تبیان، دستیار زندگی
« یا اباذر! كن علی عمرك اشح منك علی درهمك و دینارك؛ ای اباذر ! ای ابوذر بر عمرت بیشتر آزمند و بخیل باش تا بر درهم و دینارت »
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

طلبه و زمان 1
طلبه و زمان 1

یکی از مسائل مهم در باب طلبگی شناخت نسبت میان طلبه و زمان است. زمان به عنوان یک مقوله بسیار مهم و پیچیده نقش بسیار مهمی را در موفقیت ها و شکست ها ایفا می کند.

در نسبت میان طلبه و زمان دو رویکرد می توان داشت: رویکرد اخلاقی و رویکرد فلسفی.

در رویکرد اخلاقی، زمان به عنوان یک ابزار و یک فرصت است که می بایست آن را ضبط کرد و با یک برنامه ریزی صحیح و دقیق از آن بهره برد. از این رو علمایاخلاق ما را متوجه زمان می کنند تا بهره گیری صحیح از آن در آن به امور مفیدد بپردازیم و سعی کنیم که این فرصتِ گذران را از دست ندهیم.

اما در رویکرد دوم یعنی رویکرد فلسفی به زمان، مواجه با «مقوله زمان» یابه تعبیر طلبگی «مقوله متی» است و به میزان درک و فهم از این مقوله به تبیین هستی شناسی آن می پردازند. مساله چيستى زمان از زيباترين و درعين حال بغرنج ترين مسائل فلسفى به شمار مى رود. درطول تاریخ فیلسوفان و متکلمان نگاه های متفاوتی به «مقوله» زمان داشته اند برخی آن را امری موهوم، برخی دیگر به ازلیت و استقلال آن معتقد و برخی آنرا مقوله ای انتزاعی و از عوارض ماهوی اشیاء دانسته اند. این موضوع همواره از مهمترین موضوعات فلسفه و طبیعیات بوده و امروزه نیز فیلسوفان و فیزیک دانان در پی یافتن ابعاد تازه ای از «مقوله زمان» هستند.

بی شک علاوه بر آنچه تاکنون در باب زمان اندیشیده و نگاشته شده است رویکرد دیگری نیز به آن می توان داشت و آن رویکرد انسانی به زمان است که یک نحوه از هستی انسان تلقی می شود. در این رویکرد زمان به عنوان نحوه هستی آدمی و ظرف ظهور حقیقت، نه فقط یک ابزار(چنانچه در رویکرد اخلاقی مورد نظر است) و نه فقط یک شئ و یا امری انتزاعی صرف(چنانچه در میان فیلسوفان رایج است) بلکه یک مقوله انسانی و از ظهورات اصیل انسانی است به عبارت دیگر زمان‌ تجلي‌ هستي‌ است. این رویکرد به «مقوله زمان»، امکانات فراوانی را در جهت فهم هستی آدمی و نحوه شدن او فرا روی بشر می نهد تا با گذار از نگاه مکانیکی و انتزاعی به آن، رابطه¬ای هستی شناسانه¬ی انسانی با آن برقرار نمود. این رویکرد را می توان در نظریه «حرکت جوهری» ملاصدرای شیرزی و «هستی و  زمان» هایدگر آلمانی مشاهده نمود.

در روایات ما از «مقوله زمان» با واژه «عُمر» یاد می شود. عمر انسان یعنی تمام هستی و تحقق انسانی که ظهور یافته است

رسول اكرم (ص) فرمودند :

« يا اباذر! كن علي عمرك اشح منك علي درهمك و دينارك؛ اي اباذر !  ای ابوذر بر عمرت بيشتر آزمند و بخيل باش تا بر درهم و دينارت »

همچنين از ايشان نقل شده است كه :

« اذا كان يوم القيامه لم تزل قدما عبد حتي يسأل عن اربع : عن عمره فيم افناه ، و عن شبابه فيم ابلاه و عما اكتسبه و من اين اكتسبه و فيم انفقه و عن حبنا اهل البيت؛ چون روز رستاخيز شود هيچ بنده اي قدم از قدم برندارد تا اينكه از چهار چيز بازجويي شود: از عمرش كه در چه سپري نموده ، از جوانيش كه در چه آزموده ، از آنچه به دست آورده كه از كجا آورده و در چه موردي صرف كرده است ، و از دوستي ما اهل بيت.»


ادامه دارد .....


نوشته سید مهدی موسوی گروه حوزه علمیه