نوروز، کهنترین میراث معنوی بشر
نوروز سنت کهن ایرانی به باور بسیاری از کارشناسان یکی از بزرگترین میراثهای معنوی بشر است. برخی مانند محمد میرشکرایی، رییس پژوهشکدهی مردمشناسی، دلیل ثبتنشدن آن در سومین فهرست میراث ناملموس بشری در یونسکو را بزرگی ابعاد آن میدانند؛ بهایندلیل که یونسکو سازمان علمی و فرهنگی ملل متحد تاکنون با پروندهای به این گستردگی برخورد نکردهبود و چگونگی داوری و ارایهی نظر دربارهی آنرا نمیشناخت. ویژگی پروندهای که به نمایندگی ایران از سوی ده کشور آسیایی ارایهشد، نشان از پیوستگی برگزاری نوروز در هر ده کشور، در طی قرنها دارد.
تاجیکستان، افغانستان، ترکیه، قرقیزستان، قزاقستان، پاکستان، هند، آذربایجان، ایران و ترکمنستان ده کشوری هستند که هریک با آیینهایی هنوز نوروز را زنده نگهداشتهاند. شاید این آیینها در هر سرزمینی رنگی داشته باشد، اما همگی بوی نوروز میدهد و از آمدن بهاری دیگر سخن میگوید.
تاجیکستان:
نوروز در تاجیکستان عید بزرگ است. مردم این کشور بهخصوص بَدَخشانیان تاجیک، در اینروزها خانهتکانی مفصلی میکنند. آنها حتی ظروف خانه را کامل میشویند تا گردی از سال کهنه باقینماند. بنا بر یک رسم کهن، پیش از نوروز وقتی خورشید بهاندازهی یک سرنیزه بالا آمد، بانوی خانه دو جارو به رنگ سرخ که در فصل پاییز از کوه جمعآوری شده است، جلو خانه راست میگذارد؛ چون رنگ سرخ برای این مردم رنگ پیروزی و نیکی است.
پس از طلوع آفتاب هر خانوادهای سعی میکند هرچه زودتر وسایل خانه را بیرونآورده و یک پارچهی قرمز را بالای سردر ورودی خانه بیاویزد.
پس از تحویل سال، تنها زن خانه است که باید وارد خانه شود و اسباب و لوازم را داخل خانه چیده و با بازکردن در و پنجره، هوای بهاری را که حامل برکت و شادی است وارد خانه کند.
بازیهای مختلف و پُخت شیرینیهای گوناگون از رسوم رایج تاجیکها برای نوروز است.
"صفر سلیمانی"، فوق دکترای فرهنگ ایران از آکادمی سن پترزبورگ که در مرکز مطالعات استراتژیک وابسته به ریاستجمهوری تاجیکستان و در حوزههای فرهنگ، تمدن، گفتوگوی تمدنها و برنامهریزیهای فرهنگی فعالیت میکند، دربارهی نوروز در کشورش میگوید: «نوروز در تاجیکستان از اهمیت زیادی برخوردار است. بهحدی که از پنج سال قبل در کشور، نوروزگاههایی درستکردهاند که مردم برای برگزاری نوروز در آنها جمع میشوند و غذاهای سنتی مثل آش و پلو میپزند و در مسابقات ورزشی مثل کشتی و اسبسواری و بُزکِشی شرکت میکنند. البته بُزکِشی یک رسم نوروزی نیست و ما هم به آن انتقادهایی کردهایم که نباید حیوان را در این روز عذاب داد، ولی سنت شده است.»
او میافزاید: «مردم در برخی مناطق تاجیکستان در نوروز بهروی هم آب میپاشند و در همهی مناطق، هفتسین چیده میشود و خانهتکانی میشود. شیرینی تحفهکردن هم در دهات تاجیکستان رسم است و معنی اینرا دارد که زندگی شیرین داشته باشند.»
در تاجیکستان، آیین نوروز با نام زن در هم آمیخته است.
یکی از آیینهایی که زنان تاجیک آنرا بهنام خود کردهاند، مراسم "چَلبَک پزی" است. این رسم مربوط به دورهی کشاورزی باستانی این سرزمین است. چلبک را زنان دستهجمعی میپزند و آنرا با دیگران بخش میکنند، سپس مقداری روغن چلبک را به شاخ گاو میمالند و معتقد هستند اینکار به گاو نیرو میدهد.این رسم نشان میدهد که سرکردهی اولینِ فرهنگ کشاورزی، زنان بودهاند، نه مردان. زنان در نوروز دورکنندهی بدیها و کثیفیها در جامعه هستند. همهی غذاهای نوروزی در این کشور باید بهدست زنان پختهشود؛ پختن نان شیرمال، نان راچله، کمانچه و نان سمرقندی. هنگام روشنکردن آتش دیگ، زنی که در تاجیکی "بی آنون" نامیده میشود، آیاتی از قرآن را میخواند. دختران دم بخت در اینروزها بهخانهی نوعروسان میروند و عروسان به دختران دستمال دستدوز خود را هدیه میدهند.
افغانستان:
زنان افغانستان پیش از نوروز بیشتر بهفکر پختن حلوا ساون، سمئک، کلوچهی نوروزی و حلوا شیستی هستند. آنها بر این عقیدهاند که این غذاها سررشتهی زندگی را به دستشان میدهد.
در این شب داماد برای نو عروس خود هدیه، خروس، برنج و یک دست لباس میخرد. این هدایا در خونچه گذاشته میشود و دو یا سه نفر با زدن دهل و ساز آنرا به خانهی عروس میآورند.
ساعتی مانده به تحویل سال، مردم به مساجد میآیند و روحانی مسجد تشتی پر از آب را فراروی خود قرار میدهد. او با خواندن قرآن، آیاتی خاص را با زعفران روی کاغذ مینویسد. حاضران مقداری از آب را مینوشند و مقداری را با خود میبرند و اعتقاددارند تبرک است. این آب در خانه نگاه داشته و باعث برکت خانه میشود.
برپا کردن "جره" یکی از اصلیترین برنامهها در شهر هرات است؛ جره، چوب یا تنهی درختی به بلندای 15 متر است. در بالای جره پنجهی فولادین میبندد، آنگاه آنرا بهصورت عمود در مسجد یا تکیه قرار میدهند.
مردم برای گرفتن حاجت هرکدام جداگانه پارچهای را به آن وصل میکنند. پس از سالتحویل مردم به تکیه میآیند از پارچهی بستهشده به جره، تکهای را به خانه میبرند و لباس میدوزند.
در شهر هرات زنان و دختران تا سه روز از خانه بیرون نمیآیند و از مهمانان پذیرایی میکنند. از روز چهارم زنان به دیدن اقوام میروند.
افغانیها برای چهارشنبهی اول سال اهمیت زیادی قایلند. آنها بساط چای و قلیان را به یکی از باغهای اطراف میبرند. باغ سوان در هرات در اینروز تنها مختص زنان است و به اینروز جشن نوروزی زنان میگویند. زنان در اینروز، مقداری کرم ابریشم را داخل کیسهی پارچهای ریخته و به گردن میآویزند و معتقدند که این پیله بر اثر گرمای بدن جان میگیرد. روز چهارم آنرا روی درخت توت میگذارند تا با خوردن برگ درختان رشدکند.
چهارشنبهی پس از آغاز سال، روزی است که زنان افغان هرات، دستهجمعی به باغ نسوان میروند. در اینروز زنان طناب به شاخههای درختان میبندند و روی آن تاب میخورند. بساط غذا و چای و قلیان هم در این روز بهراه است.
مردان نیز برای خود مراسمی دارند. به امامزادههای اطراف شهر میروند یا در کوه و دشت اردو میزنند.
محمد مکاری، مردمشناس ادارهی میراث فرهنگی استان خراسان است که دربارهی این مراسم در افغانستان کار کرده است: «ساعاتی مانده به سال تحویل، مردم در تکایا تعدادی طشت مسین پر از آب را فراروی خود قرار میدهند؛ مُلّا در حین دعا و نیایش، آیاتی مخصوص با آب زعفران روی کاغذ مینویسد و پس از اتمام دعا آنرا داخل طشتی از آب میاندازند تا خطوط نوشتهشده با آب زعفران کاملاً حلشود. به تمام خانوادهها یک کاسه از این معجون داده میشود و مردم تا چندروز این آب را در خانهها نگه میدارند.»
زنان و دختران، سه روز نخست سال جدید را در خانه میمانند. آنها بهکار پذیرایی از مهمانان میپردازند تا مردان بهترتیب به دیدن ریشسفیدان و بعد باقی اعضای خانواده بروند.
ادامه دارد ...
هستی پودفروش
تنظیم برای تبیان : زهره سمیعی