند و فروشی نجومی را رقم زند.

فیلم درباره موجودی فضایی است كه از سفینه جامانده و تعدادی نوجوان از او نگهداری می كنند. موسیقی جذاب 'جان ویلیامز' در كنار كارگردانی خلاقانه اسپیلبرگ را می توان از نقاط قوت اصلی این اثر دانست.

اسپیلبرگ كه خاطرات كمرنگی از فیلم های سریالی دوران كودكی در سالن های سینما داشت با سری فیلم های پرفروش 'ایندیانا جونز' به ادای دین به فیلم های فوق پرداخت و لحظات سرگرم كننده بسیاری را برای مخاطبان آثار خود رقم زد.

وی با خلق شخصیتی دوست داشتنی به نام 'دكتر ایندیا جونز' كه استاد باستان شناسی است و قرار دادن او در ماجراهایی عجیب و غریب در رابطه با جهان باستان، سرگرم كنندگی را به اوج رساند.

البته در كنار فیلم هایی از این جنس، گاه طبع آزمایی هایی را در باب سینمایی متفاوت تر انجام داده كه 'امپراطوری خورشید' یكی از شاخص ترین نمونه های آن است. فیلمی براساس رمانی از 'جی. جی. بالارد' درباره پسربچه ای كه در دوران جنگ دوم جهانی سر از اردوگاه اسرای ژاپن درمی آورد.

اسپیلبرگ در سال 1993 فیلم به یادمادنی «پارک ژوراسیک» را با بهره‌گیری از جدیدترین فناوری‌های جلوه‌های ویژه ساخت و پس از آن اثر علمی تخیلی اما پرفروش «مایکل کرایتون» را به سینما آورد.

اسپیلبرگ با فیلم 'پارك ژوراسیك' بخش از تخیلات بی حد ومرز خود را به تصویر كشید و با بهره گیری از تكنیك های روز سینمای جهان، دنیای اثر جدید خود را هرچه باورپذیرتر كرد.

اسپیلبرگ

فیلم داستان پیرمرد ثروتمندی است كه جزیره ای را برای كار روی نسل دایناسورها قرار داده و دانشمندانی را برای این تحقیق به هزینه خود گردهم آورده است كه سرانجام به زنده شدن دایناسورها و درگیری آنها با انسان ختم می شود.

در سال 1997 اسپیلبرگ بار دیگر به سراغ دایناسورها رفت و دنیای گمشده : پارک ژوراسیک را ساخت. این فیلم نسبت به فیلم قبلی جلوه های ویژه عظیم تر و قوی تری داشت اما مانند فیلم اول استقبال نشد. در همین سال اسپیلبرگ پروژه دیگری را نیز به سامان رساند: آمیستاد.

آمیستاد درباره سیاهان و کوچ اجباریشان به آمریکا توسط سفیدپوستان برده دار بود. فیلم چندان در گیشه موفق نبود.

در سال 1998 ، اسپیلبرگ یکی دیگر از بهترین فیلم هایش را از نظر کارگردانی عرضه کرد. این فیلم نجات سرباز رایان نام داشت و یک فیلم جنگی درباره جنگ جهانی دوم و تقابل آمریکایی ها با ژاپنی ها بود. جلوه های ویژه فیلم در ژانر جنگ فوق العاده بود. موضوع فیلم تا حدی متظاهرانه بود : دولت آمریکا دستور داده که یک سرباز را که بعد از مرگ برادرهایش در جنگ ، تنها فرزند خانواده است به آغوش خانواده بازگردانند ، با این وجود فیلم ، بسیار نظرگیر بود و صحنه های جنگ طراحی شده در فیلم بسیار واقعی به نظر می آمد. این فیلم دومین اسکار را نصیب اسپیلبرگ کرد.

اسپیلبرگ در یك دهه اخیر نیز همچنان پركاری نسبی خود را حفظ كرد اما فیلم هایش به لحاظ كیفی كمتر به كیفیت آثار درخشان او می رسند.

هوش مصنوعی محصول 2001 ، فیلمی احساسی و پینوکیو وار درباره روباتی است در هیبت یک پسر بچه که با تمام وجود می خواهد یک پسر بچه واقعی باشد. هوش مصنوعی فیلم جذابی است که تعارضی با معنی در خود دارد ، این پسر بچه روبات بیش از هر پسر بچه دیگری یک پسربچه واقعی است. پروژه بعدی اسپیلبرگ به نام گزارش اقلیت ( 2002 ) هم در ژانر علمی _ تخیلی قرار می گیرد. با استفاده از ذهن یک دختر که در یک استخر زندانی است می توان فهمید که چه کسی قصد ارتکاب جرم را دارد و این در حالی است که این پیشرفت در نظام امنیتی چندان قابل اعتماد نیست و خود مولود ناامنی است. در سال 2002 ، اسپیلبرگ فیلم دیگری به نام اگه می تونی منو بگیر را ساخت ، فیلمی تفریحی و سرگرم کننده درباره تعقیب و گریزهای یک پلیس و یک مجرم دزد. هر سه این فیلم ها در گیشه موفق بودند.

فیلمی كاملا معمولی كه برای اسپیلبرگ عقبگرد كاملی به حساب آمده و همردیف فیلم دیگرش - ترمینال - قرار می گیرد كه بازی خوب تام هنكس نیز نتوانست آن را نجات دهد.

'جنگ دنیاها' كه براساس رمانی از 'اچ. جی. ولز' ساخته شد، فیلمی جذاب و سرگرم كننده درباره هجوم جاندارن فضایی به زمین و مقاومت گروهی از انسان ها در برابر آنها است.

فیلم به لحاظ فنی فوق العاده از كار درآمد و به لحاظ شخصیت پردازی بویژه در رابطه با نقش های اصلی موفق عمل كرده است.

فیلم فوق برای این كارگردان پا به سن گذاشته، بازگشتی موفقیت آمیز به سینما پس از چند كار ناموفق بود.

'ایندیانا جونز و جمجمه بلورین' آخرین فیلم از مجموعه ایندیانا جونز است كه با وجود بهره گیری از تكنیك سه بعدی به هیچوجه قابل قیاس با سه گانه قبلی نبود و فقط فیلمی سرگرم كننده با مولفه های خاص ایندیایانا جونزی است كه می تواند دو ساعتی دوستداران را سرگرم سازد و بس.

آخرین ساخته سینمایی او كه براساس داستان مصور 'ماجراهای تن تن' ساخته شده، داستانی بسیار آشنا برای كودكان و نوجوان های دیروز داشته و به همین خاطر نیز كنجكاوی های بسیاری را به هنگام تولید برانگیخت.

'ماجرای تن تن: راز اسب شاخدار' كه این روزها روی اكران قرار دارد، به شیوه 'موشن كپچر' ساخته شده كه جذابیت بیشتری به فیلم بخشیده و باورپذیری آن را بیشتر ساخته است.

با این همه فیلم به موفقیتی كه انتظار از آن می رفت نرسید و دوستداران 'ماجراهای تن تن' را تا حدی ناامید كرده است.

این فیلم ساز ثروتمند در سال 1993 جایزه شیر طلای افتخاری جشنواره ونیز، در سال 1995 جایزه سزار افتخاری فرانسه، در سال 1987 جایزه اسكار افتخاری و در سال 2ظ ظ 4 جایزه «آكی را كوروساوا» جشنواره توكیو را گرفت و در سال 2ظ ظ 3 نام وی در تالار مشاهیر هالیوود جا گرفت.

وی اخیراً ساخت جدیدترین فیلم خود فیلمی زندگی‌نامه‌ای درباره «آبراهام لینكلن» را آغاز كرده است. «دانیل دی لوئیس» برای ایفای نقش شانزدهمین رییس‌جمهور آمریكا انتخاب شده است.

اسپیلبرگ

گزیده فیلم شناسی استیون اسپیلبرگ ( در مقام کارگردان )

• فرار به ناکجا آباد ( 1961- Escape to Nowhere )

• Firelight

• آمبلین ( 1968- Amblin )

• دوئل ( 1971- Duel )

• شوگرلند اکسپرس ( 1974- The Sugarland Express )

• آرواره ها ( 1975- Jaws )

• برخورد نزدیک از نوع سوم ( 1977- Close Encounters of the Third Kind )

• ایندیانا جونز و مهاجمین صندوقچه گمشده ( 1981- Indiana Jones and the Raiders of the Lost Ark )

• ئی تی یک موجود فضایی ( 1982- E.T. the Extra- Terrestrial )

• منطقه بین الطلوعین – فیلم (1983- Twilight Zone: The Movie )

• ایندیانا جونز و معبد مرگ ( 1984- Indiana Jones and the Temple of Doom )

• رنگ ارغوانی ( 1985- The Color Purple )

• امپراتوری خورشید ( 1987 - Empire of the Sun )

• ایندیانا جونز و آخرین جنگ صلیبی ( 1989 - Indiana Jones and the Last Crusade )

• همیشه ( 1989 - Always )

• هوک ( 1991 - Hook )

• پارک ژوراسیک ( 1993- Jurassic Park )

• فهرست شیندلر ( 1994- Schindler's List )

• دنیای گمشده : پارک ژوراسیک ( 1997- The Lost World: Jurassic Park )

• آمیستاد ( 1997- Amistad )

• نجات سرباز رایان ( 1998 - Saving Private Ryan )

• سفر بی پایان ( 1999- The Unfinished Journey )

• هوش مصنوعی ( 2001- Artificial Intelligence: AI )

• گزارش اقلیت ( 2002 - Minority Report )

• اگه می تونی منو بگیر ( 2002- Catch Me If You Can )

• ترمینال ( 2004- The Terminal )

• جنگ دنیاها ( 2005- War of the Worlds )

• مونیخ ( 2005- Munich )

گزیده جوایز و افتخارات

• برنده جایزه اسکار بهترین کارگردانی و بهترین فیلم برای فیلم فهرست شیندلر در سال 1995 ، برنده جایزه اسکار بهترین کارگردانی برای فیلم نجات سرباز رایان در سال 1999 و همچنین نامزد دریافت اسکار بهترین کارگردانی برای فیلم های برخورد نزدیک از نوع سوم در سال 1978 ، مهاجمین صندوقچه گمشده در سال 1982 ، ئی تی در سال 1983 ، رنگ ارغوانی در سال 1986 و نیز نامزدی بهترین فیلم برای نجات سرباز رایان در سال 1999.

• برنده جایزه گلدن گلوب در رشته بهترین کارگردانی برای فیلم های فهرست شیندلر در سال 1994 و نجات سرباز رایان در سال 1999. نامزد دریافت گلدن گلوب در رشته بهترین کارگردانی برای فیلم های آرواره ها در سال 1976، برخورد نزدیک از نوع سوم در سال 1978 ، مهاجمین صندوقچه گمشده در سال 1982 ، ئی تی در سال 1983 ، رنگ ارغوانی در سال 1986 ، آمیستاد در سال 1998، هوش مصنوعی در سال 2002 و مونیخ در سال 2006.

• برنده نخل طلای کن برای بهترین فیلم نامه و نامزد دریافت نخل طلای بهترین فیلم هر دو برای شوگرلند اکسپرس در سال 1974.

• برنده جایزه بافتا در رشته بهترین فیلم برای فهرست شیندلر در سال 1994 و نیز نامزد دریافت جایزه بافتا در رشته بهترین کارگردانی برای فیلم آرواره ها در سال 1976 ، بهترین کارگردانی و بهترین فیلم نامه برای فیلم برخورد نزدیک از نوع سوم در سال 1979 ، بهترین کارگردانی و بهترین فیلم برای ئی تی در سال 1983 و بهترین فیلم برای فیلم نجات سرباز رایان در سال 1999.

فرآوری : مسعود عجمی

بخش سینما وتلویزیون تبیان


منابع : آفتاب نیوز ، ایرنا ، ویکیپدیا ، رشد